دانگه
معنی کلمه دانگه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه دانگه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه دانگه
بدانگه کهمردم به خواب اندر است دل دیو ریمن به تاب اندر است
امامزاده تاج الدین ساری مربوط به سدهٔ ۹ ه.ق است و در شهرستان ساری، بخش دودانگه، روستای واو دره واقع شده و این اثر در تاریخ ۱ مهر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۲۸۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
الندان، روستایی است از توابع بخش چهاردانگه شهرستان ساری در استان مازندران ایران.
از کشتیگیران ایرانی نیز محمدعلی گرایی، محمدرضا گرایی، مهدی علیاری، علیاکبر دودانگه، سردار پاشایی، امین طاهری، ایوب آزموده، محمد طلایی، حسین نوری، محمد فقیری، عزتالله اکبری، حسین شهبازی، محمدرضا آذرشکیب، فرشاد علیزاده، محمد نصرتی، خیرالله قهرمانی، حمیدرضا جمشیدی، امیررضا دهبزرگی، کیوان رضایی و حامد تاب به کمپین لغو اعدام نوید افکاری پیوسته و خواستار لغو این حکم شدهاند.
بدانگه که بیدار بُد بخت اوی بگردون کشیدی فلک تخت اوی
این روستا در دهستان چهاردانگه قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۲۷۲نفر (۷۳خانوار) بودهاست.
بدانگه که از خواب خیزد خروس خروش درای آمد و بانگ کوس
افراچال، روستایی از توابع بخش بخش دودانگه شهرستان ساری در استان مازندران ایران است.
اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین بن رستم بن قارن از اسپهبدان باوندی مازندران بوده که نویسنده کتاب مرزباننامه نیز هست. وی در قرن چهارم هجری زندگی میکردهاست و اهل منطقه پریم از توابع دودانگه از شهرستان ساری بودهاست.
عمادی در ۱۳۳۱ در روستای کاورد از آبادیهای دودانگهٔ ساري كه پس از انقلاب به بخش شهمیرزاد در شهرستان مهدیشهر ضميمه شد، به دنیا آمد. چند سال نخست ابتدایی را در مدرسهٔ زادگاه گذراند. بعد به همراه خانواده به شهر شاهی (قائمشهر کنونی) کوچ کرد و تا مقطع دیپلم در این شهر درس خواند. در ۱۳۵۰ در دانشگاه تهران، در رشتهٔ ادبیات فارسی پذیرفته شد. سالهای ۵۲ و ۵۳ را به مدت دو سال به دلیل شرکت در جنبش دانشجویی در زندان گذراند. بعد از آزادی، ادامهٔ تحصیل داد. در سال ۱۳۵۹ از تهران به ساری آمد، در همین شهر ازدواج کرد و به تدریس ادبیات فارسی در دبیرستانهای شهر پرداخت. از سال ۱۳۷۰ بعد از بازخریدی اجباری از آموزش و پرورش، به تدریس آزاد در کلاسهای کنکور رو آورد.
بدانست شیروی کان سرفراز بدانگه به زندان چرا شد فراز
این روستا در دهستان دودانگه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۱۸۸ نفر (۲۲۳خانوار) بودهاست.
قلم ز انده هجرانش خون گریست همی بدانگهی که جدا خواستند گشت از هم
خرد راکند پادشا بر هوا بدانگه که خشم آورد پادشا
بدانگه که ما را بفرمود شاه برفتیم نزدیک او باژخواه
این روستا در دهستان چهاردانگه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۷۴ نفر (۱۶۹خانوار) بودهاست.
هم یکایک آن سه دیگر زاد وی رو به میدانگه نهاد او را ز پی
این روستا در دهستان دودانگه سفلی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۴۴ نفر (۹۱خانوار) بودهاست.
کمان فروفتد از دست دشمن اندر جنگ بدانگهی که ملک برد دست سوی کمان
بدانگه که بر گل نشاندت باد چو بر سر همی گل فشاندت باد