نور سرد
معنی کلمه نور سرد در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه نور سرد
ز درد و داغ محبت مگو به مرده دلان تنور سرد، سزاوار بستن نان نیست
از فیلمهای معروف او میتوان به بازی در فیلم نور سرد روز اشاره کرد.
منه بر عالم افسرده، دل از کوته اندیشی که هست از خامکاری در تنور سرد نان بستن
از فقد آتش رحم، دلها تنور سرد است بیچاره آنکه واعظ، نان از خدا نخواهد
خاکیان بیجا دلی در مهر گردون بسته اند این تنور سرد هرگز نان نمی گیرد به خود
به عاقلان نتوان دوخت داغ سودا را تنور سرد نگیرد به خویش نان هرگز
هر تمنایی که پختم زیر گردون، خام شد زین تنور سرد هیهات است نان آید برون
اندر تنور سردان آتش زنم چو مردان و اندر تنور گرمان من پختهتر خمیرم
نیست ممکن پخته کس زین خاکدان آید برون از تنور سرد هیهات است نان آید برون
صادقان را بهر روزی زحمتی در کار نیست کز تنور سرد، گرم آید برون نان صبح را
دل فسرده نگیرد به خویش داغ جنون تنور سرد چو گردید، نان فرو ریزد