معنی کلمه کاظم در لغت نامه دهخدا
کاظم. [ ظِ ] ( اِخ ) تخلص یکی از شعرای ایران است که از اهالی قم و پسر آقا صادقخان صدقی و شاگرد حکیم سعید خان بود. از اوست :
یک ناله مستانه ز جائی نشنیدیم
ویران شود آن شهر که میخانه ندارد.( از قاموس الاعلام ترکی ).
کاظم. [ ظِ ] ( اِخ ) ( حکیم... ) ابن المجتهد حیدرعلی طشت دار نجفی که یکی از اطبای معروف و ملقب به حاذق الملک بود. وی به سال 1150 هَ.ق. منظومه مسمی به «فرخ نامه فاطمه » را به رشته نظم کشیده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
کاظم. [ ظِ ] ( اِخ ) ( میرزا... ) ابن میرزا صادق. نسخه ای به خط وی از فرهنگ جهانگیری که تاریخ تحریر آن سال 1239 هَ.ق.است در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است. ( از فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار ج 2 ص 216 ).
کاظم. [ ظِ ] ( اِخ ) ( میرزا... ) ابن میرزا محمد بروجردی از اجله دبیران و عمّال قرن اخیر ایران که خود از سرآمدان فضلای دهر و اخیار زمانه بود و وی پدر میرزا محمدخان لشکرنویس باشی است که نسخه ای خطی قدیمی از «نزهت نامه علائی » تألیف شهمردان بن ابی الخیر به کتابخانه او تعلق دارد. ( از احوال و اشعار رودکی ج 1 صص 27-28 ). وی از منشیان خاصه عهد فتحعلی شاه و محمدشاه بود و نامه ای ازو یعنی از میرزا محمد که به پسرش نوشته در حاشیه آخر «مخزن الانشاء» چاپ شده است. ( سبک شناسی ج 3 ص 335 ).
کاظم. [ ظِ ] ( اِخ ) مسیح البیان از اطباء و شعرای مشهور ایران است و در خدمت شاه عالمگیر بوده ، منظومه های موسوم به : آئینه خانه ، پری خانه ، ملاحت احمدی ، صباحت یوسفی ، گل محمدی ، اوصاف مسیحی ، را به رشته نظم کشیده دو سه دیوان نیز دارد و به سال 1077 درگذشته است. ( از قاموس الاعلام ترکی )..
کاظم. [ ظِ ] ( اِخ ) ( موسی بن جعفر... ) در حبیب السیر آمده است : ولادت شریف امام هفتم درابوا که منزلی است در میان مکه و مدینه فی صفر سنه ٔثمان و عشرین و مائه اتفاق افتاد و قیل فی سنة تسع و عشرین ، و مادر آن جناب ام ولد بود مسماة بحمیده بربریه و اسم شریفش موسی و کنیتش ابوالحسن و ابوابراهیم و ابوعبداﷲ و ابوعلی نیز گفته اند و گفته اند که ابواسماعیل نیز از جمله کنیتهای امام موسی بوده ، و آن امام عالیمقام را بواسطه وفور حلم و کظم خشم کاظم میخواندند و صابر و صالح و امین نیز داخل القاب آن جناب است ، و امام موسی در وقت فوت امام جعفر علیه السلام بیست ساله بود و به روایت اصح و اکثر در ماه رجب سنه ٔثلث و ثمانین مائه در بغداد از عالم نقل فرمود. و بدین روایت امامتش سی و پنچ سال و به قول اکثر ارباب اخبار کاظم را رضی اﷲعنه بفرموده هارون الرشید سندی بن شاهک یا یحیی بن خالد برمکی زهر داد. و بدان واسطه آن جناب روی به فردوس اعلی نهاد و در تاریخ گزیده مسطور است که بعقیده بعضی از شیعه سرب در حلقوم آن امام معصوم ریختند و بدست بی شرمی رشته عمر عزیزش را بگسیختند. مدفن پرنور کاظم علیه السلام در خطه بغداد مشهور است و مطاف طواف جمهور خلایق نزدیک و دور انه هوالعفو الغفور. گفتار در بیان مناقب و مکارم امام ابراهیم موسی بن جعفرالکاظم علیهماالسلام : شمیم مکارم اخلاق این امام عالیشان اطراف جهان و مشام جهانیان را معطر گردانیده بود و اشعه محاسن آداب آن مقتدای بلندمکان شام ظلمت اندوز طوایف انسان را بصبح عالم افروز رسانیده وفور زهد و عبادتش افزون از قوت طاقت معشر بشر و کمال علم و فضیلتش بیرون از احاطه استطاعت علماء دانشور عجایب کرامتش مخبر از معجزات رسول و عذایب خوارق عاداتش محیر طباع و عقول. امامت امت بوجود فائض الجودش منصوص و تقویت ملت برأی عالم آرایش مخصوص.