کرنش

معنی کلمه کرنش در لغت نامه دهخدا

کرنش. [ ک ُ ن ِ ] ( اِ ) کورنش ( در ترکی ). گورنیش ( در ترکی جغتایی ). سر فرودآوردن. تعظیم. ( فرهنگ فارسی معین ). سرفرودآوردن علامت خضوع را. بعلامت تکریم دوتا شدن. تعظیم کردن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کرنش کردن شود.

معنی کلمه کرنش در فرهنگ معین

(کُ نِ ) [ تر. ] (اِ. ) تعظیم کردن ، سر فرود آوردن در برابر بزرگان .

معنی کلمه کرنش در فرهنگ عمید

۱. فروتنی، تواضع.
۲. سر فرود آوردن در برابر شخص بزرگ.

معنی کلمه کرنش در فرهنگ فارسی

ماخوذازترکی:فروتنی، تواضع، سرفرود آوردن دربرابرشخص بزرگ
( اسم ) سر فرود آوردن تعظیم .

معنی کلمه کرنش در فرهنگستان زبان و ادب

{strain} [ژئوفیزیک، شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی عمران] تغییر ابعاد یا شکل جسم براثر تنش

معنی کلمه کرنش در دانشنامه آزاد فارسی

کُرْنِش (strain)
در علم مواد، میزان تغییرشکل جسم درپی اِعمال نیروی تغییرشکل دهنده یا تنش است. این کمیت را به صورت نسبت میزان کشیدگی یا فشردگی جسم (تغییر طول، تغییر سطح یا تغییر حجم) به ابعاد اولیۀ آن نشان می دهند (← هوک،_قانون). ازجمله، کُرنش خطی را از تقسیم تغییر طول جسم بر طول اولیه اش به دست می آورند.

معنی کلمه کرنش در ویکی واژه

فروتنی، تعظیم
تعظیم کردن، سر فرود آوردن در برابر بزرگان.
کُ نِ

جملاتی از کاربرد کلمه کرنش

چه گویمت که بکامم چه مایه لذت داد گزیده نوبرکرنش نمک چش تسلیم
عارف به غیر بارگه پیر می‌فروش گردن برای کرنش کس خم ندیده‌ام
رموز کرنش و تسلیم را ادا کردم بدأب مردم دانا نه بذله سنج ، ندیم
اطلاع از خصوصیات ماده، شرایط شکل دهی، شرایط اصطکاکی و دیگر پارامترهای فرایند برای ساخت و تولید بهینه قطعات ضروری است. بدون چنین اطلاعاتی نمی‌توان ابزارهای شکل‌دهی را به درستی طراحی کرد و نتیجه فرایند را پیش‌بینی نمود. فرایندهای طراحی بهینه شامل تعیین متغیرهای طراحی مورد نیاز از طریق آنالیز فرایند و بهینه‌سازی با قیدها و ورودی‌های معین می‌باشد. برای مثال، برای بهینه کردن توان حساسیت به نرخ کرنش باید سیکل فشار مناسبی برای کنترل نرخ کرنش در طی شکل‌دهی انتخاب نمود. برای ای کار از نرم‌افزارهای المان محدود به‌طور گسترده استفاده می‌شود.
سطوت دربار فقرم شد چنان کز روی کرنش قالی شاهان به خاک افتند در پیش حصیرم
به زمین سیه هند که رفت از ایران؟ که به هر کرنش و تسلیم به سر دست نزد