مقنن

معنی کلمه مقنن در لغت نامه دهخدا

مقنن. [ م ُ ق َن ْ ن ِ ] ( ع ص ) قانون برآرنده و قانون شناس. ( غیاث ) ( آنندراج ). قانون آور وقانون گذار. ( ناظم الاطباء ). واضع قانون. قانون گذار. آیین گر. شارع. صادع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- مقنن قوانین ؛ برقرارکننده قوانین. ( ناظم الاطباء ).
مقنن. [ م ُ ق َن ْ ن َ ] ( ع ص ) آراسته شده و مرتب شده با قانون. مقننه. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه مقنن در فرهنگ معین

(مُ قَ نِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) قانونگزار.

معنی کلمه مقنن در فرهنگ عمید

قانون گذار، قانون شناس.

معنی کلمه مقنن در فرهنگ فارسی

قانونگذار، قانون شناس
( اسم ) واضع قانون .
ماخوذ از تازی آراسته شده و مرتب شده با قانون . مقننه .

معنی کلمه مقنن در ویکی واژه

مغنن
آنچه قانون برای آن وضع شده.
قانون‌گذار
مغنن ممکن است اشاره به پیاده شدن مغ از مَرکب جهت تفتیش یا بازرسی جایی باشد؛ این اصطلاح در زبان معیار باستان، با مغنی همسان بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه مقنن

دولت فدرال عراق تحت قانون اساسی فعلی به شکل یک جمهوری فدرالی دموکراتیک پارلمانی اسلامی تعریف می‌شود. دولت فدرال مشتمل بر قوای مجریه، مقننه و قضاییه و کمیسیون‌های مستقل متعدد دیگر است. جدای از دولت فدرال مناطق (مشتمل بر چند استان)، استان‌ها و بخش‌هایی وجود دارند که طبق قانون دارای اختیاراتی هستند.
چو لک لک است منطق بر آسیای معنی طاحون ز آب گردد نه از لکلک مقنن
موقعیت آناتولی سابچاک به عنوان "شخصیت برجسته" شهر هرگز غیرقابل انکار نبود. او با شعار دموکراسی، همراه با تمایل به روش‌های مدیریتی استبدادی، که منجر به تنش‌های بی‌پایان با قدرت مقننه محلی می‌شد، ترکیب جدیدی از سیاست را در حکومت روسیه ایجاد کرد. سابچاک عاشق سخنرانی و نمایندگی بود.
توئی آداب دولت را مقنن توئی آیین ملت را مکمل
پیغمبر ما صلی الله علیه و آله بمکتبی نرفته و ابجدی ناخوانده، معلم علوم اولین و آخرین بود و مقنن رسوم دنیا و دین.
مطابق اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که مستقل از یکدیگر بوده و زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول دیگر این قانون اعمال می‌گردند. بنابراین تفکیک قوا در ایران از الگوهای تعریف شده دو بخشی و سه بخشی تبعیت نمی‌کند و دارای درجه بالایی از تمرکز قوا می‌باشد.
قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر «ولایت مطلقه امر و امامت امت» اداره می‌گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند.
در ایالت واشینگتن، قوه مقننه ایالت واشینگتن قوه‌ای دومجلسی است. قوه مقننه ایالت واشینگتن متشکل از مجلس نمایندگان و مجلس سنا می‌باشد. ایالت واشینگتن به ۴۹ حوزه‌های انتخابیه با جمعیت مساوی تقسیم شده‌است و هر منطقه دو نماینده برای مجلس نمایندگان و یک نماینده برای سنا انتخاب می‌کند.
در شاعری مقنن قانونم بینی چو ژرف بینی اشعارم
در سال ۱۸۷۰، قوه مقننه، با حمایت فرماندار هنری هانتلی‌هایت، هیئت کمیسیونرهای ماهی را ایجاد کرد.
کاپلان اولین ایرانی-آمریکایی است که برای یکی از دو مجلس قوه مقننه نیویورک انتخاب شده‌است.
به عبارت دیگر، قانون اساسی قانون تعیین کنندهٔ نظام حاکم است، قانونی که مشخص می‌کند قدرت در کجا متمرکز است، روابط این قدرت حاکم با آزادی‌ها و حقوق افراد ملت چگونه است و این قوای حاکمه اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه چه اقتدارات و مسئولیت‌هایی در برابر ملت دارند. در حقیقت قانون اساسی محصول مشروطه خواهی است و مشروطه خواهی چیزی جز بیان صلاحیتِ محدود شده حاکمان نیست.
نظام سیاسی اوکراین، جمهوری ترکیب شده نیمه پارلمانی، نیمه ریاست جمهوری است که در آن قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه مستقل می‌باشند و رئیس‌جمهور در یک انتخابات عمومی برای ۵ سال به عنوان رئیس دولت انتخاب می‌شود. در دور دوم انتخابات سال ۲۰۱۰، ویکتور یانوکویچ با پیشی گرفتن از رقیب خود، یولیا تیموشنکو ریاست جمهوری اوکراین شده و میکولا آزارف به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد.