محافظ

هفدهم: ناموس و عرض او را در اهلش محافظت کند

پشمینه‌پوش رو به فسردن سرای شیخ! فصل شتا محافظت ازپوستین طلب

ز گل محافظت رنگ و بو نمی‌آید به غیر لطف ز روی نکو نمی‌آید

پس آن جسمی را که به ناز می پرورد، و از نسیم، آن را محافظت می کرد خوارک کرم می شود و به نیش مار و عقرب مجروح می گردد پس از این حال، خاک می شود، و گاهی لگد کوب کاسه گران می شود و زمانی پایمال خشت زنان.

پس کسی که در صدد محافظت دین و دنیای خود باشد باید از نظر کردن به نامحرم و تصور ایشان و تکلم و خلوت با زنان اجتناب تمام نماید.

دیرپذرای و خویشتن‌دار است سخت‌کوش و محافظت‌کار است

پی محافظتش، خواستم کنم کاری؛ که در وطن نکنم گم چو دیگران گوهر

و بباید دانست که در نزد شجاع حقیقی محافظت ننگ و نام، بالاتر از زندگی چند روزه ایام است، و چنین کسی مرگ و هلاکت را بر خود پسندد و رسوائی و عار را بر خود روا ندارد.