( کفرة ) کفرة. [ ک َ ف َ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کافر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث ) ( آنندراج ). در جمع کافر بمعنی ناسپاس بیشتر به کار رود. ( از اقرب الموارد ). کفرة. [ ک َ رَ ] ( ع اِ ) تاریکی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ظلمت. ( از اقرب الموارد ). کفره. [ ک َ ف َ رَ / رِ ] ( از ع ، ص ، اِ ) مردمان کافر و ملحد و بیدین. ( ناظم الاطباء ) : لشکراسلام... گروهی انبوه از کفره فجره طاغیه باغیه را به دارالبوار فرستاده. ( سلجوقنامه ظهیری ص 26 ). کفره فجره گرج طمع بر تملیک ولایت مستحکم کردند. ( جهانگشای جوینی ). || مردمان ناسپاس. ( از ناظم الاطباء ). و به هر دو معنی رجوع به ماده قبل شود. کفره. [ ک َ ف َ رَ / رِ ] ( اِ ) کپره. ( یادداشت مؤلف ). - کفره زده ؛ کپره زده.( یادداشت مؤلف ). و رجوع به کپره شود.
معنی کلمه کفره در فرهنگ معین
(کَ فَ رِ ) [ ع . کفرة ] جِ کافر.
معنی کلمه کفره در فرهنگ عمید
=کافر
معنی کلمه کفره در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع کافر : ( لشکر اسلام ... گروهی انبوه از کفر. فجره و طاغی. باغیه را بدار البوار فرستاده ... ) . کپره . کفر زده کپره زده
معنی کلمه کفره در دانشنامه عمومی
کفره ( به عربی: الکفرة ) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است که در استان کفره واقع شده است.
جملاتی از کاربرد کلمه کفره
تَجْرِی بِأَعْیُنِنا ای بمرأ منا و بحفظنا. جَزاءً لِمَنْ کانَ کُفِرَ من کنایة عن نوح علیه السلام و تقدیره کفر به قال الکسائی کفرته و کفرت به لغتان ای فعلنا ذلک ثوابا لمن کفر و جحد امره و هو نوح علیه السلام. و قیل بمعنی ماء المصدر، ای جزاء لکفرهم و قرئ فی الشّواذّ جَزاءً لِمَنْ کانَ کُفِرَ بفتحتین.
واحدها، شان و معناه ای وقت تکون فی شأن من عبادة وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ ای من اللَّه من قرآن انزله علیک وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ تلاوت قرآن و عمل بندگان از هم جدا کرد این دلیل است که قرائت قرآن بلفظ خواننده نه مخلوق است و نه در شمار اعمال وی است بخلاف قول لفظیان و جهمیان، احمد حنبل گفت: اللفظیّة شر من الجهمیّة لانّ قولهم و کفرهم اغمض. و از احمد حنبل پرسیدند از قومی که گویند الحمد للَّه چون بقصد قرآن خواندن گویی نه مخلوق است و چون بقصد شکر نعمت گویی مخلوق است. احمد خشم گرفت و دست برسائل افشاند، گفت: این سخن دروغ است و باطل.
الجوف (به عربی: الجوف) شهری در استان کفره واقع در کشور لیبی است که جمعیت آن در سال ۲۰۱۰ میلادی ۱۷٫۷۸۸ نفر بودهاست.
قال الزجّاج: ای لم یکن لتغفّل عن حفظهنّ کما قال. «وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً»، و قیل و ما کنّا عن ارزاق الخلق غافلین و عن شکرهم و کفرهم، و قیل ما ترکناهم سدی بغیر امر و نهی.
و منکم مؤمن بانّ اللَّه خلقه و جملة القول فی حکم هذه الآیة و الّذی علیه المحقّقون من اهل السّنّة انّ اللَّه تعالی خلق الکافر و کفره فعلا له و کسبا، و خلق المؤمن و ایمانه فعلا له و کسبا فلکلّ واحد من الفریقین کسب و اختیار بتقدیر اللَّه و مشیّته.
وَ إِنِّی کُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ ای دعوتهم الی الایمان لیؤمنوا فتغفر لهم جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ لئلّا یسمعوا دعوتی. وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ ای غطّوا بها وجوههم لئلّا یرونی. وَ أَصَرُّوا علی کفرهم وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً ای تکبّروا عن الحقّ تکبّرا و ترفعوا عن الایمان بک ترفّعا، ف قالُوا: أَ نُؤْمِنُ لَکَ وَ اتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ.
التاج (به عربی: التاج) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است که در استان کفره واقع شدهاست.