نیمسایه
معنی کلمه نیمسایه در فرهنگستان زبان و ادب

نیمسایه

معنی کلمه نیمسایه در فرهنگستان زبان و ادب

{penumbra} [فیزیک- اپتیک، نجوم] [فیزیک- اپتیک] قسمتی از سایه که فقط با بخشی از چشمۀ نور روشن شده است [نجوم] 1. ناحیه ای که در هنگام گرفت در تاریکی جزئی اطراف سایه است 2. ناحیه ای از هر لکۀ خورشیدی که تیرگی کمتری دارد و ناحیۀ تیرۀ مرکزی را احاطه کرده است

معنی کلمه نیمسایه در دانشنامه عمومی

در ستاره شناسی، ناحیه ای از زمین یا ماه که در هنگام گرفت در تاریکی کامل است را سایه ( umbra ) می گویند. ناحیه ای که در هنگام گرفت در تاریکی جزئی اطراف سایه است نیم سایه ( penumbra ) نامیده می شود. به طور کلی، قسمتی از سایه که فقط با بخشی از چشمهٔ نور روشن شده است نیم سایه نام دارد. بخشی نیز در پشت یا پیش از سایه وجود دارد که پیش سایه ( Antumbra ) نامیده می شود.
ناحیهٔ تیره تر و مرکزی هر لکهٔ خورشیدی را سایه می گویند. ناحیه ای از هر لکهٔ خورشیدی که تیرگی کمتری دارد و ناحیهٔ تیرهٔ مرکزی را احاطه کرده است نیم سایه نام دارد.

معنی کلمه نیمسایه در دانشنامه آزاد فارسی

نیم سایه (penumbra)
ناحیه ای از سایۀ جزئی بین قسمت کاملاً تاریک سایه (تمام سایه) و قسمت کاملاً روشن خارج از آن. نیم سایه فقط وقتی پدید می آید که جسم به صورت جزئی جلوی نور ناشی از منبع قرار گیرد. میزان تاریکی نیم سایه رفته رفته از تاریکی کامل در یک لبه به روشنایی کامل در لبۀ دیگر تغییر می کند. در نجوم، نیم سایه ناحیه ای از زمین است که در آن فقط گرفت جزئی خورشید یا ماه اتفاق می افتد.

معنی کلمه نیمسایه در ویکی واژه

[فیزیک- اپتیک] قسمتی از سایه که فقط با بخشی از چشمۀ نور روشن شده است

جملاتی از کاربرد کلمه نیمسایه

نور مورد نیاز: این گیاه به نور متوسط نیاز دارد و باید در نیمسایه قرار بگیرد.