( نورة ) نورة. [ رَ ] ( ع اِ ) نشان ستور. ( منتهی الارب ). سمة. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). || آهک. ( منتهی الارب ) ( بحر الجواهر ). حجرالکلس . ( اقرب الموارد ). رجوع به نوره ( اِ ) شود. || قطران. ( از منتهی الارب ). || زن نیک جادوگر. ( از اقرب الموارد ). سحاره. زن جادوگر. ( از اقرب الموارد ). نورة. [ن َ رَ ] ( ع اِ ) واحد نَور است. رجوع به نَور شود. نورة. [ ن َ وَ رَ ] ( ع اِ ) نَوَر. رجوع به نَورَ شود. نوره. [ ن َ / نُو رَ / رِ ] ( اِ ) چوبی که سقف خانه را بدان پوشند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). تیری بود که سقف خانه را بدان بپوشند. ( جهانگیری ). چوب خرمن کوب. طربیل. ( از تاج العروس ) ( از منتهی الارب ). معرب آن نورج است. ( از تاج العروس ). رجوع به نورج شود. نوره. [ ن َ / نُو رَه ْ ] ( ص مرکب ) نوراه. نوپا. کره اسب نوزین. ( یادداشت مؤلف ). نوره. [ رَ / رِ ] ( از ع ، اِ ) چیزی است که برای دور کردن مو از بدن به کار برند، و آن آهک و زرنیخ به هم ساییده است. ( از غیاث اللغات ). حلاق الشعر. ( برهان قاطع ).آهک . ( جهانگیری ). نوره را از آن جهت نوره گویند که اندام را روشن و سفید و تازه کند. ( از ترجمه صیدنه ). موی بر. مرکّبی که از آهک و زرنیخ و خاکستر و امثال آن کنند و به طلاء آن موی از تن بشود، فارسی آن آهک است. ( بحر الجواهر از یادداشت مؤلف ). واجبی. طین. حنازرد. ( یادداشت مؤلف ). تنویر. دارو. || نشان ستور. || قطران. || زن نیک جادوگر. ( منتهی الارب ). نوره. [ ن َ وَ رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج ، در 10 هزارگزی مغرب سنندج و 8 هزارگزی جنوب جاده سنندج به مریوان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 1250 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و چشمه ، محصولش غلات و لبنیات و میوه های صیفی ، شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
معنی کلمه نوره در فرهنگ معین
(رِ ) [ ع . نورة ] (اِ. ) واجبی ، مخلوطی از زرنیخ و آهک که برای زدودن موهای بدن به کار می رود.
معنی کلمه نوره در فرهنگ عمید
مخلوط آهک و زرنیخ که برای ازالۀ موی بدن به کار می برند، واجبی.
معنی کلمه نوره در فرهنگ فارسی
ده دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج استان کردستان . در ۱٠ کیلومتری باختر سنندج واقع است . کوهستانی است و ۱۲۵٠ تن سکنه دارد . محصلوش غلات لبنیات و میوه است . مخلوط آهک وزرنیخ که برای ازاله موی بدن بکارمیرود ( اسم ) مخلوطی است از آهک و زرنیخ که برای ستردن موی بدن بکار رود : واجبی دارو تنویر . دهی است از دهستان حسن آباد بخش حوم. شهرستان سنندج ٠ در ۱٠ هزار گزی مغرب سنندج و ۸ هزار گزی جنوب جاد. سنندج به مریوان در منطق. کوهستانی سردسیری واقع است ٠ آبش از رودخانه و چشمه محصولش غلات و لبنیات و میوه های صیفی شغل مردمش زراعت و گله داری است ٠
معنی کلمه نوره در دانشنامه عمومی
نوره (سنندج). نوره یک روستا در ایران است که در استان کردستان واقع شده است. نوره ۷۷۶ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه نوره در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی نُورَهُ: نورش ریشه کلمه: نور (۱۹۴ بار)ه (۳۵۷۶ بار)
معنی کلمه نوره در ویکی واژه
نورة واجبی، مخلوطی از زرنیخ و آهک که برای زدودن موهای بدن به کار میرود.
جملاتی از کاربرد کلمه نوره
از رشک نورها است که عقل کمال را از غیرت ملاحت او کور و کر کنند
مرغ عقیقین سر از تنوره برآورد چِنگل او لعلپاش و مشکفشان شد
دریغا حجةالاسلام ابوحامد محمد الغزالی- رضی اللّه عنه- چه بیان خوب میکند؛ و شمهای از این نور بیان کرد و گفت: «ألنُّورُ عِبارَةٌ عَمّا تَظْهَرُ بِهِ الأشْیاءُ» یعنی نور آن باشد که چیزها بجز از نور نتوان دید، و ظلمت بنور ظاهر شود. اگر نور این معنی دارد، اطلاق نور حقیقی خود بر خدا آید، و بر دیگر نورها باسم مجاز افتد. همه موجودات عالم خود معدوم بودند؛ پس بنور او و قدرت و ارادت او موجود شدند. پس چون وجود آسمان و زمین از قدرت و ارادت او باشد، «اللّهُ نُورُ السَّمواتِ وَالأَرْض» جز وی نباشد. هرگز هیچ ذره را در ظلمت توان دید؟ نه، ظهور و کشف ذرات بوجود طلوع آفتاب باشد. اگر طلوع آفتاب نباشد، وجود ذرات نتوان دید و معدوم نماید. اگر طلوع نور «اللّهُ نُورُ السّمواتِ وَالأَرْض» نبودی، وجود ذرات «وَإِذا أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِم ذُرَّیتَهُم» هرگز نبودی.
و تأمل کن که روح او به چه حد از تو شاد می شود که اهل و فرزندانش میراث او را قسمت می کنند و در مال او عیش و تنعم می نمایند و تو او را در تاریکی های شب یاد می کنی و از خدا آمرزش او را می طلبی و هدیه از برای او می فرستی و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «میت در قبر مانند کسی است که به دریا غرق شده باشد، هر چه را دید چنگ به آن می زند که شاید نجات یابد و منتظر دعای کسی است که به او دعا کند از فرزند و پدر و برادر خویش و از دعای زندگان نورهائی مانند کوهها داخل قبور اموات می شود و این مثل هدیه ای است که زندگان از برای یکدیگر می فرستند پس چون کسی از برای میتی استغفاری یا دعائی کرد فرشته ای آن را بر طبقی می گذارد و از برای میت می برد و می گوید این هدیه ای است که فلان برادرت یا فلان خویشت از برای تو فرستاده است و آن میت به این سبب شاد و فرحناک می شود».
آئوراهای بصری میتوانند ساده یا پیچیده باشند. علائم بصری ساده میتواند شامل نورها/اشکال/رنگهای ثابت، چشمک زن یا متحرک باشد که عمدتاً در اثر فعالیت غیرطبیعی در قشر بینایی اولیه ایجاد میشود. آئوراهای بصری پیچیده نیز میتواند شامل افراد، صحنهها و اشیاء و فرشتگان وغیره باشد که از تحریک اتصال گیجگاهی-پسسری ناشی میشود و به سمت یک همی فیلد جانبی میشود. آئوراهای شنیداری نیز میتوانند ساده (زنگ، وزوز) یا پیچیده (صداها، موسیقی) باشند. در برخی موارد ممکن است آئوراهای شنیداری و گفتاری با هم همراه شوند. علائم ساده میتواند از فعال شدن در قشر شنوایی اولیه و علائم پیچیده از قشر تمپورو-اکسیپیتال در محل نواحی تداعی شنوایی رخ میدهد.
آیرودینامیک بودن رپتور، توانایی تغییر ارتفاع بدون مشکل و موتورهای تراست وکتورینگ قدرتمند آن، قابلیت دور زدن راحت و انجام مانورهایی با آلفای (زاویه حمله) بسیار بالا همچون مانور هربست و کبرای پوگاچو را به آن داده است. این جنگنده همچنین میتواند آلفاهای بیش از °۶۰ را در حال داشتن کنترل نسبی روی گردش انجام دهد. سامانه کنترل پرواز هواگرد رایانهای و قابلیت کنترل دیجیتالی کامل موتور، مقاومت حرکتی هواگرد را افزایش داده و آن را قابل کنترل کردهاند و بدین ترتیب، خلبان قابلیت هدایت سبکبارانه هواگرد را به دست میآورد.
نورهان خواهیم بوس از پای رخش کآفتابش آسمانوار آمده است
نوعروسان حجلهٔ نوروز نورهان زر و زیور اندازند
قال الضحاک لیس من احد الا یعطی یوم القیامة نورا فاذا انتهوا الی الصراط طفئ نور المنافقین فلما رأی المؤمنون ذلک اشفقوا ان یطفأ نورهم کما طفئ نور المنافقین فیقولون رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا ای بلّغنا به الی جنّتک و قیل الباء بمعنی فی یعنی فی ایمانهم کتبهم التی اعطوها بایمانهم دخلها نورهم و قیل الباء بمعنی عن و التقدیر: یسعی نورهم بین ایدیهم و عن ایمانهم، اراد جمیع جوانبهم فعبّر بالبعض عن الکل و قیل بایمانهم یعنی بسبب صدقاتهم التی اعطوها بایمانهم لان الغالب فی اعطاء الصدقات ان یکون بالایمان و قوله: بُشْراکُمُ الْیَوْمَ، ای تقول لهم الملائکة بشراکم الیوم، جَنَّاتٌ ای بشارتکم من اللَّه الیوم جنات فیکون مبتداء و خبرا، ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ای النجاة العظیمة.
چو تنوره ئیست ز آتش تن من ز گرمی دل خنک آن تنی ست باری که دلی چنین ندارد
یافته از تو با هزار لطف خلعت و نورهایی دگران
نورهان دو صبح یک نفس است آن نفس صرف کن برای صبوح
در سال ۱۹۰۸، نام مستعار «شهر نورها» برای این شهر برگزیده شد، زیرا در سال ۱۸۸۱ یکی از اولین شهرهای ایالات متحده بود که سیستم روشنایی خیابانی تمام الکتریکی را اجرا کرد. مرکز شهر تاریخی آرورا در فاکس ریور (شاخه رودخانه ایلینوی) و در جزیره استولپ واقع شده است. این شهر به سه منطقه تقسیم شده است، سمت غربی، در سمت غربی رودخانه فاکس، سمت شرقی، بین ساحل شرقی رودخانه فاکس و خط شهرستان کین/دوپیج، و سمت شرق دور/دره فاکس، که از خط کانتی تا مرز شرقی شهر با ناپرویل است.