متل
معنی کلمه متل در لغت نامه دهخدا

متل

معنی کلمه متل در لغت نامه دهخدا

متل. [ م َ ت َ ] ( اِ ) قصه های کوچک خوش آینده و حکایتهای خرافی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). داستانهای غیرواقعی که بیشتر قهرمان های آن جانوران ، دیوان و پریان هستند و برای سرگرمی و خوش آیند کودکان گفته و یا نوشته شود :
لیک پیش اهل حل و عقد عصر ما کنون
جمله تحقیقاتشان افسانه گردید و متل.ادیب السلطنة.و رجوع به فرهنگ عامیانه ٔجمال زاده شود. || بیغاره. چربک. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مفت. مزخرف. || مثل سایر. ( فرهنگ فارسی معین ).
متل. [ م َ] ( ع مص ) جنبانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). جنبانیدن و حرکت دادن. ( ناظم الاطباء ).
متل. [ م ُ ت ِل ل ] ( ع ص ) کسی که می بندد و یا میکشد از دست. || آن که سبب میشود چکیدن را و میچکاند. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
متل. [ م ُ ت ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) مهمانخانه ای نزدیک به شاهراه که اختصاصاً برای پذیرایی کسانی که با اتومبیل مسافرت می کنند تدارک شده باشد. ( از لاروس ).
متل. [ م ِ ت َل ل ] ( ع اِ ) ( از «ت ل ل » ) اسم آلت از تل. ( منتهی الارب ). || ( ص )نیزه راست و سخت. یقال : رمح متل. ( منتهی الارب ). رمح متل ؛ نیزه راست و استوار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نیزه قوی. ( مهذب الاسماء ). || هر چیز که بدان کسی بر زمین افتد. ( ناظم الاطباء ). || مرد قوی. || شتر قوی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مرد استاده در نماز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه متل در فرهنگ معین

(مُ تِ ) [ انگ . ] (اِ. ) مهمان خانة کنار دریا، بین راه و اقامتگاه ییلاقی ، راه سرا (فره ).
(مَ تَ ) (اِ. ) (عا. ) ۱ - افسانه ، داستان کوتاه . ۲ - مَثَل . ۳ - سخنی که از روی شوخی گفته شود.

معنی کلمه متل در فرهنگ عمید

مهمان خانۀ بزرگ در خارج شهر و در محل هایی که مردم برای تفرج می روند.
۱. داستان کوتاه عامیانه و موزون.
۲. [مجاز] سخنی که از روی شوخی و طعنه به کسی گفته می شود.

معنی کلمه متل در فرهنگ فارسی

افسانه، داستان کوتاه، مثل، سخنی که ازروی شوخی گفته شود
( اسم ) ۱ - افسانه داستان کوتاه . ۲ - حرف مفت مزخرف . ۳ - مثل سایر .
اسم آلت است از تل

معنی کلمه متل در دانشنامه عمومی

متل (شرکت). شرکت متل' ( به انگلیسی: Mattel ) شرکت آمریکایی چندملیتی تولید اسباب بازی و بازی است که توسط زوج زن و شوهر، الیوت هندلر و روث هندلر در ژانویه ۱۹۴۵ در لس آنجلس تأسیس شد و دفتر مرکزی آن در ال سگوندو، کالیفرنیا می باشد. شرکت متل در ۳۵ کشور حضور دارد و محصولات آن در بیش از ۱۵۰ کشور فروخته می شود.
متل (شیمی). 'مِتُل ( به انگلیسی: Metol ) یک ترکیب شیمیایی است با نام monomethyl - P - aminophenol hemisulfate است. این ماده یکی از عوامل اصلی ظهور در عکاسی سیاه و سفید، مخصوصاً ظهور فیلم سیاه و سفید می باشد. متل در خالص ترین شکل خود، یک ماده شیمیایی حساس به نور است. نمک سولفاته آن که ( hemisulfate ) می باشد، N - متیل - P - aminophenol. 654 - 98 نامیده می شود.
متل از واکنش هیدروکینون با متیل آمین پس از خنثی سازی با اسید سولفوریک تهیه می شود.
متل (فیلم). «متل» ( انگلیسی: The Motel ( film ) ) فیلمی در ژانر کمدی - درام است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد.
معنی کلمه متل در فرهنگ معین
معنی کلمه متل در فرهنگ عمید

معنی کلمه متل در ویکی واژه

مهمان خانة کنار دریا، بین راه و اقامتگاه ییلاقی، راه سرا (فره)
(عا.)
افسانه، داستان کوتاه.
مَثَل.
سخنی که از روی شوخی گفته شود.

جملاتی از کاربرد کلمه متل

امروز هر دلی که تهی باشد از ولاش روز جزا ز نار سقر ممتلی بود
«الصّفاءُ وِلایةٌ لها آیةٌ و روایةٌ، و التصوّف حکایةٌ لِلصَّفاءِ بلا شِکایة.» پس صفا معنی ای متلألئ است و ظاهر و تصوّف حکایت از آن معنی و اهل آن اندر این درجه بر سه قسم است: یکی صوفی و دیگر متصوّف و سدیگر مستصوِف.
در طول این دو جنگ نیروهای مسلح عراق متلاشی شدند. بعد از جنگ در ۱۹۹۱ شیعیان و کردهای عراق علیه رژیم صدام حسین خیزش کردند ولی صدام توانست با توسل به نیروهای امنیتی و سلاح‌های شیمیایی این انقلاب را نابود کند. تخمین‌ها حاکی از آن است که طی این درگیری‌ها ۱۰۰٬۰۰۰ عراقی کشته شدند. در طول این شورش‌ها آمریکا، انگلستان، فرانسه و ترکیه تحت قطعنامهٔ ۶۸۸ شورای امنیت، منطقهٔ پرواز ممنوع در عراق اعلام کردند تا از کردها و شیعیان محافظت کنند. اما این محدودیت تنها مربوط به پرنده‌های بال-ثابت بود و شامل بالگردها نمی‌شد.
کالورت در چند تبلیغ بازرگانی برای بست بای، کولز، رود رانر، جنرال میلز و متل شرکت کرد.
فی «صلوتهم». و قال ابو العالیة: لا یصلّونها لمواقیتها و لا یتمّون رکوعها و لا سجودها و عنه ایضا هو الّذی اذا سجد قال برأسه هکذا و هکذا متلفّتا.
المتلوی (به عربی: المتلوی) یک منطقهٔ مسکونی در تونس است که در استان قفصه واقع شده‌است. المتلوی ۳۸٬۶۳۴ نفر جمعیت دارد.
ممتلی و خوابناک و سست بد پا و رویش صد هزاران زخم شد
دلاوال با سارا اسکات (زاده ۱۷۵۱– درگذشته ۱۸۲۹)، دختر جرج اسکات اهل روستای متلی، ازدواج کرد، آنها دختری به نام سارا (زاده حدود ۱۷۸۰– درگذشته ۱۸۲۵) داشتند.
یمتلاند با در اختیار داشتن ۱۲ درصد از خاک کشور سوئد (۴۹٫۴۴۳ کیلومتر مربع) سومین شهرستان بزرگ این کشور می‌باشد.
کلاهک: متلاشی شونده با قدرت انفجاری بالا به وزن ۲۱۷ کیلوگرم
ال متلوتاه یک منطقهٔ مسکونی در اردن است که در استان مادبا واقع شده‌است.
به‌که ؛ لب نگذرد زمزمهٔ احتیاج خون قناعت مریز ناله رگ ممتلی‌ست