مآلی
معنی کلمه مآلی در لغت نامه دهخدا

مآلی

معنی کلمه مآلی در لغت نامه دهخدا

( مآلی ) مآلی. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مِئلاة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). رجوع به مئلاة شود.
مآلی. [ م َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مآل. ( ناظم الاطباء ).مربوط به سرانجام و عاقبت امر. موکول به آینده. ( کلیات شمس چ فروزانفر، فرهنگ نوادر لغات ) :
حالی بر او هر که درآید به سوءالی
آسوده دلی یابد حالی ومآلی.سوزنی.بخت نقد است شمس تبریزی
او بسم غیر او مآلی باد.( کلیات شمس چ فروزانفر، فرهنگ نوادر لغات ). و رجوع به مآل شود.
مالی. ( ص ) به معنی بسیار و فراوان باشد. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ) :
هرکه سرمایه ماهی ز تو دارد حاصل
آفتابش ز دل سنگ برآید مالی .سیف اسفرنگ ( از فرهنگ رشیدی ).|| در ملک دکن باغبان را مالی گویند. ( برهان ). || ( معرب ، اِ ) به یونانی عسل است. ( فهرست مخزن الادویه ) ( تحفه حکیم مؤمن ).به لغت یونانی انگبین را گویند که عسل باشد. ( برهان ). معرب از یونانی «ملی » به معنی عسل ( در طب قدیم مستعمل است ). ( فرهنگ فارسی معین ).
مالی. ( ع ص ) پرکننده. || پرشونده. ( غیاث ). پر. مملو. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
از همت درگاه تو عالی شود آن کس
کز مهر و وفای تو دلش باشد مالی.سوزنی ( یادداشت ایضاً ).از مهر و هوای تو مالی است همه دلها
زیرا که دلی داری خالی ز حقاد وکین.سوزنی.
مالی. ( حامص ) با کلمه های دیگر بصورت مزید مؤخر ترکیب شود و معنی حاصل مصدری دهد: آب مالی. پایمالی. تریاک مالی. خاک مالی. خایه مالی. خشت مالی. دست مالی. دشمن مالی. روغن مالی.ریش مالی. شن مالی. شیره مالی. کاهگل مالی. کلاه مالی. گچ مالی. گل مالی. گوشمالی. لجن مالی. ماست مالی. نمدمالی.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مال شود.
مالی. ( ص نسبی ) منسوب به مال و دولت و ثروت. ( ناظم الاطباء ). منسوب به مال. مربوط به مال : امور مالی. مشکلات مالی.
- مالی و ملکی ؛ چیزی که منسوب به مال و ملک باشد یعنی پولی و ملکی. ( ناظم الاطباء ).
مالی. ( اِخ ) امپراتوری مالی که در قرن سیزدهم بوسیله «ماندنگها» میان ارتفاعات سنگال و نیجریه تشکیل یافت و تا قرن هفدهم ادامه داشت. ( از لاروس ). و رجوع به ماده بعد شود.

معنی کلمه مآلی در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) پر کننده ، پرشونده .
(اِ. ) عسل (در طب قدیم مستعمل است . )

معنی کلمه مآلی در فرهنگ عمید

مربوط به مال: کمک مالی.
پُر، لبریز.

معنی کلمه مآلی در فرهنگ فارسی

کشوری جمهوریست در غرب افریقا در سرزمین قدیمی سودان فرانسه شمال صحرا و دوره جنوبی سنگال و نیجر وسطی ۱۲۴٠٠٠٠ کیلومتر مربع وسعت ۶۳٠۸٠٠٠ تن سکنه . مرکز آت شهر [ باماکو ] . محصول : برنج پنبه و بادام زمینی .
( اسم ) عسل ( در طب قدیم مستعمل است ).
آب مالی پایمالی تریاک مالی

معنی کلمه مآلی در دانشنامه عمومی

مالی (داغستان). مالی ( به لاتین: Maali ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است.

معنی کلمه مآلی در دانشنامه آزاد فارسی

مالی (mallee)
گروهی از درختان و درختچه های کوچک جنس اکالیپتوس (Eucalyptus)، از تیرۀ مورد، دارای ساقه های متعدد و کوچک، و ریشه های زیرزمینی ضخیم برای ذخیرۀ آب. پیش از آغاز آبیاری کشاورزی با لوله یا جوی، توده های متراکم مالی اکثر مناطق شمال غربی ویکتوریا و استرالیا را از دیگر مناطق متمایز می کرد. این محدوده را با نام منطقۀ مالی می شناسند.

معنی کلمه مآلی در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] جمهوری مالی کشوری است در آفریقای غربی. مسلمانان بیش از ۹۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. اغلب مسلمانان سنی مذهب و پیرو مذهب مالکی هستند. نخستین شیعیان ساکن در این کشور مهاجرانی از لبنان بودند.
مالی کشوری در غرب افریقا به مساحت ۱.۲۴۰.۱۹۲ کیلومتر است. بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۹ میلادی جمیعت این کشور ۱۳.۴۴۳.۰۰۰ نفر بوده است. پایتخت مالی، شهر باماکو و نظام حکومتی آن جمهوری چند حزبی است.
[ویکی اهل البیت] جمهوری مالی کشوری است در افریقای غربی. پایتخت آن باماکو است. کشور مالی که در آفریقای باختری جای دارد، سرزمینی خشک و کم ارتفاع است . یک سوم بخش شمالی آن در قلمرو صحرای بزرگ آفریقا قرار گرفته و دیگر نواحی آن نیمه صحرایی است.
مالی که 021/204/1کیلومتر مربع مساحت دارد، در شمال با الجزایر، در غرب با موریتانی و سنگال ،در جنوب با گینه و ساحل عاج ، و در شرق با ولتای علیا و نیجر همسایه است. این کشور،آب و هوایی گرم و خشک و کم باران دارد. در گذشته ،مالی در زمره ی خاک سودان فرانسوی به شمار می آمد که بخشی از آفریقای شرقی فرانسه را تشکیل می داد. در آوریل سال 1959، این کشور توانست با پیوستن به سنگال، فدراسیون مالی را که به استقلال هم رسید به وجود آورد. دو ماه پس از آن ،سنگال از این فدراسیون جدا گردید و خود کشور مستقلی شد و بازمانده ی فدراسیون با نام جمهوری مالی در سپتامبر 1960 پدیدار گردید. هشت سال بعد، گروهی از نظامیان در چهار چوب کمیته نظامی آزادی بخش ملّی ، قدرت را در دست گرفتند. در سال 1976م ، حزب اتحاد مردم سالاری مالی برای غیر نظامی کردن کشور مالی بنیاد نهاده شد. در سال 1974م ، قانون اساسی تازه ای تدوین گشت و از راه همه پرسی به تصویب رسید که بر مبنای آن ،رئیس جمهوری با رأی گیری همگانی برگزیده می شود.
مالی یازده میلیون نفر جمعیت دارد که غالبا ً در مناطق حاصل خیز و در اطراف رود نیجر که در این کشور جاری است ، ساکن هستند. اکثریت آنان مسلمان اند و از نژاد سفید و سیاه بوده و به زبان های عربی، فرانسه و محلی سخن می گویند. مرکز حکومت آن شهر باماگو یک دهم جمعیت مالی را در خود جای داده است. تومبوکتو، کاپس و سگو ، دیگر شهرهای آن است.
تولیدات مهم کشاورزی آن پنبه ، بادام کوهی ، صمغ عربی،خرما،گندم ،جو و برنج است و پرورش گاو ،گوسفند ،بز، شتر و اسب در این سرزمین رواج دارد. معادن فسفات،بوکسیت و الماس در آن استخراج می گردد. بزرگ ترین کارخانه سفال سازی غرب آفریقا در مالی استقرار یافته است.
1960:کسب استقلال به رهبری موجیبوکیتا که یک سوسیالیست ضد فرانسه بود.
1968  :کودتای نظامی و حکومت تک حزبی به رهبری ژنرال ترائوره.
1985  :جنگ شش روزه با بورکینافاسو.
1990  :تظاهرات دموکراسی.

معنی کلمه مآلی در ویکی واژه

منسوب به مآل؛ آتی، آینده، اُخروی.

جملاتی از کاربرد کلمه مآلی

یا وطنی انت منتهی شرفی فیک مآلی و فیک مختلفی
هستی ما را وجود از جود آن یک نیست هست در دو عالم غیر این ما را مآلی هست نیست
گر در نظر خجسته فالی برسی بنشین بادب تا بمآلی برسی
مآلی خوش ندارد جور بنگر چه با گل عاقبت باد خزان کرد
چو خط پروانهٔ حیرت مآلیم پر ما ریخت در پیراهن حسن
جان عالم بود مآلی‌بین دیدهٔ جاهلست حالی‌بین
حالی بر او هر که درآید بسوآلی آسوده دلی یابد و حالی و مآلی
و امتنی مرضیا لدیه و راضیا عنه رضا یجدی مفاز مآلی
فرخنده مآلی که دلش راست همیشه اندیشه غمخواری اولاد پیمبر