معنی کلمه رسانه در لغت نامه دهخدا
پدرت و برادرت و فرزند و مادر
شدستند ناچیز و گشته فسانه
تو پنجاه سال از پس مرگ ایشان
فسانه شنیدی و خوردی رسانه.ناصرخسرو.ای رس بجزاز بهر تو نگردد
این خانه رنگین پررسانه.ناصرخسرو.|| ناله و زاری. ( ناظم الاطباء ).
رسانه. [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) وسیله رساندن.
- رسانه های گروهی ؛ وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات.