لفظ
معنی کلمه لفظ در فرهنگ معین
معنی کلمه لفظ در فرهنگ عمید
۲. سخن، گفتار.
معنی کلمه لفظ در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- آوازی مفرد یا مرکب که از دهان بر آرند کلمه جمع : الفاظ مقابل معنی : ... این کلم. تعظیم است بلفظ تعجب میگوید ... توضیح ۱ لفظ عبارتست از آنچه که شخص بر زبان راند خواه مستعمل باشد و خواه مهمل ( بی معنی ) . توضیح ۲ لفظ عبارت از کلمه و صوتی است که دلالت بر معنیی کند و آن بر دو قسم است : مفرد و مرکب . مرکب آن بود که جزوی از و بر جزوی از معنی او دلالت کند مانند : هذا الانسان که دال است بر این مردم و لفظ مفرد آن بود که جزوی از او بر جزوی از معنی او دلالت نکند مانند : انسان که بر مردم دال است چه جزوی از این لفظ بر جزوی از معنی دال نیست . در قسم اول این مردم لفظ هذا هم دال بر جزئ است که این باشد و در قسم دوم لفظ انسان بر تمام معنی دلالت کند که انسان باشد . ۲- سخن گفتار : لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک رویی لطف زیبا چشمی خوش کشیده . ( حافظ .۲۹۴ ) یا ترکیبات اسمی : لفظ قلم . سخن آنچنانکه در کتاب نویسند گفتار با کلمات تمام نه با کلمات شکسته . یا لفظ کلی . لفظی که دلالت بر کل کند مقابل لفظ جزوی ( جزئی ) : موضوع با لفظی کلی بود یا لفظی جزوی . یا لفظ مولف . آن بود که جزوی از او بر جزوی از معنی او دلالت کند . لفظ مولف را که آنرا قول خوانند اصناف بسیار باشد که در محاورات بکار دارند . مقابل لفظ مفرد . یا لفظ مفرد . آن بود که جزوی از او بر جزوی از معنی او دلالت نکند . مقابل لفظ مولف . یا ترکیبات فعلی : به لفظ قلم صحبت کردن ( حرف زدن ) . ۱- آنچنانکه در کتاب نویسند سخن گفتن . ۲- با الفاظ مصنوع و متکلف سخن گفتن . یا در لفظ آمدن . بگفتار آمدن متکلم شدن : ... از بهر آن خفیف خواندند که سبک در لفظ آید .
انداختن چیزی را . یا بمردن
معنی کلمه لفظ در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه لفظ در دانشنامه اسلامی
معنی رَاغِبٌ ... عَنْ: روی گردان از(کلمه رغبت وقتی با لفظ " عن "متعدی شود ، معنای اعراض و نفرت را میدهد ، و چون با لفظ " فی "متعدی شود ، معنای میل و شوق را میدهد )
معنی تَأْوِیلِ: معنایی غیر از معنای ظاهری لفظ - معنا و مقصود اصلی
معنی ﭐدْعُ: بخوان(دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، هم شامل دعوت کردن بوسیله لفظ میشود و هم شام...
معنی دَعَا: خواند-طلب کرد(دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، هم شامل دعوت کردن بوسیله لفظ میشود ...
معنی دُعَاءٍ: دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، هم شامل دعوت کردن بوسیله لفظ میشود و هم شامل آنجا...
معنی دَعَوْتُ: خواندم - دعوت کردم(دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، هم شامل دعوت کردن بوسیله لفظ م...
معنی لَمْ یَدْعُنَا: اصلاً ما را نخوانده - اصلاً از ما طلب نکرده(دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، هم شا...
معنی یَدْعُ: بخوانَد -طلب کند (جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد.دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است...
معنی یَدْعُوکَ: تو را می خوانَد-تو را دعوت می کند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، هم شامل دعوت ک...
معنی یَدْعُوکُمْ: شما را می خوانَد- شما را دعوت می کند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، هم شامل دعو...
معنی یُدْعَوْنَ: خوانده می شوند - صدا زده می شوند - دعوت می شوند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ، ...
معنی یَدْعُونَنَا: ما را می خوانند - ما را صدا می زنند -ما را دعوت می کنند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی...
معنی یَدْعُونَنِی: مرا می خوانند - مرا صدا می زنند -مرا دعوت می کنند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ...
معنی یَدْعُونَهُ: او را می خوانند - او را صدا می زنند -او را دعوت می کنند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
انداختن. «لَفَظَ ریقَهُ: رَمی بِهِ» آب دهانش را انداخت «لَفَظَ الرَّحَی الدِّقیقَ» آسیاب آرد را کنار ریخت. کلام را از آن لفظ گویند که از دهان انداخته میشود . سخنی نمیگوید مگر اینکه نزد او مراقبی است آماده. این لفظ تنهایکبار در کلام اللَّه آمده است. آیه صریح است در ضبط و محفوظ ماندن اقوال انسان مثل: .
[ویکی فقه] لفظ (ادبیات عرب). آنچه از اصوات که از دهان بیرون می آید را لفظ نامیده اند، خواه دارای معنا باشد مانند «فِی» یا بدون معنا مانند «باء، تاء و ...»، و خواه یک کلمه یا بیشتر باشد.
لفظ در لغت به معنای دور انداختن و پرتاب کردن است خواه از دهان باشد یا چیز دیگر، و خواه آنچه از دهان انداخته می شود صوت باشد یا غیر آن.
انواع لفظ
لفظ بر دو قسم است؛ مهمل و مستعمل، لفظ مستعمل دارای معنا است مانند زید و لفظ مهمل دارای معنا نیست و تنها صدائی است که بر یکی از مخارج حروف تکیه دارد مانند دیز.
ابن یعیش، یعیش بن علی، شرح المفصل، ج۱، ص۷۰.
• ابن فارس می گوید: «اللام والفاء والظاء کلمة صحیحة تدل علی طرح الشیء، وغالب ذلک ان یکون من الفم، تقول: لفظ بالکلام یلفظ لفظا، ولفظت الشیء من فمی».
ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۲۵۹.
...
معنی کلمه لفظ در ویکی واژه
سخن گفتن.
الفاظ. ؛ ~ قلم صحبت کردن صحبت به شیوه و روش نوشتن.
جملاتی از کاربرد کلمه لفظ
خطاب کردن اوجالان با لفظ «محترم» و کشتهشدگان ترک با لفظ «کله»
همه اندر ثنای من یک لفظ همه اندر هوای من یکسان
حدیث است که آن را لفظ حدیث گویند و معنی سند به طریق متن برای آن است که دانسته شود حدیث، برگرفته از قول چه کسی است.
درین حرف کس را چه دعوی بود که مقصود از لفظ، معنی بود
ز مهر و کین تو روزی دو نکته بستیدند ز لفظ نظم نکردند باور آتش و آب
البته این کلمه در زبان عربی نیز گاهی با تلفظ فارسیاش (ضم باء و سکون واو و فتح یاء) به کار میرود.
در لفظش چو به سد شاخ انگیز مشک خطش چو شکر شیرین است
و قوله: «آتِیهِ» و حدّ لفظه جملا علی لفظ الکلّ.
چو شد ز امر رضا شه کنده این کوه بجو تاریخش از لفظ «رضا شاه»
از قدح بندی گران بر پای مستان بر نهی وز طرب راهی سبک در لفظ رامشکر دهی
دور از همه لفظ و وضع و معنی در معنی لفظ و وضع پیدا
لفظ او بشنو اگر گوهر همی جویی از آنک زیر هر حرفی ز لفظ او کناری گوهر است
استان تومسک (به روسی: То́мская о́бласть، تلفظ: تومسکایا اُبلاست) یکی از واحدهای فدرالی کشور روسیه است.
لفظها باید ز جنس آن جهان هم ز جنس آن دهان و آن زبان