مداوم
معنی کلمه مداوم در فرهنگ معین
معنی کلمه مداوم در فرهنگ عمید
معنی کلمه مداوم در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- دوام دهنده مداومت کننده . ۲- ثابت قدم .
چوبکی که بدان جوشش دیگ فرو نشانند
معنی کلمه مداوم در دانشنامه عمومی
معنی کلمه مداوم در ویکی واژه
دوام دهنده، ادامه دهنده.
چیزی که پایدار باشد.
جملاتی از کاربرد کلمه مداوم
تهدم شخصی من مداومة البکا و ینهدم الجرف الدوارس بالمخر
مدتی آنجا ببودم و همه همت من صحبت بوحفص گرفت، و حشمت شاه مرا از مداومت خدمت وی بازداشت و بوحفص آن ارادت اندر من میدید، و از خداوند تعالی بتضرع میخواستم تا صحبت بوحفص بر من میسر گرداند بی از آن که شاه آزرده گردد. تا آن روز که شاه قصد بازگشتن کرد و من بر موافقت وی پای جامه در پای کردم و دل جمله به نزدیک بوحفص. تا وی رضی اللّه عنه به حکم انبساط، با شاه گفت: «صحبت این کودک را اینجای بگذار؛ که مرا با وی خوش است.» شاه روی سوی من کرد و گفت: «أجِبِ الشّیخَ.» وی برفت. من آنجا بماندم، تا دیدم آنچه دیدم از عجایب اندر صحبت وی، رضی اللّه عنهما و وی را مقام شفقت بود.
کان در یک مصاحبه بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ اعلام کرد تجربهای که در این جام روی نیمکت به دست آوردم در بیست سال بازی و تمرین مداوم کسب نکرده بودم.
و چون بر ذکر مداومت نماید سلطان ذکر بر ولایت دل مستولی شود و هر چ نه یادحق و محبت حق است جمله را از دل بیرون کند و سر را بمراقبت فرا دارد. بیت.
قبل از جنگ جهانی دوم، بیشتر آسیا تحت استعمار بود. فقط تعداد محدودی از کشورها موفق شدند در برابر فشار مداوم اعمال شده توسط قدرت اروپا مستقل باقی بمانند. کشورهایی که در دوران جنگ جهانی دوم در مقابل قدرت استعمار مقاومت کردند میتوان به چین و ژاپن اشاره کرد.
ذوالنّون مصری گوید اخلاص تمام نبود الّا بصدق اندرو و بصبر برو و صدق تمام نبود مگر باخلاص اندرو و مداومت برو.
محمّدبن الحسین گفت نصرآبادی گفت اصل تصوّف ایستادنست بر کتاب و سنّت و دست بداشتن هوا و بدعت و تعظیم و حرمت پیران و خلق را معذور داشتن و بر وردها مداومت کردن و رخصت ناجستن و تأویلها نا کردن.
و گفت: خدمت ادب است نه مداومت بر ادب که ادب خدمت عزیزتر است از خدمت بیادب.
بیخ مداومت را، روزی شجر بروید شاخ مواظبت را، وقتی ثمر بباشد
جفا و جور و ستم می کنی و شاید اگر بر این سه قاعد ی بد مداومت نکنی