کبک
معنی کلمه کبک در لغت نامه دهخدا

کبک

معنی کلمه کبک در لغت نامه دهخدا

کبک. [ ک َ ] ( اِ ) دست. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). || کف دست را گویند. ( اوبهی ). کف دست. ( ناظم الاطباء ). || دست راست را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) .
کبک. [ ک َ ] ( اِ ) مرغی است معروف. ( آنندراج ). پرنده ای است مشهور و معروف و آن دو قسم می باشد دری و غیر دری هر دو به یک شکل و شمایل لیکن دری بزرگتر و غیر دری کوچکتر است. ( برهان ). این پرنده بیشتر در کوهسارها زیست کند. قبج ، معرب کبگ. ( الفاظ الفارسیه المعربه تألیف ادی شیر ). قَبج. ( دهار ) و آن معرب کبک است. ( از برهان ) ( از فهرست مخزن الادویه ). حَجَل. ( اقرب الموارد ذیل قبج ) ( المعرب ). معرب آن قبج است و آن اسم حجل است. ( فهرست مخزن الادویه ). کروان. ( اقرب الموارد ذیل قبج ) ( از منتهی الارب ). ابن طائر. ( از یادداشت مؤلف ). قهبی. خرط. قوفل. کبک نر. ( منتهی الارب ). یعقوب. ( منتهی الارب ) ( دهار ). اسم فارسی یعقوب است که آن ذکر حجل است. ( فهرست مخزن الادویه ). غبراء، کبک ماده. ( از منتهی الارب ). حجلة. ( یادداشت مؤلف ). پرنده ای از دسته ماکیانها است که به جهت استفاده از گوشت وی آن را شکار کنند. ( حاشیه برهان چ معین ). پرنده معروف است و اعراب گوشت او رااز جمله طعامهای بسیار لذیذ شمارند و چون خواهند این مرغ را بگیرند از هر طرف او را بپرانند تا وقتی ازپرواز باز ماند و خسته شود با دست بگیرند. ( قاموس کتاب مقدس ). پرنده ای است از راسته مرغان خانگی که قدی کوتاه و تنه ای خپله دارد، دمش کوتاه و سرش کوچک و بدون کاکل است ، منقارش کوتاه و ضخیم و استخوان تارس ( با مقایسه استخوان آدمی می توان گفت استخوان کف پا ) در این حیوان نسبتاً بلند و بدون پر است. در حدود هشت گونه از این پرنده شناخته شده که همه در نقاط کوهستانی آسیا و اروپا می زیند. معمولاً این پرنده در اماکن بدون درخت و باصطلاح روباز زندگی می کند و روی شاخه ها نمی رود و اکثر یک زوج نر و ماده با هم می زیند و در تمام مدت جفتگیری و بعداز آن نر و ماده با هم بسر می برند و از دانه های گیاهی و حشرات و سبزیها و برگ درختان تغذیه می کنند. کبک نر و ماده به یک اندازه اند، لیکن رنگ نر زیباتر و روی سینه اش لکه ای قهوه یی دیده می شود. پای کبک پیر خاکستری و کله اش زرد است. کبک نر و ماده در بهار جفتگیری می نمایند، و در این مواقع قدقد مخصوصی می کنند. کبک ماده در اردیبهشت ماه در زمین ، چاله ای با پا می کند و در آن روزی یک تخم نخودی رنگ میگذارد و بین 12 تا 18 تخم می نهد و پس از آن سه هفته روی تخمها می خوابد تا جوجه هایش از تخم درآیند. روزها را کبک در محلی ایمن می گذراند ولی صبح زود و غروب بجستجو و جمعآوری دانه و حشرات و تخم و جوانه علف می پردازد. این پرنده در اسارت تخم می کند ولی بر روی تخم نمی خوابد. بدین جهت برای تربیت و ازدیاد آن باید در منازل چمن تهیه کرد تا کبک در آن تخم بگذرد و بعداً تخم ها را جمعآوری و زیر مرغ کرچ بگذارند تا جوجه کبک بیرون آید. جوجه کبک سبزی و تخم مورچه و حشرات را میخورد. ( فرهنگ فارسی معین ) :

معنی کلمه کبک در فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) پرنده ای است وحشی با دم کوتاه و پرهایی به رنگ خاکی که زیبایی راه رفتنش مَثَل است . ، ~ کسی خروس خواندن کنایه از: شاد و شنگول بودن آن کس .

معنی کلمه کبک در فرهنگ عمید

کف دست.
پرنده ای به اندازۀ کبوتر با بدن گرد، سر کوچک، دم کوتاه، و پرهای خاکستری رنگ که برای استفاده از گوشتش شکار می شود.
* کبک دری: (زیست شناسی )
۱. نوعی کبک درشت که در کوه یا درۀ کوه به سر می برد.
۲. (موسیقی ) از آهنگ های موسیقی.

معنی کلمه کبک در فرهنگ فارسی

شهری است در کانادا مرکز استانی بهمین نام در کنار تپه ای مشرف برود سن لران دارای ۱۷۷٠٠٠ تن سکنه . آرشوک نشین است و دانشگاه دارد . مرکز تجارت و صنعت ( کاغذ سازی توتون کاری چرمسازی ) است . شهر مزبور توسط فرانسویان در ۱۶٠۸ م . بنا نهاده شده و انگلیسیان آنرا در ۱۷۵۹ م . متصرف شدند استان کبک قریب ۶ / ۲۳۴۴۴۵ تن جمعیت دارد و شهر عمده آن منتر آل میباشد .
دم کوتاه وپرهای خاکی رنگ بالهابالکه های سرخ وسیاه وگوشت لذیذداردودردامنه کوههاودره هاپیداشود
( اسم ) پرنده ایست از راست. مرغان خانگی که قدی کوتاه و تنه ای خپله دارد . دمش کوتاه و سرش کوچک و بدون کاکل است . منقارش کوتاه و ضخیم و استخوان تارس ( با مقایس. استخوان آدمی میتوان گفت استخوان کف پا ) در این حیوان نسبه بلند و بدون پر است . در حدود هشت گونه از این پرنده شناخته شده که همه در نقاط کوهستانی آسیا و اروپا میزیند . معمو این پرنده در اماکن بدون درخت و باصطح رو باز زندگی میکند و روی شاخه ها نمیرود و اکثری زوج نر و ماده با هم میزیند و در تمام مدت جفتگیری و بعد از آن نر و ماده با هم بسر میبرند و از دانه های گیاهی و حشرات و سبزیها و برگ درختان تغذیه میکنند . کبک نر و ماده بیک اندازه اند لیکن رنگ نر زیبا تر و روی سینه اش لکه ای قهوه یی دیده میشود . پای کبک جوان زرد رنگ و سرش قرمز قهوه یی است . پای کبک پیر خاکستری و کله اش زرد است . کبک نر و ماده در بهار جفتگیری مینمایند و در این مواقع قد قد مخصوصی میکنند . کبک ماده در اردیبهشت ماه در زمین چاله ای با پا میکند و در آن روزی یک تخم نخودی رنگ میگذارد و بین ۱۲ تا ۱۸ تخم مینهد و پس از آن سه هفته روی تخم ها میخوابد تا جوجه ها یش از تخم در آیند . روز ها را کبک در محلی ایمن میگذراند ولی صبح زود و غروب بجستجو و جمع آوری دانه و حشرات و تخم و جوان. علف میپردازد . این پرنده در اسارت تخم میکند ولی بر روی تخم نمیخوابد . بدین جهت برای تربیت و از دیاد آن باید در منازل چمن تهیه کرد تا کبک در آن تخم بگذارد و بعدا تخم ها را جمع آوری و زیر مرغ کرچ بگذارند تا جوج. کبک بیرون آید . جوج. کبک سبزی و تخم مورچه و حشرات را میخورد حجل قبح کبک کبک معمولی جمع : کبکان : [ کبکان کوهسار ی از بیم برف و باد پنهان شدند در شعب تیره غار ها ] . ( شیبانی ) یا کبکان بزم . ساقیان و مطربان و شاهدان . یا کبکان دری . ۱ - گونه ای کبک درشت با منقار قوی و نسبه طویل و پنجه های نیرومند که در جنوب اروپا و آسیای صغیر و ایران ( نواحی توچال و مناطق کوهستانی فارس ) و چین و افغانستان میزید . جثه اش تا سه برابر کبک معمولی ممکنست برسد و هم. خصایص کبک معمولی را دارد : [ زاغ را زیبد برفتن کشی کبک دری ] . آهنگی است در موسیقی قدیم [ ساعتی سیوار تیر و ساعتی کبک دری ] . ( منوچهری ) یا کبک رقاص . اسب شوخ و با زیگر . یا کبک کر . یا کبک معمولی .
یکی از شاهزادگان ماورائ النهر

معنی کلمه کبک در دانشنامه عمومی

کبک (پرنده). کبک ها ( نام علمی: Perdicinae ) پرندگانی از تیره قرقاولان هستند. کبک ها اغلب پرندگان کوچنده در بر قدیم با جثه ای متوسط هستند. کبک ها بومی اروپا، آسیا، آفریقا و خاورمیانه هستند.
• کبک برفی، Lerwa lerwa
• کبک کاکل پری ورو، Tetraophasis obscurus
• کبک کاکل پری شچنی، Tetraophasis szechenyii
• کبک عربی، Alectoris melanocephala
• کبک طوق حنایی، Alectoris magna
• کبک صخره، Alectoris graeca
• کبک معمولی، Alectoris chukar
• کبک فیلبی، Alectoris philbyi
• کبک بربری، Alectoris barbara
• کبک پاسرخ، Alectoris rufa
• تیهو، Ammoperdix griseogularis
• کبک شنزار، Ammoperdix heyi
• کبک خاکستری، Perdix perdix
• کبک دوری، Perdix dauurica
• کبک تبتی، Perdix hodgsoniae
• کبک نوک دراز، Rhizothera longirostris
• کبک هوز، Rhizothera dulitensis
• کبک ماداگاسکار، Margaroperdix madagascarensis
• کبک سیاه، Melanoperdix nigra
• Rubeho forest partridge, Xenoperdix obscuratus
• کبک اودزونگوا، Xenoperdix udzungwensis
• کبک تپه، Arborophila torqueola
• کبک سیچوان، Arborophila rufipectus
• کبک سینه بلوطی، Arborophila mandellii
• کبک گردن بندسفید، Arborophila gingica
• کبک گلوحنایی، Arborophila rufogularis
• کبک گونه سفید، Arborophila atrogularis
• کبک تایوان، Arborophila crudigularis
• کبک هاینان، Arborophila ardens
• کبک شکم بلوطی، Arborophila javanica
• کبک سینه خاکستری، Arborophila orientalis
• کبک پشت نواری، Arborophila brunneopectus
• کبک گردن نارنجی، Arborophila davidi
• کبک سیامی، Arborophila cambodiana
• کبک سینه سرخ، Arborophila hyperythra
• کبک نوک سرخ، Arborophila rubrirostris
• کبک پاسبز، Arborophila chloropus
• کبک گردن بندبلوطی، Arborophila charltonii
• کبک سوماترا، Arborophila sumatrana
• کبک ویتنام، Arborophila merlini
• کبک مالزی، Arborophila campbelli
• کبک آهنی رنگ، Caloperdix oculea
• کبک کله سرخ، Haematortyx sanguiniceps
• کبک کاکلی، Rollulus roulroul
• کبک خیزرانی کوهی، Bambusicola fytchii
• کبک خیزرانی چینی، Bambusicola thoracica
کبک (شهر). شهر کِبِک ( به انگلیسی: Quebec City، به فرانسوی: Ville de Québec ) مرکز ایالت کبک کانادا و بزرگ ترین شهر شرق کبک است و یکی از قدیمی ترین شهرهای کانادا است. کبک بعد از سه شهر سنت جان، پرت رویال و تدوزاک قدیمی ترین شهر کانادا به شمار می رود. کبک با وجود تاریخ ۴۰۰ ساله اش، شهری است دیدنی، پر از فضاهای پرجنب وجوش شهری و آثار تاریخی ارزنده است.
مردم شهر عمدتاً فرانسوی زبان می باشند هر چند اغلب آن ها به انگلیسی نیز مسلط می باشند با این حال نسبت به زبان فرانسوی تعصب خاصی دارند.
کبک در مجله Money در فهرست ۱۰ مکان برتر گردشگری آمریکای شمالی نام برده شده است. به گفته شبکه خبری CNN دلیل این محبوبیت بیش از هر چیز مدیون حال و هوای فرانسوی و تاریخی و همچنین زیبایی بی نظیر مناظر طبیعی و بناهای آن است.
شهر از سواحل رودخانه سنت لورنس ( St. Lawrence ) – یکی از بزرگ ترین رودخانه های جهان - به سمت کوهپایه های لورنتیان ( Laurentians ) که یکی از قدیمیترین مراتع کوهستانی در روی زمین است، امتداد می یابد. از سمت شرق به سمت آبشارهای مونت مورنسی ( Montmorency ) و از غرب با گذشتن از پلهای ارتباطی شهر با سواحل جنوبی و ساحل ژاک کارتبه ( Jacques - Cartier ) و به سمت شهرهای نویل ( Neuville ) ، پونت روژ ( Pont - Rouge ) و سنت کاترین دولا ژاک کارتبه ( Sainte - Catherine - de - la - Jacques - Cartier ) ادامه می یابد.
شهر کبک در مرکز محوطه ای قرار گرفته که رودخانه قبل از ورود به مصب خود، باریک می شود. اسم کبک نیز از نامی سرخ پوستی به معنای جایی که رودخانه باریک می شود برگرفته شده است. قله صخره ای شهر که کیپ دایموند ( Cape Diamond ) نام دارد، ۱۰۳ متر از سطح رودخانه بالاتر است و به جلوه های خاص منطقه می افزاید. به نوعی می توان کبک را مهد تمدن فرانسه در آمریکای شمالی و یک مرکز مهم اقتصادی دانست.
دانشگاه لاوال که بزرگترین دانشگاه فرانسوی در امریکای شمالی می باشد در این شهر واقع شده است. از نظر رتبه بندی این دانشگاه در رتبه ۱۳ دانشگاه های کانادا قرار گرفته است.
صحنه پویای فرهنگی و هنری کبک، میزبان اتفاقات متعدد هنری در طول سال است و علاوه بر رویدادهای سینمایی، تئاتر، موسیقی و ادبیات، هر سال برنامه های سنتی و تاریخی دیدنی نیز در کبک برگزار می شود که کارناوال زمستانی کبک و فستیوال تابستانی کبک از آن جمله اند.
تعداد زیادی از نقاشان، مجسمه سازان و عکاسان در این شهر زندگی و کار می کنند و زندگی فرهنگی کبک را با آثار هنری متفاوت خود غنی تر می سازند. آثار این هنرمندان در موزه ها، نگارخانهها و مراکز هنری به نکایش درمی آید. موزه های بزرگی چون موزه هنرهای زیبای کبک ( Musée national des beaux - arts du Québec ) و موزه تمدن ( Musée de la Civilisation ) ، با برگزاری نمایشگاههای معتبر جهانی، نقش فرهنگی بسیار مهمی ایفا می کنند.
کبک (فیلم ۱۹۵۱). کبک ( انگلیسی: Quebec ) فیلمی در سبک درام تاریخی به کارگردانی جرج تمپلتون و نویندگی آلن له می است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جان درو باریمور، کورین کالوت، باربارا راش، پاتریک نولز و جان هویت اشاره کرد. داستان این فیلم در سال ۱۸۳۷ رخ می دهد.
معنی کلمه کبک در فرهنگ معین
معنی کلمه کبک در فرهنگ عمید
معنی کلمه کبک در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کبک در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کبک در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه کبک در ویکی واژه

معنی کلمه کبک در دانشنامه آزاد فارسی

کَبْک (partridge)
کَبْک
کَبْک
کَبْک
کَبْک
هر یک از انواع مرغ های زمین زی، با اندازۀ متوسط، از خانوادۀ قرقاول۱، راستۀ ماکیان سانان۲. این راسته شامل قرقاول۳، بلدرچین۴، و مرغ۵ نیز می شود. کبک ها خیلی زود جفت می شوند. نرها، نظیر نرهای اغلب گونه های ماکیان، بسیار جنگجویند. لانه هایشان را به راحتی روی زمین، در مزارع، یا روی ردیف بوته های پرچین می سازند. در آن ده تا بیست تخم قهوه ای زیتونی می گذارند. ماده جوجه ها را از تخم بیرون می آورد. هنگام نشستن پرندۀ ماده روی تخم ، پرنده نر از آن مراقبت می کند. جوجه ها اغلب از شفیرۀ مورچه، و در صورت نبود آن، از حشرات دیگر تغذیه می کنند. شفیره ها، مورچه ها، و حلزون های صدف دار و بی صدف بخش عمدۀ غذای پرندگان مسن تر را نیز تشکیل می دهند. کبک ها غلات و سایر دانه ها را نیز، در صورتی که در دسترس باشند، به فراوانی مصرف می کنند. جوجه ها چند ماه با والدین می مانند و تشکیل گروهی متشکل از حدود بیست پرنده می دهند. کبک ها صبح و عصر برای تهیۀ غذا در مزارع درو شده و در مراتع به جست وجو می پردازند، اما طی روز در هر مکانی که پوشش امنی یافت شود، خود را پنهان می کنند. دو گونۀ فراوان کبک در بریتانیا عبارت اند از کبک چیل۶ Perdix perdix که سطح پشتی اش قهوه ای خال خالی است و نقاطی خاکستری روی سینه اش به چشم می خورد و لکه هایی بلوطی در جوانب دارد، و کبک فرانسوی۷ Alcetoris rufa که با پاها، منقار و پلک های قرمزش شناسایی می شود. سطح پشتی اش به رنگ قهوه ای ساده، گردنش سفید و دارای حاشیه ای مشکی، و جوانبش به رنگ های بلوطی و سیاه است. بال های این پرنده گِرد و کوتاه اند. از ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۹، تعداد کبک های چیل در بریتانیا ۹۰درصد کاهش یافت. علت این امر افزایش استفاده از علف کش ها و آلودگی های انگلی بود. در ایران کبک چیل یافت می شود. کبکِ چیل، کبک دری، کبک معمولی، تیهو، دراج، جیرفتی، قرقاول، و بلدرچین خانوادۀ قرقاول را تشکیل می دهند. این کبک که از مواد گیاهی و حشرات تغذیه می کند. سن آفت گندم حشره ای است که در زمستان در حالت بلوغ زیربوته های مناطق مرتفع زندگی می کند و غذای مناسبی برای کبک است. از این رو کبک در کنترل این آفت نقش اساسی دارد.
phasianidaeGalliformespheasantsquailchickengray partridgeFrench partridge

معنی کلمه کبک در ویکی واژه

پرنده‌ای است وحشی با دم کوتاه و پرهایی به رنگ خاکی که زیبایی راه رفتنش مَثَل
~ کسی خروس خواندن کنایه از: شاد و شنگول بودن آن کس.

جملاتی از کاربرد کلمه کبک

آنکه کبک از بوی او گردد به نیروی عقاب آنکه رنگ از زور او گردد بآهنگ پلنگ
سر بسر انجیل میخوانند مرغان فصیح کبک و دراج و تذر و عندلیب و بوالملیح
ولی ترسیدم از گل خندهٔ باغ که دانم رقص کبک از جستن زاغ
ز سنگ کودکان بر دل غباری نیست مجنون را که خندان است کبک مست از کوه و کمر بودن
از نظر حیات حیوانات مختلفی زندگی میکنند چون جمعیت این روستا مهاجرت کردند به شهرستان‌های حومه حیواناتی مثل کبک ، خرگوش ، روباه ،گراز ،خرس ،عقاب ،گرگ دیده شده است.
تا ژوئن ۲۰۱۱، استاد فلسفه دانشگاه بیرکبک لندن بود و از سال ۱۹۹۱ تدریس می‌کرد. همچنین از اعضای وابسته سنت انز کالج آکسفورد بوده‌است.
طاوس اگر بجلوه پر باز کند ور کبک خرامیش بصد ناز کند
سرای من بتو آراسته است مالامال که سرو کبک خرامی و ماه جنگ سرای
روی انس: انّ رسول اللَّه (ص) قال: اذا کان لَیْلَةِ الْقَدْرِ نزل جبرئیل (ع) فی کبکبة من «الملائکة» یصلّون و یسلّمون علی کلّ عبد قائم او قاعد یذکر اللَّه تعالی.
سرزمین کبک آمیزه‌ای از جغرافیای متنوع است. این سرزمین به سه بخش بزرگ جغرافیایی از شمال به جنوب تقسیم گردیده‌است. فلات لورانسین حدود ۹۵٪ مساحت کبک را اشغال کرده و جزئی از کاناداست و یکی از قدیمیترین عوارض جغرافیایی جهان است. مرز جنوبی آن شامل لورانتید، رشته کوه معروف به تپه‌های گرد، جنگل‌ها و دریاچه‌هاست. زمین‌های کم ارتفاع سن لوران دشتی است متشکل از زمین‌های واقع در حاشیه دو طرف رودخانه با همان نام.
تا تو از شادی چو کبکان در نشاط و خنده ای دشمنت بادا ز غم کوکو زنان چون فاخته
امامی در سال ۲۰۱۹ به‌عنوان عضو آکادمی علوم بهداشت کانادا و نظام دندان‌پزشکی کبک انتخاب شد.
ای دل نگفتمت که مشو پایبند او زیرا که کبک را نبود طاقت عقاب
گر سایه ی همای سعادت نمی گذاشت کبک دری ز چنگل شهباز می گرفت