مغناطیس
معنی کلمه مغناطیس در لغت نامه دهخدا

مغناطیس

معنی کلمه مغناطیس در لغت نامه دهخدا

مغناطیس. [ م َ / م ِ ] ( معرب ، اِ ) آن سنگ که آهن به خود کشد. ( مهذب الاسماء ). سنگ آهن ربای. مَغنَطیس. مَغنیطیس. ( منتهی الارب ). مأخوذ از یونانی ، سنگ آهن ربا. ( ناظم الاطباء ). به لغت یونانی ، سنگ آهن رباباشد... و به حذف الف هم به نظر آمده است که مغنطیس باشد و مقناطیس هم درست است. ( از برهان ) ( از آنندراج ). مأخوذ از یونانی مغنتس یا مغنیتس . ( حاشیه برهان چ معین ). اکسید طبیعی آهن مغناطیسی دائمی است. در دستگاه مکعبی متبلور می شود. بعضی از اقسام آن ، خود خاصیت آهن ربایی دارند می توانند ذرات ریز آهن را جذب کنند. نام آن از کلمه «ماگنس » به معنی آهن ربا آمده است. بر روی چینی بی لعاب اثر سیاه رنگی می گذارد. آهن مغناطیسی. ( از فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ). اکسید طبیعی آهن را گویند که خاصیت جذب براده های آهن را دارد. فرمولش Fe3o4 می باشد. رنگش سیاه و وزن مخصوصش بین 4/9 تا 5/2 و سختیش بین 5/5 تا 6/5 است : واندر کوههای فرغانه... سنگ مغناطیس و داروهای بسیاراست. ( حدود العالم ). و اندر [ ناحیت کرمان ] معدن زر و سیم است و مس و سرب و مغناطیس. ( حدود العالم ).
چون آهن سوده که بود بر طبقی بر
در زیر طبق مانده ز مغناطیس احجار.منوچهری.همانا سنگ مغناطیس گشته ست
ز بهر جان ما هر یک ستاره.ناصرخسرو ( دیوان چ مینوی ص 460 ).نگویی سنگ مغناطیس ، آهن چون کشد با خود
سرب الماس را برّد که این حکمت ز بر دارد.ناصرخسرو.چه اگر...جانب تحفظ و تیقظ را بی رعایت گرداند هرآینه تیر آفت را جان هدف ساخته باشد و تیغ بلا را به مغناطیس جهل سوی خود کشیده. ( کلیله و دمنه چ مینوی ص 283 ).
کششهایی بدان رغبت که باید
چو مغناطیس کاهن را رباید.نظامی.که مغناطیس اگر عاشق نبودی
بدان شوق آهنی را چون ربودی.نظامی.دل نماند بعد از این با کس که گر خود آهن است
ساحر چشمت به مغناطیس زیبایی کشد.سعدی.

معنی کلمه مغناطیس در فرهنگ معین

(مِ ) [ یو. ] (اِ. ) ۱ - آهن ربا، نوعی سنگ که آهن را به خود جذب می کند. ۲ - هر چیز جذب کننده ، جاذبه .

معنی کلمه مغناطیس در فرهنگ عمید

نوعی سنگ آهن که در معدن های مخصوص به شکل سنگ سیاه پیدا می شود و آهن را به خود جذب می کند، آهن ربا.
* مغناطیس زمین: (فیزیک ) کرۀ زمین یک میدان مغناطیسی دارد که در مرکز زمین واقع شده و یکی از دو سر آن تقریباً در قطب شمال و سر دیگر در قطب جنوب است و یک عقربۀ مغناطیسی موازی امتداد شمال و جنوب کرۀ زمین قرار میگیرد.
* مغناطیس انسانی: = مانیتیسم

معنی کلمه مغناطیس در فرهنگ فارسی

یک نوع سنگ آهن که درکانهای مخصوص به شکل سنگ سیاه پیدامی شودوخاصیتش آنست که آهن رابه خودجذب میکند
( اسم ) اکسید طبیعی مغناطیسی آهن را گویند که خاصیت جذب براده های آهن را دارد . رنگش سیاه و وزن مخصوصش بین ۴/۹ تا ۵/۲ و سختیش بین ۵/۵ تا ۶/۵ است [ جانب تحفظ وتیقظ رابی رعایت گرداند هر آینه تیر آفت را جان هدف ساخته باشد و تیغ بلا را بمغناطیس جهل سوی خود کشیده ...] ( کلیله . مصحح مینوی . ۲۸۳ ) توضیح در صنعت انواع مختلف مغناطیس میسازند.

معنی کلمه مغناطیس در فرهنگستان زبان و ادب

{magnetics} [فیزیک] شاخه ای از فیزیک که در آن پدیده های مغناطیسی بررسی می شود
{magnetism} [فیزیک] هر پدیدۀ مربوط به میدان های مغناطیسی و اثر آنها بر ماده

معنی کلمه مغناطیس در دانشنامه عمومی

مغناطیس واژه ای است که برای نشان دادن پاسخ میکروسکوپی ماده به میدان مغناطیسی به کار برده می شود، و فاز مغناطیسی ماده را نسبت به این پاسخ دسته بندی می کند. شناخته شده ترین فاز مغناطیس، فرومغناطیس است که در آن ماده میدان پایدار مغناطیسی را در خود ایجاد می کند. نیکل، کروم، آهن، گادولینیوم و آلیاژهایشان از این دسته هستند. البته همهٔ مواد پاسخی در برابر میدان مغناطیسی از خود نشان می دهند؛ برخی مانند پارامغناطیس جذب میدان می شوند و برخی دیگر مانند دیامغناطیس از میدان رانده می شوند، برخی دیگر هم رفتارهای پیچیده تری دارند. اثر میدان بر برخی مواد قابل چشم پوشی است که آن ها را نامغناطیس می نامند. آلومینیوم، مس، آب و گاز ها از این دسته اند. یک ماده می تواند چندین حالت مغناطیسی را دارا باشد زیرا دما، فشار و شدت میدان بر حالت مغناطیسی مواد تأثیرگذار است.
فرومغناطیس ها به دو دسته سخت و نرم تقسیم می شوند: : موادِ مغناطیسی هستند که با قرار گرفتن در میدان مغناطیسی به سرعت آهن ربا شده و در کنار آن نیز این خاصیت را به سرعت از دست می دهند. :موادِ مغناطیسی هستند که با قرار گرفتن در میدان مغناطیسی دیر آهن ربا شده و در کنار آن دیر هم این خاصیت را از دست می دهند.
نوشتار اصلی پیشینهٔ مغناطیس
ارسطو و طالس را می توان از نخستین کسانی دانست که دربارهٔ مغناطیس گفت وگو داشته اند. البته در همین زمان ( ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ) پزشکی هندی آهن ربا را در جراحی به کار می برده است.
در نوشته ای در سده چهارم پیش از میلاد در چین از نوعی سنگ آهن ربا صحبت شده است. همچنین در نوشته های چینی بین سال های ۲۰ تا ۱۰۰ پس از میلاد نیز آمده که این گونه سنگ سوزن را می رباید. شن کوا دانشمند برجستهٔ چینی ( ۴۱۰ تا ۴۷۴ خورشیدی ) نخستین کسی بود که به ویژگی جهت دار بودن میدان در سوی شمال حقیقی/موقت در ستاره شناسی پی برد و قطب نما را ساخت.
الکساندر نکام دانشمند انگلیسی نخستین اروپایی بود که در سال ۵۶۶ خورشیدی ( ۱۱۸۷ میلادی ) به شرح مغناطیس پرداخت. در ۶۴۸ خورشیدی ( ۱۲۶۹ میلادی ) پیر پلرین دمریکورت نخستین مقاله در شرح ویژگی های آهن ربا را نوشت. اشرف دانشمند یمنی ۱۳ سال پس از آن به بررسی ویژگی های آهن ربا و قطب نما پرداخت.
در ۹۷۹ خورشیدی ( ۱۶۰۰ م ) ویلیام گیلبرت نمونه ای از کره زمین به نام ترلا ساخت و با آن اثبات کرد که زمین خود سرچشمه نیروی مغناطیس می باشد ( پیش ازین باور بر این بود که سرچشمه نیروی مغناطیسی ستاره قطبی است ) .
معنی کلمه مغناطیس در فرهنگ معین
معنی کلمه مغناطیس در فرهنگ عمید
معنی کلمه مغناطیس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مغناطیس در فرهنگستان زبان و ادب

معنی کلمه مغناطیس در دانشنامه آزاد فارسی

مِغناطیس (magnetism)
آهن ربا
پدیده های مرتبط با میدان مغناطیســی. میدان های مغناطیسی بر اثر حرکت ذرات باردار تولید می شوند. در آهن رباهای الکتریکی، الکترون ها در پیچه یا سیم متصل به باتری به حرکت در می آیند و در آهن رباهای دایمی، الکترون های چرخان در اتم ها، تولید میدان می کنند.پذیرفتاری(پذیرفتاری). مواد از لحاظ آمادگی برای آهن ربا شدن براثر میدان مغناطیسی با هم تفاوت دارند. موادی که به آهن ربای قوی بدل می شوند، مثل آهن، کبالت، و نیکل، مواد فِرومغناطیسنامیده می شوند. این امر به سبب تشکیل نواحی معروف به حوزهدر آن هاست که در آن، اتم ها، به سبب الکترون های چرخانشان مغناطیس های ضعیفی اند که هم جهت می شوند و ناحیه هایی با خاصیت مغناطیسی قوی تر پدید می آورند. اگر مواد مغناطیسی تا دمای کوریگرم شوند، خاصیت مغناطیسی شان را از دست می دهند. بیشتر مواد دیگر که به طور ضعیف به طرف آهن رباهای قوی کشیده می شوند، مواد پارامغناطیساند. خاصیت مغناطیسی اتم های این مواد به قدری کم است که تشکیل حوزه نمی دهند. آهن ربا مواد دیامغناطیسرا به صورت ضعیف دفع می کند، زیرا الکترون های اتم های این مواد درخلاف جهت نیروی مغناطیس واردشده عمل می کنند. مواد پادفِرومغناطیسپذیرفتاری بسیار کمی دارند که با افزایش دما افزایش می یابد. پدیده ای مشابه در موادی مانند فِریت ها را فِرومغناطیس می گویند.
کاربرد مغناطیس. علاوه بر کاربرد عام در دینام ها، موتورهای برقی، و دستگاه های قطع و وصل، در فناوری پیشرفته نیز بسیار حایز اهمیت است. مغناطیس در شتاب دهنده های ذرات برای پژوهش های هسته ای، حافظه های اطلاعاتی رایانه ها، ضبط های نواری، و در زمزاییکنیز کاربرد دارد.
تاریخچه. خاصیت آشنای آهن ربا، که قدرت جذب مواد آهنی است، از زمان تالسشناخته بود. نام مگنت (آهن ربا) از نام شهر ماگنِسیا، منیزای فعلی، در آسیای صغیر گرفته شده است که برای اولین بار مادۀ طبیعی مغناطیسی در مجاورت آن پیدا شد. این مادۀ معدنی، که مگنتیتیا آهن ربای طبیعی نامیده شد، محتوی مقدار درخور توجهی اکسیدهای آهن است. پیش از ساخت و کاربرد قطب نمای مصنوعی از این ماده به منزلۀ قطب نمای اولیه استفاده می کردند. ویلیام گیلبرت، دانشمند دورۀ ملکه الیزابت و پدر نظریۀ مغناطیس، خواص معروف آهن ربا را شرح داد و زمین را هم نوعی آهن ربا دانست. در ۱۸۲۰، هانس اورستدپدیدۀ الکترومغناطیس را کشف کرد. ویژگی میدان مغناطیسی یا نواحی جذب و دفع مغناطیسی در اطراف هر آهن ربا را مایکل فارادیبررسی کرد. فارادی به جای آن که قطب های مغناطیسی جذب کننده و دفع کنندۀ فاقد دخالت محیط را درنظر بگیرد، محیط را دارای خطوط نیروی مغناطیسی درنظر گرفت که حاکی از جهت نیروی مغناطیسی در هر نقطه بودند.
خواص مغناطیسی. همۀ مواد کم وبیش از خاصیت مغناطیسی برخوردارند. خاصیت مغناطیسی، هرقدر هم خفیف باشد، با استقرار ماده در میدان شدید مغناطیسی مشاهده شدنی است. بسیاری از مواد دارای خاصیت پارامغناطیسی اند و درحالی که محورهای مغناطیسی شان به موازات نیروی مغناطیس کننده است، به آهن ربا تبدیل می شوند. شمار اندکی از مواد، ازجمله بیسموت، خاصیت دیامغناطیسی دارند. این مواد درحالی به آهن ربا تبدیل می شوند که محورشان زاویه ای ۱۸۰ درجه با نیروی مغناطیس کننده بسازد. آهن، نیکل، کبالت، و بعضی آلیاژهای این فلزات همگی فِرومغناطیس اند، ولی اندازۀ آهنربا شدنشان به نیروی مغناطیس کننده و پیشینۀ مغناطیسی شان بستگی دارد. به علاوه، اگر نیروی مغناطیس کننده افزایش یابد، خاصیت آهن ربایی به حد اشباع می رسد؛ حدی که در آن شدت قطب، بیشینه خواهد شد.
آهنربای مولکولی. هنگامی که آهن ربایی را می شکنیم و آن را به دو قسمت می کنیم، به دو نیمه آهن ربا نخواهیم رسید که یکی شان قطب شمال و دیگری قطب جنوب باشد. در محل شکستگی آهن ربا، دو قطب جدید پدید می آید. بنابر نظر ویلهلم وِبِر، هر آهن ربای متشکل از ذرات مغناطیسی یا حوزه های مغناطیده ای است که امروزه ابعادشان را در حد مولکول می دانیم. بنا به نظر جِی آلفرد ایوینگ، از آن جا که عمل مغناطش، بدون ایجاد هیچ تغییری در ویژگی های شیمیایی و وزن نمونه، فقط در آن خواص مغناطیسی پدید می آورد، مواد آهن رباشونده را می توان متشکل از آهن رباهایی مولکولی دانست. بنابر این نظریه، هر تکه آهن معمولی از آهن رباهایی مولکولی تشکیل می شود که به صورت کاملاً تصادفی آرایش یافته اند. این آرایش درهم آهنرباها منجر به خنثی شدن خواص مغناطیسی و بی اثر بودن آن در خارج از جسم می شود. هنگامی که آهن در میدان مغناطیسی قرار می گیرد، بی نظمی آرایش از بین می رود و محور آهن رباهای مولکولی با میدان خارجی موازی می شود. در این حالت، دو سر تکه آهن تبدیل به قطب های آزاد می شود و در نواحی میانی آن، به سبب خنثی شدن متقابل قطب های ناهمنام، آثار مغناطیسی ضعیفی پدید می آید. ظهور قطب های جدید در آهن رباهای شکسته را این نظریه توضیح می دهد، و به کمک آن دانسته می شود که حالت اشباع زمانی پدید می آید که همۀ آهن رباهای مولکولی به صورتی منظم جهت گیری کنند. به این ترتیب، ناپدیدشدن خواص مغناطیسی با برگشت نسبی به وضعیت بی نظمی مولکول ها توضیح داده می شود.
نظریۀ مگنتون(نظریۀ مگنتون). پیِر وایسدر اوایل قرن ۲۰ وجود مگنتون را به مثابۀ ذره ای بنیادی و دارای خاصیت مغناطیسی مطرح ساخت. این ذره مشابه با الکترون، ذرۀ بنیادی بار الکتریکی، در نظر گرفته می شود. فیزیک دانانی ازجمله آلبرت اینشتین، دِهاس، و نیلس بوربه بسط این نظر پرداختند. جریان الکتریکیِ در حال گذر از پیچه ای دایره ای، میدانی مغناطیسی شبیه به میدان آهن ربایی میله ای تولید می کند که در امتداد محور پیچه قرار داشته باشد. نظریۀ الکتریکی ماده خواص مغناطیسی اجسام را به حرکت مداری الکترون ها در اتم ها نسبت می دهد. در نظریۀ کوانتومیاتم، که نخستین بار بور آن را مطرح کرد، از نظریۀ مگنتون حمایت شد و متعاقب آن، اوتو اشترنو والتر گرلاخشواهد تجربی مستقیمی از وجود گشتاور مغناطیسی مدارهای الکترون را به دست آوردند (۱۹۲۱).

معنی کلمه مغناطیس در ویکی واژه

آهن ربا، نوعی سنگ که آهن را به خود جذب می‌کند.
هر چیز جذب کننده، جاذبه.

جملاتی از کاربرد کلمه مغناطیس

تا که مغناطیس را میلیست پنهانی به طبع کز یمین قطب ‌گه مایل شود گاه از یسار
ز فعل و خاصیت کهربا و مغناطیس به عون عدل وی ایمن شدند آهن و کاه
آهنت گرچه آهنی‌ست نفیس راه سنگ‌ است و سنگ مغناطیس
دل عدوی تو مانند سنگ مغناطیس کشد سنان ترا سوی خویش در پیکار
که مغناطیس اگر عاشق نبودی بدان شوق آهنی را چون ربودی؟
چون ز مغناطیس قبهٔ ریخته درمیان ماند آهنی آویخته
همانا سنگ مغناطیس گشته است ز بهر جان ما هر یک ستاره
مغناطیسی که طبع سنگ است در آهن سخت کرده چنگ است
جذب مغناطیس افزون چون شود جنبش آهن همی افزون شود
برد مغناطیست ار تو آهنی ور کهی بر کهربا بر می‌تنی