نوروز
معنی کلمه نوروز در فرهنگ معین
(نِ رُ ) [ فر. ] (اِ. ) بیماری عصبی و اختلال روحی بدون وجود ضایعة عصبی مشهود در ساختمان رشته های عصبی و مراکز اعصاب . این بیماری به صور مختلف از قبیل حملة غش (هیستری ) و ضعف شدید اعصاب (نوراستنی ) و غیره مشاهده می شود، اختلال عصبی ، بیماری عصبی .
معنی کلمه نوروز در فرهنگ عمید
۲. (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه همایون.
* نوروز بیاتی: (موسیقی ) [قدیمی] از شعبه های بیست وچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
* نوروز خارا: (موسیقی ) [قدیمی] از شعبه های بیست وچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
* نوروز خاصه: روز ششم ازجشن نوروز، نوروز بزرگ، که پادشاهان ایران، خاصان و ندیمان خود را می پذیرفتند و به عیش و عشرت می گذرانیدند.
* نوروز صبا: (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه همایون.
* نوروز عامه: [قدیمی] پنج روز اول از جشن نوروز که پادشاهان ایران بار عام می دادند و حاجت های مردم را روا می کردند.
* نوروز عرب: (موسیقی ) [قدیمی] از شعبه های بیست وچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
معنی کلمه نوروز در فرهنگ فارسی
روزنو، عیداول سال، روزاول فروردین ازجشن ملی
( اسم ) بیماری عصبی و اختلال روحی بدون وجود ضایع. عصبی مشهور در ساختمان عصبی و مراکز اعصاب . این بیماری بصور مختلف از قبیل حمل. غش ( هیستری ) و ضعف شدید اعصاب ( نورا ستنی ) و ضعف قوای روحی ( پسیکا ستنی ) و غیره مشاهده میشود و اختلال عصبی بیماری عصبی .
معنی کلمه نوروز در فرهنگ اسم ها
معنی: ( به مجاز ) بهار، روز نو، نام یکی از نواهای موسیقی، بزرگترین جشن ملی اقوام ایرانی که از نخستین لحظات سال نو آغاز می شود، نام گلی ( گل نوروز )، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) از الحان قدیم ایرانی، روز نو و تازه، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
معنی کلمه نوروز در دانشنامه آزاد فارسی
جشن نوروز در جمهوری آذربایجان
بزرگ ترین جشنِ ملی ایران و اقوام ایرانی و برخی ملل دیگر. بیشتر روایت های اسطوره ای، پیدایش نوروز را به جمشید نسبت داده اند. از مطالعۀ اسطوره های مربوط به پیدایش نوروز به نظر می رسد که پیشینۀ نوروز در میان آریاییان به دوران پیش از تاریخ بازمی گردد. نوروز با ورود خورشید به اول برج حمل یعنی نخستین روز اول بهار در اول فروردین ماه آغاز می شده است و آن مبدأ آغاز فصلِ گرما و تجدید حیات طبیعت بوده است. در اوستا از نوروز یاد شده است. در تقویم زردشتی نوروز بعد از پنجۀ دزدیده یا پنج روز آخر سال می آمده است و بدین سان تصریحِ جشن های شش گانه را در اوستا توجیه می کند و موعدِ فرارسیدن ششمین جشن یا گاهنبار است. رواج سه گاه شماریِ متفاوت در دورۀ هخامنشی، پژوهشگران را دربارۀ همه گیربودن یا نبودن نوروز در آن دوره مردد کرده است. به استناد برخی سنگ نبشته های دورۀ هخامنشی به نظر می آید که جشن نوروز در دورۀ هخامنشی برگزار می شده است. در میانِ جشن های متعددی که در دورۀ ساسانیان مرسوم بود، جشن نوروز و مهرگان از همه باشکوه تر برگزار می شد. نوروز در دورۀ ساسانیان به «نوروز عامه» و «نوروز خاصه» تقسیم شده بود. پنج روزِ اولِ فروردین «نوروز عامه» و روزِ ششم، خرداد روز، «نوروزِ خاصه» بود که به گفتۀ بیرونی، از جشن های بزرگ ایرانیان به شمار می آمد. شاه در نوروزِ عامه، مردمان را بار می داد و به درخواست هایشان گوش می کرد و در نوروزِ خاصه به میان رازداران و همدمان خود می رفت و روز را به رامِش و سرخوشی می گذراند. رسمِ نوروز در دورۀ اسلامی هم چنان برجا بود. امویان، برای افزودن بر درآمدِ خود در نوروز هدیه ای بر مردم ایران تحمیل می کردند که بعدها منسوخ شد. از دورۀ عباسیان به بعد برگزاری جشنِ نوروز بارِ دیگر باشکوهِ فراوان از سر گرفته شد. رواجِ آیین هایی چون کوسه برنشین و میر نوروزی نشان از همه گیریِ این جشن در دورۀ عباسی و امیرانِ محلیِ ایران، به ویژه سامانیان و آل بویه، دارد. رسم و آیین های نوروزی البته منکرانی نیز داشته است؛ چنان که غزالی آن را کوشش گبران برای تبلیغ دین خود می داند. با یکی شدنِ گاه شماری ها در ۴۶۷ق، به دستِ هشت تن از منجمان بزرگ دورۀ سلجوقی، نوروز از آن پس در اولِ بهار تثبیت شد. نیز ← آتش افروز؛ تحویلِ سال؛ سبزه رویاندن؛ سیزده_بدر؛ عمو_نوروز؛ غولْ بیابانی؛ نوروزی خوانی؛ هفت سین، سفره. علاوه برایران، در مناطقی از بالکان، منطقۀ دریای سیاه، قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه و نقاط دیگری از جهان با جمعیتی بیش از ۳۰۰ میلیون نفر نوروز جشن گرفته می شود. براین اساس، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۳فوریه ۲۰۱۰ مصادف با ۴اسفند ۱۳۸۸ش نوروز را به عنوان یک مناسبت جهانی و با نام «روز بین المللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان» به رسمیت شناخت. براساس مصوبه سازمان ملل، از این پس همه کشورهای عضو سازمان باید در تقویم های رسمی خود ۲۱ مارس را به عنوان نوروز ثبت و در توسعۀ فرهنگ و سنت های آن بکوشند.
معنی کلمه نوروز در دانشنامه اسلامی
روز اول فروردین ماه در ایران و برخی دیگر از کشورها به عنوان روز «نوروز» شناخته شده است. ایرانیان این روز را از زمان های قدیم، روزی مهم در زندگی خود می دانستند. نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته می شود، پیام آور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوبارۀ طبیعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است. نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بی جان جانی تازه می گیرد، ایرانیان نیز با خانه تکانی و پوشیدن لباس نو و... سعی می کنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن است و به همین جهت است که بزرگداشت این روز از اهمیت خاصی برخوردار است.
پیشینه نوروز
عید نوروز از زمان های قدیم یکی از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است. امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار «جمشید» چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به صورت آئین درآمد. مسعودی در «التنیه و الاشراف آورده است: «هرمز در روز نخست ماه فروردین به مظالم (دادگری) نشست. پس آن روز را «نوروز» نام کرد و سنت گشت». فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل می کند که، وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشکری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند... جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت».به جمشید گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندندچنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار نوروز و آیین های ویژه آن پیشینه ای بلند در تاریخ دارد که در طول قرن ها از عهد آریاییان، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان تا به امروز با همه فرود و فرازهایش از حیات و اعتباری خاص برخوردار بوده است. جشن های نوروزی به دلیل هم زمانی با شروع فصل پرطراوت بهار و هم سویی با لطافت و نشاط و جنبش و رویش طبیعت، با حفظ حیات چندهزار ساله خود علی رغم وجود بعضی شک و شبهه ها و مخالفت ورزی بعضی اهل سنّت و نیز برخی علمای شیعه در دوره های اخیر به بخش های وسیعی از سرزمین های اسلامی در شرق و غرب، مصر، بعضی نواحی عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان و جمهوری های آسیای میانه راه پیدا کرده و همواره علمای اسلام و دولت ها و حکومت های به اصطلاح اسلامی مانند اموی ها، عباسی ها تا به صفویه و قاجار واکنش های متفاوتی درباره آن نشان داده اند.
آغاز سال در میان ملت ها
عیدها و آیین های جشن و شادی و تعیین و گزینش آغاز سال و مشخص کردن یک مبدأ تاریخی همراه با مراسم و آداب ویژه، پدیده ای است که با اختلاف عقاید و آیین ها و به اقتضای فرهنگ و نیازها همواره در میان همه ملّت ها معمول و رایج بوده است و به ملّت و مکتب و سرزمینی اختصاص ندارد. اعیاد گاهی دینی و مذهبی، گاه ملّی و گاهی نیز مقطعی و مخصوص به خاندان یا تبار و رژیمی است و هریک تعریف و آیین و آثار مخصوص دارند، مانند عید فطر، قربان، جمعه، مبعث و غدیر در اسلام و به ویژه در مذهب اهل بیت (علیهم السلام) و عید فصیح و فطیر و کریسمس و مانند آن در میان اهل کتاب، چنان که تعیین اوّل سال همراه با آیین های ویژه و نیز با اختلافاتی در شکل و زمان در میان ملت ها مرسوم و معمول و به اعتباراتی گونه گون بوده است؛ اوّل سال عبادی، اوّل سال تقویمی هجری قمری، هجری شمسی، میلادی و…، اوّل سال زراعی، اوّل سال آبی، اوّل سال تحصیلی و اوّل سال طبیعی.
اوّل سال از نظر اسلام
...
[ویکی شیعه] نوروز آغاز بهار و جشن سال نوی خورشیدی است. جشن نوروز را کهن ترین نماد فرهنگی ایران دانسته اند. این جشن با مجموعه ای از آداب و سنت های ملی، قومی و مذهبی همراه است. امروزه جشن نوروز در میان کشورها و ملت های مختلف برگزار می شود و در برخی کشورها تعطیل رسمی است. مجمع عمومی سازمان ملل نوروز را با ریشهٔ ایرانی در تقویم خود جای داده است.
بسیاری از علمای شیعه، عید نوروز را تأیید کرده، آداب و دعاهایی برای آن نقل کرده اند.
نوروز؛ روز اول فروردین، مصادف با اول بهار و آغاز سال جدید خورشیدی است. در مورد پیدایش نوروز، گفتارهای بسیاری وجود دارد. برخی آن را به اولین پادشاهان ایرانی نسبت داده اند و برخی نیز آن را به اعتقادات دین زرتشتی برگشت می دهند. به همین جهت برخی نوروز را جشن زرتشتیان معرفی می کنند و برخی دیگر نوروز را جشن ملی و آیین کهن ایرانی می دانند که کهن ترین نماد فرهنگی ایران و بزرگترین جشن ملی ایرانیان است.
معنی کلمه نوروز در ویکی واژه
نخستین روز هر سال خورشیدی. روز اوّل فروردین ماه که بزرگترین جشن ملی و آغاز سال نو ایرانیان است آن گاه که روز و شب برابر گردد، عید نوروز. روز نو، روز تازه.
بیماری عصبی و اختلال روحی بدون وجود ضایعه عصبی مشهود در ساختمان رشتههای عصبی و مراکز اعصاب. این بیماری به صور مختلف از قبیل حمله غش (هیستری) و ضعف شدید اعصاب (نوراستنی) و غیره مشاهده میشود، اختلال عصبی، بیماری عصبی.