منظره

معنی کلمه منظره در لغت نامه دهخدا

( منظرة ) منظرة. [ م ِ ظَ رَ ] ( ع اِ ) عینک. ( ناظم الاطباء ).
منظرة. [ م َ ظَ رَ ] ( ع مص ) نظر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به نظر شود. || ( اِ ) جای نگریستن ، خوش آیند باشد یا بدنما. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). هر چیز که بدان بنگرند خوش آیند باشد یا بدنما. ( از اقرب الموارد ). || جای دیده بان. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || قومی که به سوی چیزی نگران باشند. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).گروهی که به سوی چیزی بنگرند. ( از اقرب الموارد ).
منظره. [ م َ ظَ رَ / رِ ] ( از ع ، اِ ) منظرة. رجوع به منظرة شود. || کوشک. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). خانه بر طبقه برین.خانه بر بلندی. قسمت مرتفع از قصر و کاخی چون ایوان بی در. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ). منظر :
ای منظره و کاخ برآورده به خورشید
تا گنبد گردان بکشیده سر ایوان.دقیقی.جایی در او چو منظره عالی کنم
جایی فراخ و پهن چو میدان کنم.ناصرخسرو.مگر روزی شاه شمیران بر منظره نشسته بود و بزرگان پیش او. ( نوروزنامه ).
درون منظره وهم تست بیش از عقل
برون کنگره مجد تست قصر قصور.
کمال الدین اسماعیل ( دیوان چ بحرالعلومی ص 376 ).
ای تن از حجره دل رخت هوس بیرون نه
تا دلت منظره رحمت یزدان گردد.کمال الدین اسماعیل ( ایضاً ص 8 ).بود اندر منظره شه منتظر
تا ببیند آنچه بنمودند سر.مولوی.رجوع به منظر شود.
- چارم ( چهارم ) منظره ؛ فلک چهارم :
برده به چارم منظره مهره برون از ششدره
نزل جهان را از بره صد خوان نو پرداخته.خاقانی.|| چشم انداز. دورنما. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). دورنمایی از صحنه های طبیعت همچون کوه و جنگل و باغ و روستا.

معنی کلمه منظره در فرهنگ معین

(مَ ظَ رَ یا رِ ) [ ع . منظرة ] (اِ. ) جای نگریستن ، چشم انداز.

معنی کلمه منظره در فرهنگ عمید

جای نگریستن و نظر انداختن، چشم انداز، دورنما.

معنی کلمه منظره در فرهنگ فارسی

جای نگریستن ونظرانداختن، چشم انداز، دورنما
( اسم ) ۱ - محل نظر جای نگریستن . ۲ - آنچه برابر چشم واقع شود چشم انداز . ۳ - دور نمایی از درختان جنگل کوه دریا کارخانه ده شهر و غیره. ۴ - روزن : [ درین حالت عین الحیاه و شریفه هر دو بر بام ایوان رسیدند از بالای منظره بشیب نگاه کردند . ] ( داراب نامه . چا . دکتر . صفا ۱۴۵:۱ )
نظر . یا جای نگریستن خوش آیند باشد یا بد نما .

معنی کلمه منظره در فرهنگستان زبان و ادب

[عمومی] ← دید 2

معنی کلمه منظره در ویکی واژه

veduta
panorama
منظرة
جایی که بدان نگریسته شده، چشم انداز، نگرشن.

جملاتی از کاربرد کلمه منظره

این دشت زیارتکده منظره‌ کیست تا ذره همان دیدهٔ امید به راه است
آرخیپ کویندژی (روسی: Архи́п Ива́нович Куи́нджи؛ ۲۷ ژانویهٔ ۱۸۴۲ – ۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۱۰) یک نقاش منظره با تبار یونانی اهل امپراتوری روسیه بود.
ای تن از حجرهٔ دل رخت هوس بیرون نه تا دلت منظرهٔ رحمت یزدان گردد
مرگ بنشیند در منظرهٔ چشم زره فتنه برخیزد از گوشهٔ ابروی کمان
‫وه ، دختران چه منظره ها ساز کرده اند !‬ ‫دوْلائیا قیزلار آچیپ پنجره‬
اسد گلزاده از سال ۲۰۰۳ عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان بود. شعر گلزاده، توصیف‌گر بخارا و منظره‌های بی‌همتا، زندگی و حرفه‌ی مردم این شهر باستانی است. بسیاری از شعرهای او به کودکان اختصاص دارد.
بهره‌وری انرژی در منظر از طراحی چشم‌انداز است که برای هدف حفاظت انرژی مصرف شده این نگهداری و عملیات منظرها وجود دارد.
که بر تماشای جشن وز پی تشریف میر هر سو مه‌منظری‌ست نشسته بر منظره
با یکی کوزه، همان زن به لب آب آمد من در اندیشه که این منظره در خواب آمد
یعنی امین بار گه سلطنت که هست بالا ترش ز منظرهٔ لامکان مکان
چون تو مرا گوش کشان، بردی از آن جا که منم بر سر آن منظره‌ها، هم بنشانم که تویی
نظر رای تو از منظره امروزی کرده نظاره احوال جهان فرداست
دریاچه تال بخشی از کاسه آتشفشانی کوه را دربر می‌گیرد. منظره این منطقه از سوی کوهستان تاگایتای یکی از جذاب‌ترین چشم‌اندازها را در فیلیپین دارد. این کوه و دریاچه در حدود ۵۰ کیلومتری جنوب پایتخت فیلیپین واقع شده‌اند.
ور نبودی ستوده منظره‌اش از جمال و لطف نشان نبدی
وی یکی از مهمترین عکاسان کشور آرژانتین محسوب می‌شود. در سال ۲۰۱۶ میلادی نمایشگاهی از آثار او در شهر نیویورک برگزار شد. او همچنین از منظره‌ها، منظره شهرها، حیوانات و… عکس می‌گرفت.