معنی کلمه مشروطیت در لغت نامه دهخدا
مشروطیت ایران : یکی از بزرگترین وقایعی بود که تا آن زمان در تاریخ ایران روی داد و بالاترین تحول را در شؤون سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران به وجود آورد و حکومت استبدادی را که از اول خلقت تا آن دوران در ایران فرمانروائی می کرد واژگون کرد و هدفش آن بود که حکومت ملی را که پایه اش بر روی فلسفه نوین و رشدفکر و تعقل و آزادی و عدالت است برقرار سازد و آزادی عقیده و تساوی حقوق افراد و حکومت مردم بر مردم رادر ایران استوار کند و تقدیرات ملک و ملت را به خودمردم سپارد و مردم را در وضع قوانین مناسب با اخلاق و صلاح جامعه مختار و آزاد نماید. و رجوع به انقلاب مشروطیت ایران تألیف ملک زاده ج 1 ص 34 شود.
انقلاب مشروطیت ایران : به مبارزه هائی گفته میشود که از سال 1323 هَ.ق. / 1284 هَ. ش. بین طرفداران حکومت مشروطه و قانون ، با هیئت حاکمه و وابستگان آن که به استبدادطلبان معروف بودند به وقوع پیوست ، و درتمام شئون اجتماعی و فرهنگی و سیاسی این ملت رسوخ کرده ، دگرگونیهای عمیقی را در وضع مردم ایران به وجودآورد، چنانکه اثر آن از دیگر حوادثی که در تاریخ ایران پدید آمده عمیق تر بوده است. عوامل اصلی پیدایش این تحول عظیم تاریخی و جریان آن به اختصار چنین است :فزونی یافتن ارتباط مردم ایران با کشورهای خارج ، خاصه با ممالکی که حکومت آنها ناشی از مردم بوده و بر اساس قانون اداره می گردید، تأسیس دارالفنون و توسعه مدارس جدید و اشاعه یافتن افکار نو در میان مردم ایران با ایجاد پست و تلگراف ، انتشار روزنامه دولتی و غیردولتی و بالتبع انتشار اخبار ایران و جهان در میان مردم ، وقوع تحولاتی در کشور ترکیه و ژاپن و گسترش اطلاعات مردم درباره انقلاب فرانسه ، امریکا و دیگر کشورهای جهان ، توسعه صنعت چاپ و انتشار آثاری از آخوندزاده ، طالب اوف ، حاج زین العابدین مراغه ای ، میرزا آقاخان کرمانی ، احمد روحی ، و بیدار شدن اذهان مردم نسبت به اعمال ناشایست دولت بوسیله وعاظ و علمای مذهبی ، تأثیر تعلیمات و اظهار نظرهای آزادی خواهان در مردم ، ضعف و زبونی رجال دولت در مقابل نفوذ بیگانگان خاصه روس و انگلیس ، ولخرجی های دولت و قرض های کلان از ممالک خارج ، فشار عاملان دولت بر مردم ، آگاهی ملت ایران از قیام هائی که موجب رسیدن به آزادی های فردی و اجتماعی گردید. نخست این پیش آمد موجب شد که بانگ نارضایتی مردم از گوشه و کنار در تهران و شهرهای بزرگ بلند شود. چند نفر از واعظان در مسجدها به انتقاد پرداختند. آمدن سیدجمال الدین به تهران و سخنرانیهای او در خانه حاج امین الضرب و دیگر محفل ها، مجلس های حاج شیخ هادی نجم آبادی در کنار دیوار خانه خود و تبلیغ مردم هر یک به نوبه خود سبب شد که بر شمار مردم ناراضی افزوده شود. در این میان یعنی سال 1268 ناصرالدین شاه امتیاز انحصار تجارت توتون و تنباکو در ایران را به یک تاجر انگلیسی تفویض کرد و این عمل از جهات مختلف عدم رضایت روزافزون مردم را سخت تر کرد. کسبه و بازرگانان و بعضی رجال دولت و مجتهدان که در رأس آنان مرحوم میرزای شیرازی بود علیه این اقدام اعتراض کردندو آنقدر در این کار کوشیدند که شاه با دریافت پانصدهزار لیره قرض از بانک انگلیس و پرداخت آن به صاحب امتیاز، قرارداد را ملغی ساخت. و این نخستین حرکت ملت ایران بود که هسته های جنبش بزرگ مردم را برای تغییررژیم به وجود آورد. ( جمادی الاولی 1309 هَ.ق. ). با آن که پس از الغای قرارداد تنباکو از شور و هیجان مردم کاسته گردید، ولی این سکون آتش زیر خاکستر بود که در انتظار زمان مساعد در استتار باقی مانده بود. نابسامانی های مالی انباشته شدن قرض از دولت های بیگانه واسراف در مالیه مملکت اندک اندک مردم آگاه را در جهتی می برد که دیگر استقرار حکومت بدون قید و شرط در ایران برای آنان غیر قابل تحمل می نمود. کشته شدن ناصرالدین شاه در حرم حضرت عبدالعظیم بوسیله میرزا رضای کرمانی حرکتی دیگر در این جهت به وجود آورد. صدارت طولانی میرزا علی اصغرخان امین السلطان ( رجوع به امین السلطان شود ) در دوره ناصرالدین شاه و نیز در سلطنت مظفرالدین شاه عده ای را از او ناراضی ساخت تا آنجا که اورا از کار برکنار کردند و عین الدوله صدارت را عهده دار شد. عین الدوله در آغاز به آزادی خواهان روی خوش نشان داد، از جمله ورود روزنامه حبل المتین را به ایران آزاد کرد. برادر مؤیدالاسلام مدیر روزنامه را از زندان مرخص ساخت. شیخ محبی کاشانی نویسنده مقاله در حبل المتین را که در اردبیل محبوس بود رها ساخت. ولی سرانجام خودرایی او از یک سو و مخالفت وی با بعضی روحانیون تا آنجا کشید که دست به تبعید عده ای از علماء زد و از سوی دیگر مجدداً بانگ شکوه و اعتراض مردم رابلند ساخت. این اعتراض ها که موجب آن در آغاز درباره موضوع های جزیی بود سبب شد که مردم از دولت و پادشاه درخواست رفع مظالم کنند. سرانجام گروهی از تجار و کسبه و طلاب علوم دینی به عنوان اعتراض به وضع حکومت و مظالم عین الدوله ( صدر اعظم وقت ) در مسجد شاه تهران اجتماع کردند و در آنجا با مقاومت هائی روبه رو شدند و سرانجام به حضرت عبدالعظیم رفتند و تحصن گزیدند و از شاه برکناری صدراعظم را تقاضا کردند. مظفرالدین شاه بی آنکه عین الدوله را معزول سازد تأسیس عدالتخانه را به مردم وعده داد. بیماری شاه و بداندیشی اطرافیان وی اجرای وعده شاه را نه تنها متوقف ساخت ، بلکه خشونت و تعدی عین الدوله را نسبت به مردم بیش از پیش ساخت و اعتراض مردم بیشتر شد و موجب گشت علماء به قم هجرت کنند. گروهی هم از کسبه و بازرگانان تهران در سفارت انگلیس متحصن شده عزل عین الدوله و بازگشت علماءبه تهران و بالاخره تأسیس عدالت خانه و قصاص قاتلان مردم و رفع موانع بازگشت تبعیدشدگان را خواستار شدند.