کادی
معنی کلمه کادی در لغت نامه دهخدا

کادی

معنی کلمه کادی در لغت نامه دهخدا

کادی. ( اِ ) نباتی است بسیار خوشبو و آن از درختی حاصل میشود مانند درخت خرما و آن را به شیرازی گل گیری گویند و در ملک دکن کوره بکسر کاف و سکون واو و فتح رای بی نقطه خوانند شراب آن دفع آبله و جدری کند و جذام را نافع باشد. ( برهان ). گل کیوره. روغن گل. روغن یاس. ( الفاظ الادویه ). نباتی است که گلش بکمال خوشبو باشد و به هندی آن را کیوره گویند. ( غیاث ). روغنی است و گیاهی خوشبوی و سرخ و هر چه باشد نیز نباتی است کثیرالوجود در بلاد عمان و یمن و هند و دکهن و بنگاله. به هندی کیوره است ، گل آن سپید شبیه بذرت کلان خوشبوی خصوص برگهای درونی در آخر دوم گرم و خشک و نزد بعض معتدل مائل به حرارت و یبوست عرق الکاذی جهت خفقان و اعیاء و ماش و جدری و مانند آن بهترین دوایی است. ( منتهی الارب ). درختی است شبیه به خرما در هند و چین و عربستان روید، پوست آن شبیه به برگ کاغذ است ، آن روغنی میدهد که بنام دهن الکادی خوانده شده است. ( دزی ص 434 ). ( اِ ) کدر خوانند که آن نباتی است که در بلاد عرب و نواحی عمان و یمن میباشد و گویند طلع آنجاست. ابن میمون گوید بیشتر در زمین هند بود و درخت وی بلند نبود مانند نخل و طلع وی مانند طلع خرما بود پیش از آنکه از پوست بشکافند و بیرون میگیرند و از پوست بیرون می آورند و در روغن می اندازند و قباب می پرورند تا روغن قوت وی اخذ کند مؤلف گوید در گرمسیر شیراز بسیار بود و به پارسی گل کیدی میخوانند و بوی عظیم ناخوش دارد تا بحدی که جامه ای که بوی آن گیرد تا ریزه گردد بوی از وی زایل نشود و روغن وی بهترین آن بود که بطریق روغن بنفشه گیرند همچنان بادام در گل کیدی پرورند مانند بادام بنفشه. رازی گوید جذام را قطع کند و وی معتدل بود و شراب آن حصبه و جدی رانافع بود تا بحدی که کسی را که آبله بیرون آمده بودنه عدد، چون با شراب کادی بیاشامند به ده عدد نرسد و بدل آن بوزن آن صندل سرخ بود و بوزن آن بقم بود. ( اختیارات بدیعی ). ابن الاعرابی گوید کادی و حربانی به لغت عرب بقم را گویند یعنی چون دارزینان را و غیر از او از ائمه لغت گویند کادی نوعی است از روغنهای معروف. ابوحنیفه گوید آن نوعی است از نبات بلاد عمان وبه او بعضی از روغنها را خوشبوی کند و بدهن الکادی تعریف کند و گوید طایفه ای که درخت کادی را دیده اند مرا چنان خبر کردند که آن درختی است بشکل درخت خرما واو را کاردو باشد چنانچه درخت خرما را و کاردوی او را پیش از آنکه شکافته شوند و در روغن اندازند و بگذارند تا روغن بوی او به خود گیرد و خوشبوی شود و برگ او را خوص الکادی گویند و کیهانی گوید از پس کوهها زمین «قفص » زمینهای نزه باشد و در آن زمینها نعمتها بسیارست و غالب درخت آن زمین از طرفی که به ساحل نزدیک است درخت کادی است و گفته است که درخت او را از پس یکدیگر برگها باشد بشکل درخت خرما و صبر بر اطراف برگ او خارها باشد الا آنکه برگ درخت کادی سفیدتر باشد و خوبتر و در طراوت و هیأت برگ رساس که در میان ساقهای او باشد مشابه بود و برگ او را در روغن شیره بیندازند و بگذارند تا به مجاورت او معطر شود و این را دهن الکادی گویند و بعضی از صیادنه گویند برگ درخت کادی به برگ صبر ماند چنانکه گفتیم و بوی او خوش بود واز غایة حدت و تیزی ممکن نبود که کسی او را ببوید وچون ببویند در حال زفاف شود و اگر در خانه بگذارند بوی آن خانه خوش شود. و حمزه گوید کادی نوعی است از ریاحین که منبت او در زمین شرارست و بیاسمین ماند الا آنکه شکوفه او سرخ بود و در نواحی فارس و ری روغن کادی ازو کشند. و حمزه گوید در اصفهان نوعی است از ریاحین که بطبع گرم است و او را اهل اصفهان کیده گویند و گوید ندانم که آن نبات کادی است یا ریحان دیگر و هندیان او را کل کیوره گویند. ص اونی گوید: روغن بلسان گرم است و بدل او مرسیاست یا بوزن او روغن کادی و نیم وزن او روغن نارجیل و چهار یک او روغن زیت کهنه. ( ترجمه صیدنه ). اسم هندی است و به عربی کدر نامند در حوالی عمان و یمن کثیرالوجود است و شبیه به درخت خرما و برگش شبیه بدانه خرنوب و شکوفه او مانند شکوفه خرما و بغایت خوشبو و او را کبوره نامند و بعد از شکفتن در روغنها پرورش میدهند و مسمی بدهن الکادی و جهت درد کمر و مفاصل و ریاح و جذام نافع است و کادی در آخر دوم گرم و خشک و نزد بعضی معتدل و مقوی بدن و حواس و با تفریح و رافع خفقان و اعیا و ماثری و ثبور و جگر و مسکن دردهای صعب و شرب او که چوب او را کوبیده بجوشانند و آب او را با شکر بقوام آورند جهت آبله و حصبه بهترین ادویه است و اهل هند را اعتقاد آن است که چون شربت کدررا بنوشند زیاده بر نه عدد آبله برنمی آید و خاکستر او را جهت التیام زخمها مجرب دانسته اند و دانه او مقوی دل و معده و جگر است و رب کدر قوی تر از دانه اوو بدلش بوزن او صندل سرخ و مثل آن بقم است. ( تحفه حکیم مؤمن ). نیز رجوع به ابن البیطار ذیل لغت «کادی »و ضریر انطاکی ص 272 و کاذی در همین لغت نامه شود.

معنی کلمه کادی در فرهنگ عمید

درختی با ساقۀ خاکستری، برگ های باریک، و گل های خوشه ای که پوست تنۀ آن مصرف دارویی دارد.

معنی کلمه کادی در فرهنگ فارسی

( اسم ) درختچه ایست از رد. تک لپه ییها که سردست. تیرهای بنام کادی ها میباشد . این گیاه خاص مناطق گرم آسیا وافریقا واسترالیاست . ساقهاش از پوست صافی پوشیده شده است . ساق. مزبور در ارتفاع تقریبا دو متری از سطح زمین به سه شاخه منشعب میشود و هر یک از شاخه ها نیز همین انشعاب سه قسمتی را دارند . برگهایش دراز و در لبه ها و بمحاذات رگبرگ میانی دارای خارهای ریزی میباشد . بمناسبت شاخ و برگهای نسبه زیبایی که دارد یکی از گیاهان زینتی محسوب میشود و آنرا در گلخانه ها در گلدانهای بزرگ میکارند و جهت تزیین سالنها بکار میبرند کاذی کوره .
نباتی است بسیار خوشبو و از درختی خرما گیرند

معنی کلمه کادی در دانشنامه عمومی

کادی (هند). کادی ( به انگلیسی: Kadi ) یک منطقهٔ مسکونی در هند است که در Kadi Taluka واقع شده است. کادی ۵۶٬۲۴۲ نفر جمعیت دارد و ۵۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه کادی در فرهنگ عمید
معنی کلمه کادی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کادی در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه کادی

جملاتی از کاربرد کلمه کادی

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال کادیس و باشگاه فوتبال رویال شارلوا اشاره کرد.
ان یکادی از سر اخلاص بر وی خوانده ام تا نیابد چشم زخم از روزگار بد سگال
کادیلاک ضدگلوله گنگستر حرفه‌ای آل کاپون پس از توقیف، برای جابه‌جایی فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور آمریکا تخصیص داده شد.
گر احتراز ز چشم بدت بود جانا به از دعای منت هیچ ان یکادی نیست
در ایام او بود ارکادیوس به روم اندرون صاحب پیل و کوس
بخلوت چشم بد را ان یکادی همی خوان از ره اخلاص هر دم
خود را به چشم عاشق بر خویش جلوه داده هر گام ان یکادی بر حسن خود دمیده
بزرگترین موفقیت این حزب در انتخابات ۲۰۰۹ به دست آمد که با کسب ۱۵ کرسی سومین حزب بزرگ پارلمان (پس از کادیما و لیکود) شدند و دولت ائتلافی به ریاست بنیامین نتانیاهو را با حزب لیکود تشکیل دادند. آنها در انتخابات ۲۰۱۳ فهرست مشترکی با لیکود ارائه دادند. فهرست مشترک آنها با ۳۱ کرسی پیروز انتخابات شد که ۱۳ کرسی سهم اسرائیل خانه ما بود. این حزب در انتخابات ۲۰۱۵ نتیجه ضعیفی گرفت و تنها ۶ کرسی به دست آورد.
پس از پایان تحصیلات خود در آنجا در سال ۱۹۱۰، دستیار دوره‌های عالی شد. در سال ۱۹۱۱، زنان در روسیه از حق شرکت در امتحانات دولتی برای تبدیل شدن به استاد دانشگاه برخوردار شدند. گلاگولووا در سال ۱۹۱۴، و در سال ۱۹۱۷ دستیار فیزیک در دانشگاه دولتی مسکو شد، که همسرش ولادیمیر آرکادیف نیز در آنجا کار می‌کرد. در سال ۱۹۱۹ او به آزمایشگاه تازه تأسیس او در زمینه الکترومغناطیس پیوست و بعداً آزمایشگاه را رهبری کرد. او همچنین به کار در دانشگاه دولتی دوم مسکو ادامه داد که این دانشگاه به عنوان ادامه دوره‌های عالی در سال ۱۹۱۸ در طول انقلاب روسیه تأسیس شد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال لوگو، باشگاه فوتبال کوردوبا، باشگاه فوتبال بارسلونا بی، باشگاه فوتبال کادیس، و باشگاه فوتبال بارسلونا اشاره کرد.
آرکادی آلکساندری هاکوبیان (روسی: Аркадий Александрович Акопян؛ زادهٔ ۱۱ مهٔ ۱۹۸۴ در سرزمین کراسنودار) بازیکن فوتبال در پست ارمنی‌تبار اهل روسیه است.
می بگیر از کف غزالی مست ان قرن الغزال کادیلوح
سپس دعای آخر و علینو و بعد کادیش عزاداران خوانده می‌شود.
برند ماشین‌سازی کادیلاک به یاد او نام‌گذاری شد و سران آن در دیترویت، جاییکه کادیلاک کشف نمود مستقر هستند.
آرکادی بوغوسیان (ارمنی: Արկադի Պողոսյան؛ زاده ۱۹۸۶) یک وزنه‌بردار مرد اهل ارمنستان است که در مسابقات قهرمانی وزنه‌برداری نوجوانان اروپا در مجموع برندهٔ مدال برنز شده‌است.
آرکادی بوغوسیان (ارمنی: Արկադի Պողոսյան؛ زاده ۱۳۱۱) دوبلور و صداگذار ایرانی است.