معنی کلمه معادله در لغت نامه دهخدا
- معادله با مشتقات نسبی ؛ معادله ریاضی که بین یک تابع ( از چند متغیر مستقل ) و بعضی مشتقات نسبی متوالی آن برقرار است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ).
- معادله پوازوی ؛ رابطه ای است که برطبق آن می توان ( V ) حجم مایعی را که در هر ثانیه از لوله موینیه ای به طول L و شعاع a تحت فشار p جاری می شود به دست آورد. و رجوع به فرهنگ اصطلاحات علمی شود.
- معادله جبری ؛ معادله ای که از تساوی دو عبارت جبری به دست آمده باشد و بجز شش عمل جبری شامل اعمال دیگر نباشد. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ).
- معادله جرم - انرژی ؛ جرم و انرژی را در شرایط خاصی می توان به یکدیگر تبدیل کرد، رابطه ای که هم ارزی این دو کمیت را نشان دهد، رابطه اینشتین MC = E است که در آن C سرعت نور است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ).
- معادله حرکت ؛ رابطه بین مسافت و زمان که برای بررسی وضع یک جسم متحرک نوشته می شود معادله حرکت است. ( از فرهنگ اصطلاحات علمی ).
- معادله درجه دوم ؛ معادله ای که مجهول آن از درجه دوم است. تمام معادلات درجه دوم را می توان به صورت. 0= c+bx+ax2 نوشت. رابطه کلی ریشه های معادله درجه دوم :4ac2a - b2 خ β b - = xمقدار مجهول را برحسب ضرایب معادله بیان می کند. درحالتی که 4ac-b2 ( مبین معادله ) مساوی صفر باشد، دو ریشه برابر می شود و در این صورت گویند معادله ریشه مضاعف دارد. ریشه مضاعف بوسیله رابطه 2a b - =x معین می شود.
وقتی که مبین مثبت باشد دو ریشه معادله حقیقی است و وقتی که مبین منفی باشدمعادله دو ریشه مختلط دارد. 4ac - b2 خ عدد موهومی است به صورت b2 - 4ac Ai به این ترتیب معادله درجه دوم همیشه دارای دو ریشه است ( که ممکن است حقیقی ، مختلط و یا مساوی باشند ) ( از فرهنگ اصطلاحات علمی ).
- معادله دیفرانسیل ؛ معادله ای که شامل ضرایب دیفرانسیلی است. معادله دیفرانسیل عادی معادله ای است که فقطدارای یک متغیر مستقل است. مرتبه معادله دیفرانسیل مرتبه مشتق با بزرگترین مرتبه موجود در معادله است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ).