نیکی دهش. [ دِ هَِ ] ( ص مرکب ) نیکی کننده. محسن. ( فرهنگ فارسی معین ). معطی الخیر. ( یادداشت مؤلف ) : یکی طاس می بر کفش برنهاد ز یزدان نیکی دهش کرد یاد.فردوسی.ز نیکی دهش آفرین بر تو باد فلک را گذر بر نگین تو باد.فردوسی.سر نامداران زبان برگشاد ز دادارنیکی دهش کرد یاد.فردوسی.به نیکی ز نیکی دهش یاد کرد بدان پرورش عالم آباد کرد.نظامی.
معنی کلمه نیکی دهش در فرهنگ فارسی
( صفت ) نیکی کننده محسن : (( بهر کار با هر کسی داد کن . زیز دان نیکی دهش یاد کن . ) )
معنی کلمه نیکی دهش در ویکی واژه
نیکیدهش به معنی ایزد و خدای توصیف شده. تو پیمان نیکی دهش بشکنی/ چنان بیگنه بچه را بفگنی «فردوسی»
جملاتی از کاربرد کلمه نیکی دهش
چو زال آن چنان دید آمد فرود همی داد نیکی دهش را درود
یکی طاس می بر کفش برنهاد ز دادار نیکی دهش کرد یاد
سر نامه بد نام نیکی دهش که او می دهد بنده را پرورش
ازان کوه با ناله آمد فرود همی داد نیکی دهش را درود
به درگاه یکساله روزی بداد ز یزدان نیکی دهش کرد یاد
ز دادار نیکی دهش یاد کن به پیش کس اندر مگو این سخن
بنالید و آمد زمانی فرود همی داد نیکی دهش را درود
به هر کار با هر کسی داد کن ز یزدان نیکی دهش یاد کن
وز آن پس به اسب اندر آمد چو باد ز یزدان نیکی دهش کرد یاد
کمان را بمالید وبر زه نهاد ز یزدان نیکی دهش کرد باد