معنی کلمه معلق زدن در لغت نامه دهخدا
باشه از چابکی و دمسازی
صد معلق زدی به هر بازی.نظامی ( هفت پیکر چ وحید ص 193 ).از فسون او عدمها زود زود
خوش معلق می زند سوی وجود.مولوی.و رجوع به معلق شود.
- امثال :
برای یک شاهی هفت جا معلق می زند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
|| نوعی از ورزش کشتی گیران است. ( غیاث ) ( آنندراج ).