محاوره

معنی کلمه محاوره در لغت نامه دهخدا

محاوره. [ م ُ وَ رَ ] ( از ع ، مص ) مجادله نمودن. ( از ناظم الاطباء ). محاورة. محاورت. سخن گفتن با یکدیگر. || ( اِمص )سخنگوئی. گفتگو. سؤال و جواب. ج ، محاورات : خوش محاوره. ملیح المحاوره. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || مباحثه. || مجادله. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه محاوره در فرهنگ معین

(مُ وِ رَ یا رِ ) [ ع . محاورة ] (مص ل . ) گفتگو کردن .

معنی کلمه محاوره در فرهنگ عمید

با هم سخن گفتن، گفتگو کردن.

معنی کلمه محاوره در فرهنگ فارسی

باهم سخن گفتن، گفتگوکردن
۱ - ( مصدر ) با یکدیگر سخن گفتن گفتگو کردن ۲ - ( اسم ) سخن گویی جمع : محاورات .

معنی کلمه محاوره در ویکی واژه

با یکدیگر سخن گفتن، گفتگو کردن، گفتگو. ویژگی دیگر این شیوه بیان ... استعمال تعبیرات عامیانه و ترکیبات مأخوذ از محاوره است. «زرین‌کوب»

جملاتی از کاربرد کلمه محاوره

فنای ذات تو معدوم را کند موجود درین محاوره سریست بین کنم افشا
در آن مکابره من تندگشته با جانان در آن محاوره من‌ گرم ‌گشته با دلبر
آذری‌ها در میان خود و در زبان محاوره‌ای خود را تُرک نیز می‌خوانند.
آرنور نام محاوره‌ای برای پادشاهی شمالی بود. فرمانروایی شمالی همان‌طور که از اسمش پیدا است، در زبان کوئنیایی تورمن فولوندیه‌وا و در زبان سینداری آرتور نا فورلوناس نام داشت. این نام‌ها به سرعت از سر زبان‌ها افتادند و به جای آن کلمه آرنور به معنای سرزمین پادشاهان که به نسل پادشاهی الندیل اشاره داشت، استفاده شد. این کلمه در اشعار سینداری، آرانور نام داشت که همتای آن در کوئنیایی آراندوره نامیده می‌شد. هر چند از لحاظ فنی، شکل سینداری آراندوره، آردور می‌شود، اما تالکین برای تلفظ بهتر آرنور را استفاده نمود.
چو در محاوره آید لب گهربارت عقیق پیرهن لعل بر بدن بدرد
چو در محاوره آنی به منطق شیرین لب و دهان تو صد نکته بر شکر گیرند
اثر دره شهری یک اصطلاح محاوره ای و غیر علمی است که به فضای خیابانی قرار گرفته در میان ساختمان‌های بسیار مرتفع گفته می‌شود که فضایی شبیه به یک دره ایجاد می‌کند. این نوع شهرسازی ممکن است باعث سایه شدن خیابان و جلوگیری از تابش نور در اکثر ساعات روز گردد.
از لحاظ محاوره و گفتگوی شفاهی به این زبان در ایران و در بعضی از مناطق جمهوری آذربایجان استثنایی وجود دارد؛ و آن کاربرد کلمه فارسی هشتاد به جای کلمه ترکی آن یعنی سکسن است. البته کلمه هشتاد در این حالت تابع قواعد شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی است. این استثنا در مورد آذربایجانی‌های شرق ترکیه، گرجستان، داغستان و مناطق شمالی جمهوری آذربایجان صادق نیست.
یاد بود چون تو در محاوره آئی با لب لعلت حکایت دم عیسی
در مجلس مذاکره علمست مونسم در منزل محاوره فضلست رهبرم
که محاوره چون آفتاب نورافشان که مناظره چون روزگار خصم شکن
فعل‌های عبارتی، کاربردی غیررسمی دارند و در گفتگوهای روزمره و محاوره‌ای بسیار رایج هستند.
شاعر در این شعر هم از عناصر زبانی آرکائیک و هم از زبان محاوره‌ای بهره برده‌است.
راوی حکایت گفت که چون کار مناظره بدین حد رسید و جزر محاوره بدین مد کشید، گفتم چه گویی درین دینار مدور و منور، مانند رخساره معشوقان رنگین و چون دل رقیبان سنگین
طبعت که زهره بلبل دستان سرای اوست با طوطیان سدره نشین در محاوره