ناشناسی
معنی کلمه ناشناسی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ناشناسی در دانشنامه عمومی
از مهم ترین کاربردهای ناشناسی، انتخابات های آزاد می باشد که باید هویت رأی دهندگان مخفی باقی بماند. در موقعیت های بسیار دیگری ( مثل گفتگو بین افراد غریبه یا خرید از یک فروشگاه ) ناشناسی همیشه به صورت یک چیز طبیعی پذیرفته شده است. همچنین موقعیت هایی وجود دارد که شخص خودش دوست دارد ناشناس بماند. در کارهای خیر فرد نیکوکار دوست ندارد کسی از او تقدیر کند. کسی که در معرض تهدید است ممکن است ترجیح بدهد ناشناس بماند. شاهد یک جرم ممکن است دوست نداشته باشد هویتش معلوم شود و ترجیح بدهد ناشناس بماند. افراد مجرم ممکن است برای اینکه شناسایی نشوند از ناشناسی استفاده کنند. همچنین ناشناس ماندن ممکن است به صورت غیرعمدی رخ دهد مثلاً در اثر گذشت زمان یا خراب شدن آثار یک رویداد اطلاعات شناسایی از بین برود.
در بعضی از موارد شخص می تواند با انتخاب یک نام مستعار به صورت نیمه ناشناس مدت طولانی با دیگران در ارتباط باشد. مثال هایی از نام های مستعار تخلص، نام خودمانی، شماره کارت بانکی، شماره حساب بانکی و شماره دانشجویی است.
ناشناسی می تواند کاهش دهنده هزینه هایی که یک شخص برای کارهای خودش پرداخت می کند باشد.
ناشناسی در تجارت می تواند حریم خصوصی افراد را حفظ کند. مثلاً بعضی از مشتریان ترجیح می دهند به جای کارت اعتباری از پول نقد استفاده کنند تا ناشناس باقی بمانند.
برخی افراد با انگیزه های دینی و اخلاقی، تلاش میکنند هویتشان را در جریان انجام امور خیریه فاش نکنند.
بیشتر نظرات کاربران در اینترنت به طور ناشناس و با نام های مستعار غیرقابل شناسایی درج می شود. اگرچه حساب های کاربری برای خودشان هر کدام دارای هویت هستند ولی این هویت ممکن است جدا از هویت شخص حقیقی باشد و ناشناس عمل کند.
جملاتی از کاربرد کلمه ناشناسی
ناشناسیم و در این خانه به عجز آمده ایم منعمان راست سلام و به فقیران عشق است
با این همه که گفتم ودانی بیا به فر خدائی و سپاس توانائی این خویشتن خواه خودکامه را برون از پندار همه بخش و کام رهائی ده و با این مایه کوری و ناشناسی و دوری و ناسپاسی که مراست با یاران شناخت که روان از همه پرداخته اند و از همگان به تو در ساخته آشنائی بخش. این بگفت و جان از دام تن جست و یزدان از بند اهریمن. شعر:
عبدالله مؤمنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت در ساختمان ستاد شهروند آزاد در میدان ونک تهران توسط افرادی ناشناسی دستگیر شد. دو تن دیگر نیز در این ستاد دستگیر شدند. مازیار بهاری خبرنگار ایرانی کانادایی نشریه نیوزویک هم بازداشت شد.
زدم در گوشه ای تنها، که ریزم خون خود عرفی مبادا وقت مردن ناشناسی دست من گیرد
اگر گوئی ندیدم ناشناسی و گر گوئی نباشد ناسپاسی
تو از خود ناشناسی حق عزت کردهای باطل در آن محفل که خاکی تیره دارد آب حیوانی
ادگار در ۱۱۰۲ برای شرکت در جنگهای صلیبی به سرزمین مقدس رفت. او سپس با رابرت کردوز، دوک نورماندی علیه هنری یکم بر سر پادشاهی انگلستان متحد شد، اما در نبرد تیشنهبرای در ۱۱۰۶ به اسارت هنری درآمد. ادگار پس از آزادی باقی عمرش را در ناشناسی گذراند و در حدود ۱۱۲۵ درگذشت.
عجب نیست دارد سخن را چو پاس گهرناشناسی ز گوهرشناس
همچنین بنای یادبودی نیز برای قربانیان نسلکشی ارمنیها در این آرامستان بنا گردیده است و در آن باقیمانده پیکر قربانیان ناشناسی که از دیرالزور، سوریه آورده شده است دفن گردیده است.
فرآیندهایی که معمولاً در مدیریت داده های کلیدی مشاهده می شوند شامل شناسایی منبع، جمع آوری داده ها، تبدیل داده ها ، عادی سازی ، مدیریت قوانین، تشخیص و تصحیح خطا ، تلفیق داده ها، ذخیره سازی داده ها ، توزیع داده ها، طبقه بندی داده ها، خدمات طبقه بندی، ایجاد اصلی آیتم، نقشه برداری طرحواره ، محصول کدگذاری، غنی سازی داده ها، مدیریت سلسله مراتبی، مدیریت معناشناسی کسب و کار و حاکمیت داده ها .
نمادها اشیاء را نشان میدهند. این که چگونه این کار را انجام میدهند، در رابطه نقشه و قلمرو، مشکل اساسی معناشناسی است.
ذخیره شامل قریب ۷۵۰۰۰۰ واژه، در نه کتاب (۷۵ باب، ۱۱۰۷ فصل) است، و کتاب دهمی به نام کتاب قرابادین بعداً بدان ضمیمه شدهاست. برای جانشین قطبالدین، اتسز (پادشاهیاش از ۱۱۲۷ تا ۱۱۵۶میلادی)، رساله دیگری نوشت به نام اَغراض الطب که (بیشتر براساس ذخیره بود) و در حدود ۱۱۲۷–۱۱۳۵میلادی، به اتمام رسید. خلاصهای از ذخیره را مترجم ناشناسی به عبری ترجمه کرد. این امر بسیار مهم است، چون از آثار طبی فارسی عملاً هیچ ترجمهٔ دیگری به عبری وجود ندارد.
داستان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در جهانی مملو از موجودات ماوراء طبیعی و جادویی اتفاق می افتد، سوگارو شینوچی، نیمه دیو (اونی)، در کنار آیا ریندو و خدمتکارش شیزوکا هاسِی، ژاپن را ترک می کند و برای بازیابی بدن آیا ریندو سراسر اروپا سفر می کند، سر آیا توسط شخص ناشناسی بریده شده و بدن او نیز دزدیده شد.
تو نیز آن زمان ناسپاسی مکن بیندیش و حق ناشناسی مکن
ضمیرش تهی از خیال بلندی خودی ناشناسی ز خود شرمساری
انگدال پس از گذراندن مدرک کارشناسی ارشد در دانشگاه اوپسالا ، از بنیاد سوئد-آمریکا مدرک دانشجویی دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی خود را در رشتهٔ زبانشناسی همگانی در دانشگاه ماساچوست-امهرست دنبال کرد. او درجهٔ دکترای خود را در سال 1980 با رسالهای در مورد نحو و معناشناسی سوالات به زبان سوئدی، تحت نظارت باربارا پارتی دریافت کرد.
مکن باری ز نعمت ناشناسی بنعمتهای منعم ناسپاسی
با وجود آنکه این تعریف ساده به نظر میرسد، پیادهسازی آن بر روی یک سیستم صوری تقسیمبندی فوقالعادهای را از معناشناسی و منطق کلاسیک طلب میکند. اندرسون و بلهپ (به کمک جی. مایکل دان، کیت فاین، السدیر اورکهارت، رابرت کی. میر، آنیل گوپتا و دیگران) یک تابع صوری از تناسب وضعیت را کشف کردند.
نشان ناشناسی ناسپاسی است شناسایی حق در حق شناسی است