پالار

معنی کلمه پالار در لغت نامه دهخدا

پالار. ( اِ ) درخت و ستون بزرگ. ( برهان ). پاغَر. ستون. اُستن. اُستون. شمع. تیرک. دیرک. حمّال. پادیر. پازیر. بالار.
پالار. ( اِخ ) رودی به جنوب هندوستان که از خطه میسور از کوههای بالاکات سرچشمه گیرد و سپس بجنوب شرقی و بعد از آن به مشرق جاری شود و پس از پیمودن 370 هزارگز به خلیج بنگاله ریزد.

معنی کلمه پالار در فرهنگ معین

( اِ. ) تیر بزرگی که در سقف خانه به کار می رود.

معنی کلمه پالار در فرهنگ عمید

= بالار

معنی کلمه پالار در فرهنگ فارسی

رودی در جنوب هندوستان که از خطه میسور از کوههای بالاکات سر چشمه گیرد و سپس به جنوب شرقی و بعد از آن به مشرق جاری شود و پس از پیمودن ۳۷٠ کیلومتر به خلیج بنگاله ریزد .
( اسم ) درخت و ستون بزرگ ستون استون پاغر شمع دیرک تیرک پادیر بالار.
رودی بجنوب هندوستان

معنی کلمه پالار در دانشنامه آزاد فارسی

پالار (Palar)
رودی در جنوب هند، به طول ۳۷۰ کیلومتر. از ایالت کرناتاکا سرچشمه می گیرد و با عبور از آندرا پرادش و تامیل نادو، در جنوب چنای (مَدرَس سابق)، به خلیج بنگال می ریزد.

معنی کلمه پالار در ویکی واژه

مخفف پایه‌گذاران تالار هخامنشی
تیر حمال یا چیزی که فرسپ روی آن می‌افتد.

جملاتی از کاربرد کلمه پالار

آرکات، شهری در ناحیهٔ آرکات شمالی در جنوب هند، از بخش‌های ایالت مدرس، واقع بر کنارهٔ رود پالار، در ۱۱۷ کیلومتری جنوب شهری غرب مدرس، با ۳۰٫۲۲۹ نفر جمعیّت (آمار ۱۹۷۱ م). اکثریت مردم آن هندو مذهب‌اند و غالباً به زبان تِلگو سخن می‌گویند.