ورشان. [ وَ رَ ] ( ع اِ ) پرنده ای است که آن را به فارسی مرغ الهی گویند و آن کبوتر صحرایی است. ( برهان ) ( آنندراج ). قمری. ( منتهی الارب ). ساق حرّ. ( قاموس ). کبوتر دشتی. ( زمخشری ) ( اقرب الموارد ). گوشت آن خفیف تر از گوشت کبوتر است. ( منتهی الارب ). کبوتر کوهی. ج ، وراشین. ( مهذب الاسماء ). مؤنث آن ورشانة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) : هر روز کلنگ را نفیر دگر است مسکین ورشان با بم و زیر دگر است.منوچهری.|| حملاق العین الاعلی. || ( ص ) کبیر و بزرگ. ( اقرب الموارد ). ورشان. [ وِ ] ( ع اِ ) ج ِ وَرَشان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به ورشان شود.
معنی کلمه ورشان در فرهنگ معین
(وَ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) نوعی کبوتر صحرایی تیره رنگ که بالای دمش سفید است . ج . وراشین .
معنی کلمه ورشان در فرهنگ عمید
نوعی کبوتر صحرایی تیره رنگ با دُمی سفید، قمری.
معنی کلمه ورشان در فرهنگ فارسی
( اسم ) قمری بر سر سرو زند پرد. عشاق تذرو ورشان نای زند بر سر هر مغروسی . ( منوچهری ) توضیح این کلمه در قاموسهای عربی لغت تازی محسوب شده . در اوستا بمعنی بیشه و درخت آمده . بار تولمه این لغت را درکلم. فارسی ورشان بمعنی کبوتر جنگلی ضبط کرده است .
معنی کلمه ورشان در فرهنگ اسم ها
اسم: ورشان (دختر) (عربی) (پرنده) (تلفظ: varashan) (فارسی: وَرَشان) (انگلیسی: varashan) معنی: نام نوعی پرنده، قمری، پرنده ای که به فارسی آن را مرغ الاهی می گویند، کبوتر صحرایی
جملاتی از کاربرد کلمه ورشان
سران راهمه سر پر از گرد بود ز جمهورشان دل پر از درد بود
تا بر بم و بر زیر نوای گل نوش است تا بر گل بربار خروش ورشانست
زندگی آرویو ۱۴ ساله پس از انتخاب پدرش به ریاستجمهوری کشور در سال ۱۹۶۱ دگرگون شد. او پس از آن به همراه خانوادهاش در کاخ مالاکانانگ زندگی میکرد. در ۱۸ سالگی به واشینگتن دیسی رفت و دو سال در دانشگاه جورج تاون اقتصاد خواند. آرویو در این دانشگاه با بیل کلینتون نیز آشنا شد. هر دو آنها بعدها رئیسجمهور کشورشان شدند. البته ریاست جمهوری آرویو در روزی شروع شد که ریاست جمهوری کلینتون به پایان رسید.
ایران، و شمال غربی هند که قبلاً بخشی از کوشانیان را تشکیل میداد، به کار فرهنگی پرداختند و همچنین روابط سیاسی در این دوره، به موازات برخی اقدامات ساسانیان در سرزمینهای کوشان گسترش یافت به ویژه، کوشانیها تحت تأثیر تصورشان از سلطنت ساسانی، که از طریق تجارت نقره و منسوجات ساسانی که تصویر امپراطورها در حال شکار یا عدالت پروری بر آن نقش بسته بود، گسترش یافت.
تو به تدبیر جان گمراهان گور کن مُزد گورشان خواهان
سپاهی آمد از آنجا سوی کوچ که شد مغز سپهر از شورشان پوچ
در ۱۹۲۰ وی از خدمت در ارتش بازنشسته گردید. به رغم مخالفت پایدارش با اجرایی شدن پیمان ورسای و نیز سیستم پارلمانی تازه تأسیس جمهوری وایمار، وی در ابتدا از کمپینهای عمومی دوری میجست. در حوالی ۱۹۲۴ وی نظرش را تغییر داده و کوشید از تصویرش بعنوان قهرمان جنگی در جهت حمایت از دست راستیهای سلطنت طلب و ناسیونالیستها بهره گیرد. از «اشتال هلم» و «جامعه شلیفن» نام برد؛ همچنین وی از افسانه «خنجر از پشت» (اصطلاحی که ژنرال لودندورف در پایان جنگ جهت القای این گمان که یهودیان و سوسیالیستهای ضد جنگ، مقصر شکست کشورشان در جنگ بودند را رواج داد) و نیز ترور «ماتیاس ارتسبرگر» بهطور آشکاری طرفداری نمود.
حاجبان هفتاد در هفتاد الف نورشان رخشنده از قدام و خلف
کیوسک در مجموعهای رادیویی که شامل ۱۵ آهنگ ساز بینالمللی میشود در کنار آهنگسازان دیگری چون تریسی چپمن، ناتالی مرچنت، منو چاو، توسط بیبیسی بینالمللی به عنوان گروهی که زبان نسل، فرهنگ و کشورشان هستند معرفی شدهاست.
به زندگانی عشاق، دل مرا سوزد که هست یاورشان درد و غم معین و ظهیر
مطربانْشان از درون، دف میزنند بحرها در شورشان کف میزنند
این افراد نیز اگر باورشان را آشکار کنند، با کیفر مرگ (اعدام) روبهرو میشوند.
نگاهدار زاندیشه های باطل، دل حضورشان که ز راز درون خبر دارند
شوروی از قبل خود را برای نقش فعال در مبارزه با شورشیان آماده نکرده بود و تصور نمیکرد که درگیر یک جنگ طولانی مدت شود و عموماً سعی بر پایین نگه داشتن حضورشان داشت به این جهت بیشتر ارتش افغانستان را پشتیبانی میکردند.
به لطف پرورشان، با روان صدر سعید همیشه گوید اقبال لب غازی باد
هماکنون بیش از ۹۰۵ هزارنفر مردم بومی استونیایی در کشورشان ساکن هستند و در حدود کمتر از ۲۰۰ نفر از مردم استونیایی در سایر کشورها بخصوص کانادا و ایالات متحده آمریکا و سوئد زندگی میکنند.