خندقی

معنی کلمه خندقی در لغت نامه دهخدا

خندقی. [ خ َ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به خندق که جایگاهی است در جرجان. ( از انساب سمعانی ).

معنی کلمه خندقی در فرهنگ فارسی

منسوب است به خندق که جایگاهی است در جزجان .

جملاتی از کاربرد کلمه خندقی

وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً، نزول این آیت در بیان قصه احزاب است و وقعه خندق، و شرح این قصه بر سبیل اختصار و شرط ایجاز آنست که: چون رسول خدا علیه الصلاة و السلام و مؤمنان، کعب اشرف را بکشتند، و یهود بنی النضیر را از مدینه بیرون کردند حیی اخطب و کنانة ابن الربیع با گروهی جهودان برخاستند و رفتند سوی مکه و نفیر بر آوردند و از قریش یاری خواستند بر حرب محمد. قریش ایشان را اجابت کردند و در قبایل عرب آواز دادند تا جمعی عظیم فراهم آمدند، قریب پانزده هزار از بنی غطفان و بنی فزاره و بنی کنانة و اهل تهامه و غیر آن. قریش بیرون آمدند و قائد ایشان ابو سفیان بن حرب، اسمه صخر ثمّ اسلم یوم فتح مکة و حسن اسلامه. فزاره و غطفان بیرون آمدند و مهتر ایشان عیینة بن حصن، و هو من المؤلّفة قلوبهم. خبر رسید بمدینه که قبایل عرب مجتمع شدند و با جهودان قریظه و نضیر عهد کردند که دست یکی گیرند و بر حرب محمد و اصحاب و، هم پشت باشند. رسول خدا با یاران گفت: اکنون تدبیر چیست؟ سلمان گفت: من در دیار و نواحی پارس دیده‌ام که چون از دشمن بر بیم باشند، گرد بر گرد شهر خویش خندقی سازند دفع دشمن را. رسول علیه الصلاة و السّلام آن موافق داشت و فرمود تا خندقی گرد بر گرد مدینه فرو بردند چهل گز عرض آن و ده گز قعر آن، و باز برید هر ده مرد را از یاران چهل گز. و مهاجر و انصار در سلمان خلاف کردند که سلمان مردی با قوّت بود. مهاجران گفتند: سلمان منّا و انصار گفتند: سلمان منّا رسول خدا گفت: نه آن و نه این‌ «سلمان منّا اهل البیت».
آنکه در احکام حصن ملک معمار فلک خندقی میراند از دریای عزمش بس قعیر
پیش حصار حزم تو کان حصن دولت است بحر محیط سنگ نیارد به خندقی
بنگر ای از جهل گفته ناحقی پر ز سرهای بریده خندقی
خندقی از قعر خندق تا گلو پر ز سرهای بریده زین غلو
تا ز چنگش خدات برهاند وز چنین خندقیت بجهاند
ابن‌حوقل نیز می‌نویسد: «دارابجرد خندقی دارد که به سبب زهاب‌ها و چشمه‌های بسیار، آب‌های فراوان در آن گرد می‌آید و در آن گیاهانی است که چون ستور یا انسانی به آن داخل شود بر او می‌پیچد و او را از حرکت بازمی‌دارد چنان‌که جز به کوشش و رنج فراوان نمی‌توانند رها گردند.»
زیر حکم تو خراسان چون حصاری محکم است سایهٔ فرمان تو چون خندقی‌ گرد حصار
قریش بنی‌نضیر و بنی‌قینقاع (احزاب) مدینه را محاصره کردند. مسلمانان خندقی در شمال و غرب مدینه کندند.
زیر حکم تو خراسان چون حصار محکم است سایهٔ فرمان تو چون خندقی گرد حصار
گلبن چو قلعه‌ایست پر از تیغ و از سپر پیرامنش ز آب روان بسته خندقی
نصیب خلق یکی خندقی پر از شهوت در او مجاز و حقیقت همی جدال کند
اردشیرخوره به شکل دایره کاملی به قطر ۱۹۴۰ متر ساخته شده‌است. شهر با ۲۰ دیوار شعاعی و سه دیوار حلقوی هم‌مرکز مجموعاً به ۶۱ منطقه تقسیم می‌شد و دو حصار خشتی محکم با خندقی در میان به پهنای ۳۵ متر آن را در بر می‌گرفت.
مسئولان اقلیم کردستان عراق اعلام کردند که این اقلیم با حفر خندقی طولانی از مرزهای سوریه تا مرز ایران، خود را از مناطق متشنج جدا می‌کند و هم‌اکنون عملیات حفر این خندق در مرزهای اربیل، موصل و اطراف کرکوک و دهوک آغاز شده‌است. وزارت پیش‌مرگ اقلیم کردستان عراق اعلام کرد که این اقلیم حفاری خندق را در مرزهای خود با مناطقی که ارتش عراق از آن‌ها عقب‌نشینی کرده‌است آغاز کرده و این خندق از شهر مرزی ربیعه، سوریه در مرز عراق با سوریه در استان نینوا آغاز و در مرزهای عراق و ایران در شهر جلولا، در استان دیالی پایان می‌یابد.
بنای شهر الهام گرفته از شیوه معماری دارابگرد و متشکل از دیوارهایی مدور است که دربرگیرنده محوطه‌ای به قطر حدود دو کیلومتر و باروی گلی دوگانه و خندقی به سبک پارتی است و دو محور تقاطع عمود برهم شهر را به چهار بخش با چهار دروازه اصلیِ مهر، بهرام، هرمز و اردشیر تقسیم می‌کند که هر یک به پنج بخش کوچک‌تر تقسیم شده، با خیابان‌های حلقه مانند به هم راه داشته‌اند.