پاتوق

معنی کلمه پاتوق در فرهنگ معین

(تُ ) [ فا - تر. ] (اِمر. ) = پاتوغ : محلی که همیشه در آنجا عده ای گرد هم آیند.

معنی کلمه پاتوق در فرهنگ عمید

۱. جایی که کسی معمولاً ساعت های بیکاری خود را در آن می گذراند.
۲. [قدیمی] جایی که پرچم را نصب کنند و گروهی دور آن جمع شوند، پای عَلَم.

معنی کلمه پاتوق در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پای علم جایی که رایت و درفش را نصب کنند . ۲ - محل گرد آمدن . ۳ - محل اجتماع لوطیان در بعضی شهرهای ایران . ۴ - روز عاشورا دسته های بعضی محلات ممتاز توغ را حرکت دهند . زیر و اطراف توغ را ( پاتوغ ) گویند پاتوق پاطوق .

معنی کلمه پاتوق در دانشنامه آزاد فارسی

اصطلاحی در ورزش باستانی. اسم و رسم دارها و پیش کسوت های هر محل، عَلَم یا توق (یا توغ به معنی علم بی تیغه) یا علامتی داشتند که آن را در مرکز دیدوبازدید خود با رفقا، مانند قهوه خانه یا تکیه، بر ستونی می بستند و نشانۀ مرکزیت خود قرار می دادند به این مکان پاتوق می گفتند.

معنی کلمه پاتوق در ویکی واژه

پاتوغ: محلی کگرد هم آیند.

جملاتی از کاربرد کلمه پاتوق

او مدتی با منطقه آزاد کیش همکاری و در آنجا جلسات ادبی برگزار می‌کرد. وی به‌عنوان دبیر انجمن شاعران کیش، در ابتدای دهه ۸۰، جلسه‌های شعر و داستان این جزیره را با حضور شاعران و نویسندگان مطرح برگزار کرد و بعدها نیز محفلی به نام «پاتوق شعر و داستان کیش» ایجاد کرد.
این محله به «پاتوق ایرانیان» شهرت دارد. در این منطقه قاچاق انسان و هم‌چنین روسپی‌گری رواج دارد.
هسته شبکه القاعده که مسئول حملات یازدهم سپتامبر بود، در هامبورگ مستقر بود. در سال ۲۰۱۰ مسجدی در این شهر که گفته می‌شد پاتوق توطئه گران این حمله بود، بسته شد چون گفته می‌شد هنوز محل رفت‌وآمد مسلمانان افراطی است.
این استان از پاتوق های ساحلی مشهور اروپا است، که به میامی اروپا نیز معروف است.
فاصله افجه تا شمال شرق تهران به ۳۰ کیلومتر می‌رسد و همین فاصله کم موجب شده است تا پاتوقی همیشگی برای تعطیلات آخر هفته شهروندان تهرانی باشد.