لوئی
معنی کلمه لوئی در لغت نامه دهخدا

لوئی

معنی کلمه لوئی در لغت نامه دهخدا

لوئی. ( اِ )پشم مانندی که بر سر جگن هست و آن را با آهک بیامیزند و صاروج سازند. پنبه سرِ نی باشد که در ساروج آمیزند استواری را. چیزی چون پنبه بر سر شاخه های نی که در ساروج آمیزند. جالِحه. کخ. لُخ. دُخ. دوخ. بَردی. پیزُر. کرَک. قطن برَدی . طوط. گل نی که به ساروج آمیزند. پنبه بَردی. پنبه دوخ. قنصف. بیلم. بُرس. بَرس. پنبه گیاه بردی. و رجوع به بَرس در منتهی الارب و بردی و نیز لُخ شود.
لوئی. ( اِخ ) ولیعهد فرانسه ، فرزند لوئی پانزدهم و پدر لوئی شانزدهم پادشاه فرانسه و لوئی هجدهم و شارل دهم. ( 1729-1765 م. ).
لوئی. ( اِخ ) لوئی اول ، ملقب به کبیر. پادشاه هنگری ( مجارستان ) و لهستان از 1342 تا 1382 م.
لوئی. ( اِخ ) لوئی اول. کنت دانژو. دومین پسر ژان دوم پادشاه فرانسه.
لوئی. ( اِخ )لوئی اول. پادشاه پرتقال ، مولد لیسبن به سال 1838 ووفات 1889 م. وی به سال 1861 به سلطنت رسیده است.
لوئی. ( اِخ ) لوئی اول. امپراطور مشرق از 814 تا 840 م. همزمان لوئی لو دبونر پادشاه فرانسه.
لوئی. ( اِخ ) لوئی اول. پادشاه آلمان ، همزمان لوئی لو دبونر پادشاه فرانسه.
لوئی. اول ( اِخ ) پادشاه باویر از سال 1825 تا سال 1848 م.
لوئی. اول ( اِخ ) لوئی اول. لو دبونر پسر شارلمانی و هیلدگارد، مولد شاسنوی ( لو اِ-گارن ) در 778 م. امپراطور مشرق و پادشاه فرانسه از 814 تا 840 م.
لوئی. ( اِخ ) لوئی پانزدهم ، مشهور به «لوبین اِمِه ». سومین پسر لوئی دوک دوبورگونی و ماری آدِلائید دُساووآ و کوچکترین نوه لوئی چهاردهم ، مولد ورسای به سال 1710، پادشاه فرانسه از سال 1715 تا 1774 م.
لوئی. ( اِخ ) لوئی پنجم ، مشهور به «لو فنآن ». فرزند لوتر و اِما، مولد 966م. پادشاه فرانسه از 986 تا 987م. وی در شکارگاه هلاک شد و با مرگ او سلسله کارلنژها برافتاد.
لوئی. ( اِخ ) لوئی چهاردهم ، ملقب به لوگران ( کبیر )، فرزندلوئی سیزدهم و آن دُتریش. مولد «سن ژرمن -آن -لِی » به سال 1638. پادشاه فرانسه از سال 1643 تا سال 1715.
لوئی. ( اِخ ) لوئی چهارم. دوترمِر. فرزند شارل سوم ( لوسمپل )، مولد حدود سال 921م. پادشاه فرانسه از سال 936 تا 954م.
لوئی. ( اِخ ) لوئی دوازدهم ، ملقب به لو پر دو پوپل ( پدر مردم ) فرزند شارل ، دوک دُرلئان و ماری دوکلو و کوچکترین نواده شارل پنجم.مولد بلوا بسال 1462 و وفات کمی پس از سال 1515م.

معنی کلمه لوئی در فرهنگ فارسی

نام چند تن از پادشاهان فرانسه : لوئی اول امپراتور شرقی و پادشاه فرانسه ( و. کاسنوی ژیروند ۷۷۶ - ف. ۸۴٠م . ). وی پسر شارلمانی است و شارلمانی بدست خود تاج را بر سر لوئی نهاد . تاریخ نویسان لوئی اول را [ لوئی لین ( بی عزم )] و معاصرینش او را [ لوئی پرهیزگار ( پارسا ) لقب دادند . لوئی مردی متدین بود بسیاری از شورشها را خواباند و با قدرت بر فرانسه و کشورهای ژرمانی فرمانروایی کرد . وی در لشکرکشی ضد یکی از پسرانش در گذشت . یا لوئی دوم ملقب به الکن پادشاه فرانسه ( و. ۸۷۹ - ۹۴۶ م . ) ( جل. ۸۷۹ - ۸۷۷ م . ) وی با [ برنار دوک سپتیمانی ] جنگید و پیروز شد . یا لوئی سوم پادشاه فرانسه ( و. حدود ۸۶۳ - ف. ۸۸۲ م . ) . ( جل. ۸۸۲ - ۸۷۹ . ) وی مجبور شد قسمتی از [ لورن ] را برقیب خود [ لوئی دو ژرمانی ] واگذارد و سرزمین فرمانروایی خود را با برادرش [ کارلومان ] تقسیم کند . یا لوئی چهارم ملقب به لاجوردی پادشاه فرانسه (و. ۹۵۴ - ۹۲۱ م . ).( جل. ۹۵۴ - ۹۳۶ م . ) . وی با [ هوگ کبیر و نرمانها جنگید و اسیر اینان شد و پس از رهایی از اسب سقوط کرد و در گذشت . یا لوئی پنجم پادشاه فرانسه ( و. حدود ۹۶۷ - ف. ۹۸۷ ک . ) ( جل. ۹۸۷ - ۹۸۶ م . ) با مرگ وی خاندان سلطنتی کارولنیژین ها در فرانسه منقرض شد . یا لوئی ششم ملقب به کلان پسر فیلیپ اول از خاندان کاپسین ها و پادشاه فرانسه ( و. پاریس حدود ۱٠۸۱ - ف. ۱۱۳۷ م . ) . ( جل. ۱۱۳۷ - ۱۱٠۸ م . ) . وی با لشکر کشیهای بسیار نظم را در کشور برقرار کرد و با هانری اول پادشاه انگلستان که نرماندی را بتصرف آورده بود جنگید ولی شکست یافت اما هانری پنجم پادشاه ژرمانی را که بفرانسه هجوم آورده بود شکست داد . یا لوئی هفتم ملقب به جوان پادشاه فرانسه ( و. ۱۱۸٠ - ۱۱۲٠ م . ) . ( جل. ۱۱۸٠ - ۱۱۳۷ م . ) . وی بهمراه [ کنراد ] امپراتور روم غربی در جنگ صلیبی شرکت کرد ولی در نزدیکی دمشق بسال ۱۱۴۸ م. شکست خورد و بفرانسه بازگشت . لوئی با هانری دوم پادشاه انگلستان بر سرزمینهای : [ آنژو ] [ من ] [ نرماندی ] [ سن ] [ لوار ] و [ گارون ] بسال ۱۱۵۲ جنگ را آغاز کرده ولی نتوانست در برابر وی مقاومت کند . بالاخره به پاپ آلکساندر سوم توسل جست و او با تهدید به تحریم جنگ هانری دوم را بامضای صلح سال ۱۱۷۷ م . وادار ساخت . ولی مجددا این جنگها در زمان سن لوئی تا سال ۱۲۵۹ م. ادامه یافت و آن بمنزله جنگهای صد ساله اول بین دو کشور انگلیس و فرانسه محسوب میشود . یا لوئی هشتم ملقب به [ شیر ] پادشاه فرانسه ( و. پاریس ۱۱۸۷ - ف. ۱۲۲۶ ) ( جل. ۱۲۲۶ - ۱۲۲۳ م . ) . وی در جنگ پادشاه انگلستان بنام [ ژان بی زمین ] که توسط نجبا و اشراف بانگلستان دعوت شده بود فتح کرد و در لندن بسال ۱۲۱۶ م . تاجگذاری کرد . اما در لینکلن شکست خورده بفرانسه بازگشت و از انگلستان سرزمینهای متصرفی آن دولت را در پواتر لیموزن و پریگور و سایر جاها جدا ساخت . همچنین وی با [ آلبی ژواها ] جنگید و سرزمین [ لانکدوک ] را بتصرف آورد . یا لوئی نهم ملقب به لوئی مقدس پادشاه فرانسه ( و. پواسی ۱۲۱۴ - ف. ۱۲۷٠ م . ) . ( جل. ۱۲۷٠ - ۱۲۲۶ م . ) . چون پادشاهی نیک و پرهیزگار بود . پاپ نام ویرا در ردیف اولیائ مقدس ثبت کرد . وی در آغاز پادشاهی گرفتار حمله هانری سوم پادشاه انگلستان شد و زمینهای متصرفی پدر خود را به آن پادشاه مسترد داشت . در جنگ ششم و هفتم صلیبی شرکت کرد . در جنگ هفتم که بسال ۱۲۷٠ م . اتفاق افتاد بمنظور اینکه سلطان تونس را بدین مسیح بیاورد گفت : من حاضرم بطیب خاطر بقیه عمر را در زندان مسلمانان بسر برم بشرط آنکه سلطان تونس بدیانت مسیح بگرود . وی باندازه ای در این کار اصرار ورزید که جان خود را بر سر آن گذاشت . لوئی نهم بگسترش عدل و داد کوشش داشت و نمایندگان شهرها و اصناف را بمجلس سلطنتی راه داد و مقرر داشت استیناف احکام صادره از دادگاه بشاه مراجعه شود . فضایل اخلاقی و تقدس او بیش از فتوحاتش به علو مقام وی در اروپا کمک کرد چنانکه بسیاری از دولتها وی را در اختلافاتشان بحکمیت میطلبیدند . وی در آبادانی کشور کوشید و بناهای با عظمتی مانند : [ سنت شاپل ] [ سوربون ] و غیره بنا کرد و نیز در هماهنگ ساختن وضع پول و ایجاد سیستم واحد پولی سعی فراوان مبذول داشت . ذکران وی ۲۵ اوت است . [ ژوانویل ] شرح زندگی ویرا نوشته است . یا لوئی دهم ملقب به پرخاشجو ( و. پاریس ۱۲۸۹ - ف. ۱۳۱۶ م . ) ( جل. ۱۳۱۶ - ۱۳۱۴ م . ) . وی بسرزمین [ فلامان ها ] لشکر برد ولی به نتیجهای نرسید و به اجبار فرمان شناسایی حقوق و معافیت مالیاتی آنان را بر نجبا و اشراف تحمیل کرد . یا لوئی یازدهم پادشاه فرانسه ( و. بورژ ۱۴۲۳ - مقت. ۱۴۸۳ م . ) ( جل. ۱۴۸۴ - ۱۴۶۱ م . ) . وی با اعمالی که انجام داد سنیورها را ضد خود شوراند . آنان اتحادیه ای بنام [ اتحادیه اموال عمومی ] ضد او تشکیل دادند و او را مجبور به بستن قرار دادها و پذیرفتن خواستهایشان کردند . اما بزودی لوئی یازدهم از پیمانهای خود سرباز زد و در نتیجه از طرف دوک [ بورگونی ] زندانی شد و دوک قرار داد واگذاری [ شامپانی ] را ببرادر لوئی بر وی تحمیل کرد . لوئی پس از جنگهای بسیار دیگر بر قدرت فئودالها و سنیورها پیروز گردید و سرزمینهای آنها را بزیر فرمان خود آورد . او در فرانسه پست چاپاری سواره ایجاد کرد نیروی نظامی را توسعه داد و در پاریس چاپخانه دایر نمود . لوئی یازدهم یکی از بزرگترین پادشاهان موجد اتحاد سرزمینهای گوناگون دوره فئودالیته فرانسه میباشد . یا لوئی دوازدهم ملقب به [ پدر ملت ] پادشاه فرانسه ( و. بلوا ۱۴۶۲ - ف. ۱۵۱۵ م . ) ( جل. ۱۵۱۸ - ۱۴۹۸ م . ). وی در فراهم آوردن آسایش و امنیت مردم کوشش کرد. ببازرگانی فرانسه رونق بخشید به ناپل و میلان لشکر کشید و میلان را بتصرف آورد . لوئی دوازدهم در هزینه های دولت و دربار راه صرفه جویی را پیش گرفت پاره ای از مالیات ها را لغو کرد و بترویج کشاورزی پرداخت بطوریکه در دوران پادشاهی او که بحبوحه جنگهای ایتالیا بود فرانسه آبادان تر و ثروتمند تر شد . یا لوئی سیزدهم ملقب به [ دادگر ] پادشاه فرانسه ( و. فونتنلو ۱۶٠۱ - ف. ۱۶۴۳م . ) ( جل. ۱۶۴۳ - ۱۶۱٠ م . ) . وی پسر هانری چهارم و ماری دمدیسی است و پس از پدرش سلسله پادشاهی فرانسه را [ بوربون ] نامیدند . در ابتدای پادشاهیش چون ۹ سال بیش نداشت مادرش نیابت سلطنت را بعهده گرفت و در این مدت امور فرانسه دچار هرج و مرج شد تا لوئی سیزدهم زمام اداره کشور را بعهده [ کاردینال ریشلیو ] سپرد . وی که مردی با کیاست و تدبیر بود ابتدا نفوذ پروتستانها و سرکشی امر او رجال را از بین برد و آنگاه سیاست خارجی فرانسه را اعتبار بخشید فرانسه را در جنگهای سی ساله شرکت داد که مدتها پس از مرگ ریشلیو ادامه داشت . لوئی سیزدهم علی رغم توطئه های مادرش و دیگران پیوسته از تدابیر و مصلحت اندیش های ریشلیو بهره میبرد و او را معزز میداشت تا اینکه هفت ماه پیش از مرگ لوئی در گذشت و بنا بر وصیت [ مازارن ] را بجانشینی خود برگزید . یا لوئی چهاردهم ملقب به ( کبیر ) پادشاه فرانسه ( و. سن ژرمن آن ۱۶۳۸ - ف. ۱۷۱۵ م . ) ( جل. ۱۷۱۵ - ۱۶۳۸ م . ) . لوئی چهاردهم هنگام مرگ پدر ۵ ساله بود مازاران بیاری مادر لوئی امور فرانسه را اداره کرد تا اینکه در سال ۱۶۶۱م . مرد و لوئی ۲۳ ساله بطور مستقیم و رسمی اداره امور کشور را بدست خویش گرفت . او با قدرت حکومت کرد بعلم و فرهنگ توجه بسیار مبذول داشت با فیلیپ چهارم و پنجم پادشاهان اسپانیا بر سر وراثت جنگهایی کرد و در نتیجه امپراتوری آلمان نواحی سفلای اروپا میلان ساردن و ناپل را بتصرف در آورد . با هلند نیز جنگید و بموجب صلح [ نیمگ ] بخشی از فلاندر و فرانش کنته را بفرانسه ملحق کرد . با اتحادیه پادشاهان انگلستان آلمان سوئد و اسپانیا بنام اتحاد [ اوگسبورگ ] جنگهایی کرد . نتیجه تاثیرات عمیق زیانها و خسارات فراوان لشکر کشیهای لوئی چهاردهم یکی از مهمترین علل انقلاب کبیر فرانسه در زمان لوئی شانزدهم گردید . یا لوئی پانزدهم ملقب به [ محبوب ] پادشاه فرانسه ( و. ورسای ۱۷۱٠ - ف. ۱۷۷۴ م . ) ( جل. ۱۷۷۴ - ۱۷۱۵ م . ) . وی مردی خوش گذران بود و گامی بسود فرانسه برنمیداشت و همین امر بحران شدیدی پدید آورد . اوضاع مالی بسبب جنگهای پی در پی لوئی چهاردهم خراب شده و دولت مبلغ هنگفتی وام داشت . در دوران لوئی پانردهم وضع بدتر شد هرج و مرج در اداره امور کشور راه یافت و مقدمات انقلاب بزرگ فرانسه فراهم گردید . لوئی پانزدهم در سال ۱۷۴۴ م . بهمراهی دولت های اسپانیا و پروس در جنگ جانشینی اتریش شرکت جست . و نیز ضمن قرار داد ۱۷۶۳ م . مستعمرات فرانسه در هندوستان و کانادا را به انگلستان واگذار کرد . پیش از مرگ وی مردم او را لقب [ لوئی محبوب ] دادند . یا لوئی شانزدهم . پادشاه فرانسه ( و. ورسای ۱۷۵۴ - مقت. ۱۷۹۳ م . ) . وی پادشاهی پرهیزگار و نیک نفس بود و لکن سیاست کشورداری را نمیدانست و در تحت تاثیر زنش ماری آنتوانت بعیاشی و هوسرانی پرداخت . با اینکه [ تورگو ] وزیر دارایی بامور پاشیده مالی سرو صورتی داد ولی مفتخواران درباری وجود وی را تحمل نکردند و لوئی شانزدهم را مجبور بعزل او کردند و بجایش [ نکر ] را بر گزیدند . نکر هم بسرنوشت تورگو دچار شد و مقام وی به [ کالون ] رسید . او بمنظور تامین منافع درباریان ببذل و بخشش خزانه دولت مبادرت کرد ولی پس از چندی [ بریین ] با کمک ماری آنتوانت بوزارت دارائی منصوب شد . اما مردم و پارلمان بر سر وضع مالیات جدید با کالون مخالفت کردند . بنابراین بین [ مجلس طبقات عمومی ] که صلاحیت وضع مالیات را داشت و کالون و دربار کشمکش و اختلاف بالا گرفت . لوئی شانزدهم ناچار با تقاضای طبقه سوم دایر بر اینکه نمایندگان آنان برابر نمایندگان دو طبقه روحانیون و نجبا باشد موافقت کرد و همین امر و علل اجتماعی و تاریخی دیگر باعث انقلاب بزرگی در فرانسه شد که که معروف به انقلاب کبیر فرانسه است و جان هزاران تن و خود لوئی شانزدهم و ماری آنتوانت هم بر باد رفت . انقلاب کبیر فرانسه . یا لوئی هفدهم معروف به لوئی شارل دو فرانس پسر دوم لوئی شانزدهم ( و. ورسای ۱۷۸۵ - مقت. ۱۷۹۵ م . ) وی پس از اعدام پدرش بدست انقلابیون در کودکی بهمراه خاندان سلطنتی در [ تامپل ] زندانی شد . و یا بگفته ای ناپدید گردید . درباره قتل وی داستانهای گوناگونی گفته شده است . یا لوئی هیجدهم معروف به لوئی استانیسلاس کساویه پادشاه فرانسه ( و. ورسای ۱۷۵۵ - ف. ۱۸۲۴ م . ) ( جل/ ۱۸۲۳ - ۱۸۱۴ م / ) هنگام انقلاب انقلاب کبیر فرانسه وی رهبری مخالفان انقلاب و مهاجرین از فرانسه را بدست گرفت و بانگلستان رفت . پس از ورود نیروی متحدین ( اتحادیه هفتم ضد ناپلئون ) در سال ۱۸۱۴م . بپاریس حکومتی موقتی بریاست [ تالیران ] تشکیل شد و مجلس هم لوئی هیجدهم را بسلطنت برداشت . لوئی در مدت حکومت صد روزه ناپلئون به بلژیک گریخت تا اینکه پس از شکست ناپلئون در جنگ واترلو مجددا بفرانسه برگشت و همراه نیروی متحدین وارد پاریس شد . وی در این هنگام دومین عهدنامه را با متحدین بست که بموجب آن مرزهای فرانسه بحدود پیش از انقلاب کبیر برگشت .
( اسم ) گیاهی است از تیر. قلقاس ها و از راست. تک لپه ییها که در باتلاقها میروید و دارای ساق. زیرزمینی است . برگهایش طویل ومتناوبند . گلهایش بصورت دو قسمت جداگانه در انتهای ساقه قرار میگیرند . قسمت انتهایی مخروطی شکل و شامل گلهای نر است و قسمت زیرین آن که بلافاصله زیر قسمت قبلی قرار دارد استوانه یی شکل است وگلهای ماده را تشکیل میدهد . استوانه ای که تشکیل دهند. گلهای ماده است برنگ قهوه یی تیره میباشد . در حدود ۱٠ گونه از این گیاه شناخته شده که در سراسر مناطق باتلاقهای کر. زمین میرویند . گلهای ماد. این گیاه پس از آمیزش دانه های بسیار میسازند که لابلای آنها رشته های پنبه مانند بسیار نازک بهم فشرده قرار دارد و چون خشک شود استوان. ماده متلاشی شده رشته های سفید پنبه مانند و دانه ها بوسیل. باد متفرق و پراکنده میشوند . از رشته های پنبه مانند این گیاه جهت تهی. نوعی ساروج در بنایی نیز استفاده میکنند روخ لوخ لخ رخ بردی حفا بوط طیفی .
پادشاه آلمان همزمان با لوئی دبونر پادشاه فرانسه .
ابن غالب بن فهر بن مالک مکنی به ابوکعب جدی جاهلی از قریش و جد هفتم رسول صلوات الله علیه .

معنی کلمه لوئی در فرهنگستان زبان و ادب

{Typha} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از لوئیان علفی تکپایه با حدود پانزده گونه که در زیستگاه های مرطوب جهان مخصوصاً نیمکرۀ شمالی می رویند؛ برگ های آنها متناوب و معمولاً قاعده ای و به یک ساقۀ سادۀ بدون گره متصل است و گل های تکجنسی آنها در گل آذین سنبلۀ...

معنی کلمه لوئی در دانشنامه عمومی

لوئی (سرده). لوئی ( نام علمی: Typha ) سرده ای است شامل حدود ۳۰ گونه از گیاهان گلدار تک لپه ای از خانوادهٔ لوئیان، که در زیستگاه های مرطوب جهان مخصوصاً نیم کره شمالی در اطراف تالاب ها می رویند؛ برگ های آنها متناوب و معمولاً قاعده ای و به یک ساقه ساده بدون گره متصل است و گل های تک جنسی آنها در گل آذین سنبله متراکم قرار دارد و گرده افشانی در آنها با باد انجام می شود؛ گل نر به یک جفت پرچم و کرک تقلیل یافته است و تعداد زیادی از گلهای ماده در زیر گل نر بر روی ساقه تشکیل یک سنبلهٔ سوسیس شکل می دهند.
لوئی گیاهی است چند ساله با ساقه های زیر زمینی و میوه های استوانه ای مخمل مانند به رنگ قهوه ای و خرمایی و بومی مرداب ها، برکه ها و باتلاق های معتدل و آب های شیرین و با ویژگی برگ ریزان پاییزی که ارتفاع آن به یک تا دو متر و البته در مناطقی از قبیل کالیفرنیا، تکزاس، مکزیک و آرژانتین، ارتفاعش به ۵ متر نیز می رسد. این گیاه، به فراوانی در جلگه ها و مناطق باتلاقی شمال ایران می روید.
از برگ های آن در حصیربافی، سبدبافی و… استفاده می شود.
دانه های آن را کرک های پنبه ای پوشانیده که شبیه پنبه می باشند و باعث می شود که دانه پس از رها شدن در زمستان و حتی تا اوایل فروردین به همراه باد به آسانی به اطراف پراکنده شود. برگ های آن باریک و دراز است که از قاعده ساقه خارج و به طور عمودی تا رأس ساقه بالا می رود.
نام های به ثبت رسیده از این قرار است:
• Typha albida – ( افغانستان )
• Typha alekseevii – ( قفقاز )
• Typha angustifolia – آمریکا، هند )
• Typha × argoviensis – ( آلمان + سوئیس )
• Typha austro - orientalis – ( بخش اروپایی روسیه )
• تیفا آدربایجاننسیس – ( ایران )
• Typha × bavarica – ( آلمان )
• Typha capensis – ( آفریقای گرمسیری و جنوبی )
• Typha caspica – ( جمهوری آذربایجان )
• Typha changbaiensis – ( شمال شرقی چین )
• Typha davidiana – ( چین )
• تیفا دمینجنسیس – آمریکا، استرالیا
• Typha elephantina – ( از الجزایر تا جنوب چین )
• Typha × gezei – ( فرانسه )
• Typha × glauca ( T. angustifolia × T. latifolia ) – لوئی هیبرید، لوئی سفید ( یک دورگه )
• Typha grossheimii – آسیای مرکزی
• Typha incana – روسیه مرکزی
• Typha joannis – مغولستان + استان آمور
• تیفا کالاتنسیس – ایران
• بوربا – لوئی متداول - بسیار گسترده
• لوئی برگ باریک – جنوب اروپا + بیشتر آسیا
• Typha lugdunensis – غرب اروپا، آسیای جنوب غربی، چین
• لوئی کوچک – اروپا + آسیا
• Typha orientalis – شرق آسیا، استرالیا، نیوزیلند
• Typha pallida – آسیای مرکزی، چین
• Typha × provincialis – فرانسه
• Typha przewalskii – چین، شرق دور روسیه
• Typha shuttleworthii – اروپا، ایران، ترکیه
• Typha sistanica – ایران
• Typha × smirnovii – بخش اروپایی روسیه
• Typha subulata – آرژانتین، اروگوئه
• Typha × suwensis – ژاپن
• Typha tichomirovii – بخش اروپایی روسیه
• لوئی ترکمنی – ترکمنستان
• Typha tzvelevii – سرزمین پریمورسکی
• Typha valentinii – جمهوری آذربایجان
• Typha varsobica – تاجیکستان
لوئی (مجموعه تلویزیونی). لوئی ( به انگلیسی: Louie ) برنامه تلویزیونی کمدی - درام آمریکایی است که از سال ۲۰۱۰ از شبکه اف ایکس پخش می شود. نویسندگی، کارگردانی، تدوین و تولیدکننده مجموعه، لوئیز سی. کی. استندآپ کمدین آمریکایی می باشد. او در این مجموعه در نقشی خیالی از خود بازی می کند. یک کمدینی که به تازگی طلاق گرفته و دو دختر کوچک خود را در نیویورک بزرگ می کند. این مجموعه نسبت به دیگر مجموعه های کمدی، روند غیرمعمول و آزادی دارد که شامل داستان های با خط داستانی نامرتبط از زندگی لوئی و اجراهای استندآپ او می باشد.
این مجموعه تحسین منتقدان را برانگیخت و در سال ۲۰۱۰ در چند لیست در جایگاه ده مجموعه اول جای گرفت. سی. کی. برای بازیگری، نویسندگی و کارگردانی در این مجموعه چندین بار نامزد دریافت جایزه امی شد و در شصت و چهارمین دوره جایزه های امی برنده جایزه بهترین نویسنده مجموعه های کمدی شد.
پخش مجموعه لوئی از سال ۲۰۱۰ شروع شد و این مجموعه دارای پنج فصل می باشد. ۳ فصل اول دارای ۱۳ قسمت، فصل چهارم دارای ۱۴ قسمت و فصل پنجم دارای ۸ قسمت است.
داستان مجموعه برداشت آزادی از زندگی لوئیز سی. کی. می باشد که زندگی او در حال اجرای برنامه های کمدی به همراه زندگی عادی او از پدری تنها و صاحب دو دختر را به تصویر می کشد. هر قسمت بیشتر دارای دو داستان موضوعی مرتبط یا نامرتبط است که زندگی لوئی را نشان می دهد.
بخش هایی از مجموعه که سی. کی. در آن در حال اجرای استندآپ کمدی است بیشتر در سالن های کمدی کوچک، همچون انبار کمدی و کارولینز برادوی در منهتن اجرا شده است. اجراهای استندآپ اکثر شامل موضوعاتی است که خاص این مجموعه تولید شده اند و بیشتر از نمای نزدیک فیلم برداری شده اند نه از دید تماشاگران. در برخی موارد بخش های کمدی داستان معین و مشخص برای خود دارند. در فصل اول گه گاه مکالمات ناشیانه بین لوئی و روانشناسش نیز به تصویر کشده شده است. در آغاز فصل سوم برخی از قسمت ها فاقد بخش های اجرای کمدی و بخش آغازین می باشند.
داستان هر قسمت این مجموعه اغلب متمایز از یکدیگر می باشد، هرچند برخی از نقش های فرعی ( همچون پاملا، دوست لوئی ) گهگاه داستان های ادامه داری را در چند قسمت انجام می دهند. در برخی موارد پیوسستگی در داستان همچون اجرای کاراکتر مادر لوئی توسط دو شخص متفاوت در دو قسمت متفاوت، رعایت نمی شود. لوئی نیز در اینباره گفته «هر قسمت مجموعه هدف خاص خودش را دارد و اگر اهداف یک قسمت اهداف قسمت دیگر را نقض می کند … من اهمیتی نمی دهم. » داستان بعضی از قسمت ها نیز خارج از خط زمانی داستان اصلی می باشد. همچون قسمت «خدا» که کودکی لوئی را نشان می دهد و قسمت «اوه لوئی» که داستان ۹ سال گذشته کاری این کمدین را نمایش می دهد. در فصل سوم مجموعه به سمت پیوستگی داستانی می رود اما داستانی متصل به فصل گذشته ندارد.
لوئی (کمون). لوایس ( به فرانسوی: Lhuis ) یک کمون در کشور فرانسه است که در canton of Lhuis واقع شده است.
لوایس ۲۴٫۴۳ کیلومترمربع مساحت و ۸۱۷ نفر جمعیت دارد و ۳۹۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه لوئی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه لوئی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه لوئی در دانشنامه عمومی

معنی کلمه لوئی در ویکی واژه

سرده‌ای از لوئیان علفی تکپایه با حدود پانزده گونه که در زیستگاه‌های مرطوب جهان مخصوصاً نیمکرۀ شمالی می‌رویند؛ برگ‌های آنها متناوب و معمولاً قاعده‌ای و به یک ساقۀ سادۀ بدون گره متصل‌ است و گل‌های تکجنسی آنها در گل‌آذین سنبلۀ (spike) متراکم قرار دارد و گرده‌افشانی در آنها با باد انجام میشود؛ گل نر به یک جفت پرچم و کرک تقلیل یافته است و تعداد زیادی از گل‌های ماده در زیر گل نر بر روی ساقه تشکیل یک سنبلۀ سوسیس‌شکل می‌دهند.

جملاتی از کاربرد کلمه لوئی

یورگی لوئیز آندراده در تیم‌های فوتبال فلامینگو سابقهٔ حضور دارد.
آدلیا فیلد در سال ۱۸۵۹ با یکی از فارغ‌التحصیلان ابرلین به نام جیمز میکس جانستون ازدواج کرد که در سال ۱۸۶۲ درگذشت. آدلیا فیلد جانستون نیز در سال ۱۹۱۰ در سن ۷۳ سالگی در خانه‌اش در ابرلین درگذشت. هریت لوئیز کیلر زندگی‌نامهٔ جانستون را نوشت و در سال ۱۹۱۲ آن را منتشر کرد.
برانش، شاخه با برگ و میوه دان فروئی نو، ما، ژمن، تو، تواوو، شما و این سلوئی
گرنه فدای آن سری ور نه به پای آن تنی دل نه که سنگ پهلوئی سر نه که بار گردنی
از لب شفتالوئی دو لطف کن لطف اگر چه العنب گویند دو دو
آندره لوئیز گارسیا در تیم‌های فوتبال سانتوس سابقهٔ حضور دارد.
جز من که میتواند بوست بجان خریدن کاین لقمه از بزرگی گیرد بهر گلوئی
بس کن از جان خشک خاقانی که نه بس صید چرب پهلوئی
گفت بر هر پهلوئی گشتم براه هم بتر من آمدم بیگاه و گاه
چو باشه دوخته چشمی به سوزن تقدیر چو لاشه بسته گلوئی به ریسمان قضا
چو ارک قوس و فلش تیر و دام میدان پژ مط پلوئی، نواژ، ابر و برف باشد نژ
ای عشق بیا که جان مائی وی عقل برو که ما ولوئیم
تو لولوئی و من دریای نورم تو موسی من و من کوه طورم