کرد
معنی کلمه کرد در لغت نامه دهخدا

کرد

معنی کلمه کرد در لغت نامه دهخدا

کرد. [ ک َ ] ( معرب ، اِ ) گردن یا بن آن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کقوله و اضرب بحد السیف عظم کرده. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). معرب از فارسی است. ( از منتهی الارب ).
کرد. [ ک َ ] ( ع مص ) راندن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). راندن ستور را. ( ناظم الاطباء ). || دور کردن دشمن را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || بریدن. ( منتهی الارب ).بریدن چیزی را. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
کرد. [ ک َ / ک ِ ] ( اِمص ، اِ ) کردار که کار و عمل و به فعل آوردنیها باشد اعم از نیک و بد. ( برهان ) ( آنندراج ). کار. عمل. فعل. ( ناظم الاطباء ). کرده. کردار. ( یادداشت مؤلف ) :
پشیمان شد از کرد خود شهریار[ هرمز ]
وز آن پنبه و جامه پرنگار.فردوسی.گزین کرد از آن فیلسوفان روم
سخنگوی و بادانش و پاک بوم
بجای آمد از موبدان شست مرد
زدوده روان و خرد را به کرد.فردوسی.فضل و کرم کردتوست جود و سخا ورد توست
دولت شاگرد توست جوهر عقل اوستاد.منوچهری.چنانکه آدم از کرد خود پشیمان شد
ز کردهای خود امروز ما پشیمانیم.مسعودسعد.کرد پیش آر و گفت کوته کن
با چنین گفت کرد همره کن.سنایی.هر آنچه گفت همه گفت اوست مستحسن
هر آنچه کرد همه کرد اوست مستحکم.سوزنی.و ما را به کرد خویش مأخوذ و متهم و معاتب و معاقب گرداند. ( سندبادنامه ص 79 ).
ز کرد خویش بی تدبیر گشتم
درین زندان که هستم پیر گشتم.نظامی.تو معذور داری به انعام خویش
اگر زلتی آید از کرد من.سعدی.|| شغل. || خدمت. || هر فعل خواه نیک و یا بد. ( ناظم الاطباء ).
کرد. [ ک َ / ک ِ ] ( اِ ) شاخی را گویند که در وقت پیراستن از درخت بریده باشند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). || آبگیرو آب انبار و تالاب هم هست که به عربی شمر گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || سبزی زار. تره زار. ( ناظم الاطباء ). || زمین زراعت کرده را گویند عموماً و زراعت شالی و برنج و سبزی خوردنی و مانند آن را خصوصاً. ( برهان ). قطعه زمین را گویند که کناره های آن را بلند کرده باشند و در میان آن سبزی بکارند یا زراعت دیگر کنند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) . کَرت. ( ناظم الاطباء ). زمینی را گویند که برای کاشتن سبزی یا میوه درست کنند و در آن چیزی کارند. ( آنندراج ) :

معنی کلمه کرد در فرهنگ معین

(کَ ) ۱ - (مص مر. ) کردن ، عمل آوردن . ۲ - (اِمص . ) کردار، عمل .
(کَ یا کِ ) (اِ. ) = کردو: ۱ - شاخه ای که در وقت پیراستن از درخت بریده می شود. ۲ - قطعه زمینی که کناره های آن را بلند کنند تا آب در آن نشیند و در میان آن سبزی کارند یا زراعت کنند.

معنی کلمه کرد در فرهنگ عمید

۱. کردن.
۲. کردار، عمل.
۳. کردن، انجام دادن (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): کارکرد.
۱. قومی آریایی که در نواحی غربی ایران، عراق، ترکیه، و سوریه به سر می برند و به طوایف بسیار تقسیم می شوند.
۲. هریک از افراد این قوم.
۳. [قدیمی، مجاز] چوپان.
۴. [قدیمی] چادرنشین.

معنی کلمه کرد در فرهنگ فارسی

طوایف و اقوام آریایی که در کوهستانهای غربی ایران عراق ترکیه و سوریه شمالی زندگی میکنند و شماره همه آنها امروزه در حدود پنج میلیون تن میباشد . گروهها و دسته هایی نیز از کردان در خراسان و فارس و جمهوریهای شوروی ( آذربایجان ارمنستان و گرجستان ) بسر میبرند . نژاد آنها تیره ای ازنژادهای قدیم ایران است و از چند قرن پیش از میلاد در کوههای زاگروس مسکن گزیده اند . کردها طوایف بسیار دارند که از جمله آنها : مکری گوران کلهر سنجابی قبادی زعفرانلو بارزنلو و شادلورا باید نام برد. زبان آنان یکی از شاخه های زبانهای باستانی ایران است و با وجود اختلافهایی که در لهجه های گوناگون آنها وجود دارد همه از یک ریشه اند توضیح تورو دانگین در روی دو قطعه سنگ آستانه از عهد سومری متعلق بحدود ۲٠٠٠ قم. نام مملکت را کارداکا خوانده است . این ناحیه در جوار مردم [ سو ] قرار داشت . [ سو ] ها بقول دریور در جنوب دریاچه وان بودند . هزار سال بعد تیگلات پیلسر ضد قوم کرتی در کوههای آزو ( که [ در یور ] آن را جزو ساسون جدید میداند ) جنگید . ولی قرائت کلمه کرتی مشکوک است . کزنفون بهنگام بازگشت ده هزارتن ( یونانی ) نام قوم را - که مملکت آنان تا مشرق کنتریتس کشیده میشد - مشهور ساخته .
( اسم ) ۱ - شاخه ای که در وقت پیراستن از درخت بریده شود . ۲ - قطعه زمینی که کنار های آنرا بلند کنند تا آب در آن نشیند و در میان آن سبزی کارند یا زراعت کنند کرت : [ هر حویجی باشد ش کرد ی دگر در میان باغ از سیر و گزر ] . [ هر یکی با جنس خود در کرد خود از برای پختگی غم می خورد ] . ( مثنوی ) ۳ - زمین زراعت کرده ( عموما ) . ۴ - کشت و زراعت شالی و برنج و سبزی خوردنی ( خصوصا ) .
دخل . در آمد

معنی کلمه کرد در دانشنامه عمومی

کرد (آق قلا). کرد روستایی در دهستان آق التین بخش مرکزی شهرستان آق قلا استان گلستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۲٬۲۳۴ نفر ( ۶۳۹خانوار ) بوده است.
کرد (یکا). کُرد ( یکا ) ( به انگلیسی: cord ( unit ) ) یک یکای اندازه گیری مرسوم در کشورهای ایالات متحدهٔ آمریکا و کانادا است که برای اندازه گیری حجم خشک کاربرد دارد و معمولاً برای سنجش میزان حجم هیزم یا تنهٔ چوبی که برای کاغذسازی کاربرد دارد، استفاده می شود.
زمانی که چوب ها مرتب در کنار هم قرار داده شده باشند و حجمی به اندازهٔ ۱۲۸ فوت مربع یا ۳٫۶۲ متر مکعب و برای چوب کاغذسازی ۴ فوت ارتفاع ( ۱۲۲ سانتی متر ) و ۸ فوت ( ۲۴۴ سانتی متر ) طول و ۴ فوت ( ۱۲۲ سانتی متر ) عمق یا هرگونه قرارگیری که دارای حجم معادل باشد به کار می رود.

معنی کلمه کرد در دانشنامه آزاد فارسی

کُرد
کُرد
کُرد
قوم بزرگ ایرانی خاورمیانه. مرکب از صدها ایل و طایفه و عشیره که بیشتر در کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه و جماعاتی هم در کشورهای آذربایجان، ارمنستان و لبنان و گروه کثیری از مهاجران آن نیز، در بعضی از کشورهای اروپای غربی نظیر آلمان سکونت دارند. عناصر استحاله یافتۀ کردی، در افغانستان، پاکستان، یمن، اردن و مصر نیز وجود دارد. پراکندگی کردها در ایران، بسیار گسترده است و صدها هزار نفر از آنان در مناطقی از استان های اردبیل، گیلان، قزوین، تهران، قم، مازندران، گلستان، خراسان، همدان، لرستان و ایلام سکونت دارند. جغرافیای پیوستۀ کرد، از استان های ایلام و لرستان و کرمانشاه، در غرب ایران تا کوه های توروس و سرچشمۀ رودخانۀ قزل ایرماق در مرکز شبه جزیرۀ آناتولی و از جنوب جمهوری ارمنستان و اطراف کوه آرارات تا خلیج اسکندرون امتداد دارد. رودخانۀ دجله بخشی از مرزهای غربی جغرافیای کرد و رودخانۀ فرات، به ویژه در حوزۀ علیای خود، بخش دیگری از مرزهای غربی آن را تشکیل می دهد. شرق ناحیۀ حلب و اطراف رودخانۀ خابور، از شاخه های رودخانۀ فرات در شمال سوریه، در این جغرافیای پیوسته قرار دارد. این گسترۀ وسیع مشتمل بر غرب ایران، شمال عراق، شمال سوریه و شرق ترکیه و بخش اندکی از جنوب ارمنستان است. اکثر کردان، سنی شافعی اند و صدها هزار نفر از آنان، به ویژه در جنوب نواحی کردنشین غرب ایران، شیعۀ امامیه و گروهی نیز پیرو مذهب اهل حق اند. کردهای ساکن در ترکیه نیز مذهب بکتاش قزلباش دارند. زنان کرد در زندگی خانوادگی آزادتر از زنان ترک یا ایران یا عرب بودند. تصوف، نفوذ فراوانی در میان کردها دارد و بسیاری از آنان پیرو فرقه های نقشبندیه و قادریه اند. در میان ایلات و طوایف بزرگ کرد می توان از آرتوشی، اتمانیکان، احمدوند، اورامانی، بابان، بادینان، بارزانی، بدلیسی، برازی، بلباس، پشدری، جاف، چمشگزکلو، حکاری، داوودی، دنبلی، دیرسملی، روزکی، زرزا، زعفرانلو، زنگنه، زیباری، سنجابی، شادلو، شقاقی، شکاک، شوان، صالحی، طالبانی، عمارلو، فیلی، کلهر، گلالی، گوران، لک، محمودی، مکری، منگور میران، میللی و هرکی نام برد. زبان کردی از گروه زبان های ایرانی بوده و به لهجه هایی نظیر کرمانجی و سورانی و گورانی تقسیم می شود. کردها یک گروه قومی غیر عرب و غیر ترک به شمار می روند. نیمه کوچ نشین اند. لباس های بومی هنوز در مناطق کوهستانی پوشیده می شود و سنت های قدرتمندی در زمینۀ شعر و موسیقی در میانشان وجود دارد. نخستین اسناد دربارۀ منشأ کردها در سنگ نبشته های سومری در حدود ۲۰۰۰پ م به چشم می خورد. کردها به ترتیب زیر سلطۀ مادها، پارسی ها، پارت ها و از قرن ۷م عرب ها بودند. آن ها دین اسلام را پذیرفتند و تا اندازه ای به خودمختاری دست یافتند و تا قرن ها آن را حفظ کردند. فرهنگ مکتوب کردی نیز مبتنی بر کتابت فارسی بوده و بالنسبه جدید است. برجسته ترین آثار فرهنگی کردی، به استثنای کتاب ها و نوشته های مذهبی، عبارت اند از هفت لشکر، رستم و سهراب، ارچه و شیرویه، بیژن و منیژه، خورشید خرامان، بهرام گلندام، ببر بیان، مهر و وفا. کتاب شرف نامۀ بدلیسی، از برجسته ترین آثار فرهنگ مکتوب قوم کرد، به زبان فارسی نوشته شده است. واژۀ کرد، از قدیم به معنای شبان و گوسفندچران چادرنشین، اعم از چادرنشینان فارس، یا خراسان بود. اولین مورخان و جغرافیانویسان مسلمان، بیش از ۳۳ طایفه از کردان چادرنشین کوچندۀ فارس را نام برده اند که از حدود اصفهان تا لب دریای فارس در حرکت بودند و بیهقی در ضمن حوادث ۴۳۱ق، به حضور کردان در سپاه سلطان مسعود غزنوی اشاره کرده است. واژۀ کردستان، بالنسبه جدید بوده و گویا از حدود قرن ۷ق به کار آمده است. طبق اخبار موجود، پیش از مغولان در غرب ناحیۀ جبال، جایگاه هایی نظیر شهرکرد و نظایر آن وجود داشته، اما ولایتی به نام کردستان پس از این روزگار به وجود آمده است. مقدمۀ تشکیل این ولایت در حکومت سلیمان شاه ایوایی بر قسمتی از جبال، در دورۀ خلافت مستنصر و مستعصم، آخرین خلفای عباسی، فراهم آمد. مغولان، به ویژه هنگام تجدید سازمان اداری قلمرو خود، با نگاه به آنچه از پیش وجود داشته است، دیوان های خود را برپا داشتند. ولایت کردستان نیز به عنوان یک واحد ثابت در جغرافیای اداری ایران، از تقسیم بندی های نظام اداری دورۀ مغولان ناشی شده است. کردان ناحیۀ جبال، در بسیاری از حوادث قرون اول اسلامی، نظیر شورش های خوارج و جنگ های مدعیان حکومت، شرکت داشتند. دولت های گوناگون کرد، از قرون ۴ تا ۹ق، نزدیک ۵۰۰ سال، در گوشه و کنار خاورمیانه، از قفقاز تا نیل، فرمانروایی می کردند. کردان شدادی ( ۳۴۰ ـ ۵۹۵ق) بیش از ۲۵۰ سال حاکم گنجه و دبیل و آنی بودند. ابوشجاع باذ، کرد حمیدیه و متصرف دیاربکر (۳۷۳ـ۳۸۰ق) حکومت آن ناحیه را برای کردان مروانی دیار بکر (۳۸۰ـ۴۸۹ق) مهیا کرد. خاندان برزیکانی حسنویه (۳۵۰ـ۴۳۹) در دورۀ حکومت عادلانۀ خود در ناحیۀ کرمانشاه، شهرتی متفاوت برای کردان قدیمی آفریدند. خاندان عنازی از کردان شاذنجانی (۳۸۱ـ بعد از ۵۷۰ق) در آغاز حاکم حلوان و پس از آن جانشین خاندان حسنویه شد. تشکیل دولت ایوبیان هذبانی مصر و شام در ۵۶۴ق، سلسلۀ پیروزی های صلیبیون را متوقف کرد. دولت های گوناگون ایوبی تا پایان قرن ۹ق در نواحی مختلف خاورمیانۀ عربی دوام آوردند. قوم کرد، از قرن دهم میان دولت های صفوی و عثمانی تقسیم شد و همین امر مبنای سکونت کنونی کردها است. اقتدار دولت های صفوی و عثمانی، مانع پیداش یا دوام حکومت های محلی کرد، نظیر اردلان، بابان، مکری، روزکی، پازوکی، محمودی، دنبلی، کلهر، زنگنه و دَه ها حکومت دیگر نشد. امارت اردلان در کردستان ایران، از قدیم ترین امارت های کرد، تا ۱۲۸۴ق، و امارت بابان در سلیمانیۀ عراق، که اعتباری برابر اردلان ها داشت، تا ۱۲۶۵ق دوام آوردند. تضعیف نسبی دولت عثمانی و پیدایش افکار و مطالبات نوین، گروه هایی از کردان تابع دولت عثمانی را به فکر جدایی از آن دولت سوق داد. بسیاری از کردان از میانه های جنگ جهانی اول به همکاری با دولت انگلیس گرایش یافتند. شیخ محمود برزنجی با توافق دولت انگلیس، حاکم نیمه خودمختار کردستان عراق شد و چون درصدد تشکیل نوعی حکومت نیمه مستقل برآمد، با حملۀ متقابل دولت انگلیس برافتاد. با این همه، آرزوی تشکیل دولت کرد، کماکان در دل کردان بود و محرک گروه های بزرگی از آنان برای مبارزه با دولت های مختلف عراقی شد. کردان ساکن در آناتولی شرقی، پس از تشکیل ترکیۀ جدید، با ترتیبات نژادگرایانۀ سختی روبه رو شدند که از پذیرش هرگونه تمایزی برای کردان خودداری داشت و برای نابودی آن تمایزات و حقوق ناشی از آن، هرگونه سرکوب گری را مجاز می دانست. اطلاق عنوان کرد برای این مردم ممنوع شد و همگی ترکان کوهستانی نام گرفتند. تنها در چند سال اخیر بعضی از حقوق کردان، نظیر حق انتخاب نام و برگزاری عید نوروز و اموری از این دست، پذیرفته شده است. در مارس ۲۰۰۳، پس از اشغال عراق به دست امریکا، ترکیه ضمن اعزام گروهی از نیروهای خود در شمال عراق و اشغال آن منطقه، مخالفت خود را با تأسیس هرگونه دولت خودمختار کردستان در این منطقه اعلام و تهدید کرد در صورتی که نفت کرکوک و موصل در اختیار کردها قرار بگیرد این منطقه را اشغال نظامی خواهد کرد. کردهای عراق در استان کرکوک، ناحیۀ کوهستانی شمال شرقی عراق، زندگی می کنند. کردان عراقی با مبارزات خود مانعی جدی در سر راه اعمال قیمومیت انگلستان بر عراق ایجاد کردند. پادشاهی مستقل عراق که به دورۀ قیمومیت انگلستان وفادار مانده بود، با حمایت های آن دولت همچنان به مبارزه با کردان ادامه داد. این دوره از حیات سیاسی کردان عراقی با نام مشایخ بارزانی، به ویژه ملا مصطفی بارزانی، درآمیخته است. جنبش کردان عراقی، به ویژه از ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۵م با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود و با وجود پیروزی های درخور توجه سرانجام در این سال عملاً به پایان رسید و پانزده سال بعد به سبب شکست دولت بعثی عراق در جنگ خلیج فارس، بار دیگر احیا شد. در ۱۹۸۸، دولت عراق از سلاح های شیمیایی بر ضد کردها استفاده کرد تا آن ها را به سوی ترکیه براند. بیش از ۶هزار تن در حمله ای به روستای حلبچه کشته شدند. امروزه نواحی کردنشین عراق از سوی سازمان های اجتماعی کردان اداره می شود. کردهای سوریه صرفاً در حاشیۀ مرزی بین ترکیه و سوریه سکونت دارند. در سوریه، زبان و فرهنگ کردی ممنوع است. کردان ایران تا پیش از شورش معروف شیخ عبیدالله کرد، رهبر صوفیان پیرو فرقۀ نقشبندیۀ کردستان در ۱۲۹۷ق/۱۸۸۰م، از جنبش هایی شبیه به آنچه در عثمانی جریان داشت دور بودند؛ این شورش، نتایج تلخی به همراه داشت و میراث آن به اسماعیل آقا شکاک رسید. شورش های او از ترقی خواهی فاصلۀ بسیار داشت و به همین خاطر باعث بدترین جنگ خانگی در تاریخ معاصر ایران شد. جنبش های اجتماعی کردهای ایران از جهت مضمون و دامنۀ عمل با آنچه در عراق و ترکیه می گذشت، به ویژه از جهت فرقه گرایی، تفاوت بسیار داشت. در ۱۳۲۴ش، به سبب تغییر اوضاع سیاسی ایران و تحت تأثیر اوضاع بین المللی، جمهوری خودمختار مهاباد (جمهوری خلق کردستان) به ریاست قاضی محمد، یکی از رهبران سنتی کردهای ناحیۀ مکری، تشکیل شد که پس از یک سال حکومت سقوط کرد.

معنی کلمه کرد در ویکی واژه

کردن، عمل آوردن.
کردار، عمل.
کرد:نام قومی در خاورمیانه(اکثر)
شاخه‌ای که در وقت پیراستن از درخت بریده می‌شود.
قطعه زمینی که کناره‌های آن را بلند کنند تا آب در آن نشیند و در میان آن سبزی کارند یا زراعت کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه کرد

بگفت این و گرز گران بر کشید دو رخساره کرده زکین شنبلید
باد که بی کیمیا خاک زمین کرد زر گفت مرا دستگاه از شه شروان رسید
رقم کرد قاضی به مرگ جوان نمودند سوی تمیزش روان
ده کرده نام رتبت تو گوشش فلک شش کرده فرض طاعت تو نوبت نماز
آن گدا رو به قصر شه می‌کرد بر در و بام او نگه می‌کرد
نشسته بر رخ گل شبنم است یا ز نسیم شنیده نکهت تو وز حیا عرق کرده
اگر خاصگان را زبان هست نرم به امید شه دل توان کرد گرم
بیاران گفت چندین مکر کرده بلا دیده بسی و اندوه خورده
بدیشان نگه کرد خسرو به خشم دلش پر ز درد و پر از خون دو چشم
تاریخچهٔ گروه آی‌کیو به دهه ۱۹۸۰ بازمی‌گردد و در ابتدا با تشکیل اعضای آی‌کیو همچون پیتر نیکولز (کیبورد)، مایک هولمز (گیتار)، مارتین اورفورد (درامز)، جان جاکسون (باس) و پائول کوک (وکال) آغاز شد. آی‌کیو از زمان تأسیسش تا به امروز مجموعه‌ای از آلبوم‌های استودیویی را منتشر کرده‌است که هر یک از آنها به عنوان یک نمونه از پیچیدگی‌ها و نوآوری‌های موسیقی پراگرسیو راک شناخته می‌شوند.
کسی گفت: مرا وصیتی بکن گفت: همت همت که همت مقدم همه اشیا است و مدار جمله اشیا بروست و رجوع جمله اشیا باوست چون شیخ وفات کرد اصحاب گفتند لوح بر سر خاک او راست کردیم و نام او بر آنجا نبشتیم هر بار یکی بیامدی و خراب کردی وناپدید شدی و لوح ببردی و از آن هیچکس دیگرخراب نکردی از استاد بوعلی دقاق پرسیدند سر این گفت: آن پیر در دنیا خود را پنهانی اختیار کرده بود تو می‌خواهی که آشکارا کنی حق تعالی نهان می‌کند والله بالصواب.