واچی
جملاتی از کاربرد کلمه واچی
بساط و هم واچیدن ندارد نوا افسانهای افسانهات کو
آواچینسکی در جنوب شرقی خود به آتشفشان کوزلسکی متصل است. این آتشفشان دراصل مخروطی فرعی است که درنتیجهٔ فوران مواد آتشفشانی از مجاری دامنهٔ آواچینسکی تشکیل شده است. کوزلسکی دارای دهانهٔ آتشفشانی بزرگی است که در شمال شرقی آن قرار دارد.
تواچیان ابروی شوخت هزار دل هردم بدان کمانچهٔ ابرو گرفتهاند
هرکجا عرض نفس دادند جنس باد بود غیر واچیدن چه دارد چیدن دکان صبح
گرانی از مژه واچید شوخی نگهش زدود ز آینهٔ برگ تاک زنگ شراب
بدون تردید در سال ۱۵۷۷، تاریخ تأسیس آلبرتو دیل کنتو، منطقه وسیعی شمال شرق، تقریباً به وسعت «کواچیچیلای بزرگ» پیوسته به مرکز نیوا لئیون و کاوهویلا متصل به شمال، قبلاً مورد کاوش قرار گرفته بود.
اگواچیکا ۹۷۶٫۲۶ کیلومترمربع مساحت و ۱۰۳٬۹۴۴ نفر جمعیت دارد و ۱۶۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست.
به ذوق آشتی از دوستان رنجیدنی دارد بساط دوستداری چیدن و واچیدنی دارد
شوانم خواب در مرز گلان کرد گلم واچید و خوابم را زیان کرد
فرصت چیدن و واچیدن خلق اینهمه نیست کار ما بیخبران خام نکردهست نفس
بسکه مردم دامنِ احسان ز هم واچیدهاند بیدل از خسّت کسی را سایهٔ دیوار نیست
بَیْتِمِهْ گِشادُ و نَقشْ نمُو اِساوینْ دَکْتمهْ به ششدَرْ، ونگْ بیامُو واچین