لغزش
معنی کلمه لغزش در لغت نامه دهخدا

لغزش

معنی کلمه لغزش در لغت نامه دهخدا

لغزش. [ ل َ زِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از لغزیدن. عمل لغزیدن. تغییر محل جسمی بر روی جسم دیگر به نحوی که نغلطد و نچرخد. مزلت. زلل. زلت. عَثرت. هفوة. خطا. زلق. زلیلی. سقطة. توفه. شکوخه : زَلة و زُلة؛ لغزش پای در گل و لغزش درسخن. سِقاط؛ لغزش در قول و در فعل. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه لغزش در فرهنگ معین

(لَ زِ ) (اِمص . ) لغزیدن .

معنی کلمه لغزش در فرهنگ عمید

۱. سُر خوردن، لیز خوردن.
۲. [مجاز] خطا، خلاف.

معنی کلمه لغزش در فرهنگ فارسی

لغزیدن
( اسم ) ۱- عمل لغزیدن ۲- خطا زلت : رفیق منصفی دارم که گاه حقیقت احوال و لغزشهای خود را با من در میان می گذارد .

معنی کلمه لغزش در فرهنگستان زبان و ادب

{jitter} [مهندسی مخابرات] تغییرات کوتاه مدت و اتفاقی در زمان بندی و فاز نشانک ها/ سیگنال های ارسالی که به خطا و اختلال در هم زمان سازی منجر می شود
{lapse} [روان شناسی] یک یا چند بار مصرف مادۀ اعتیادآور در دورۀ بهبود

معنی کلمه لغزش در دانشنامه عمومی

لغزش ( به انگلیسی: Slip ) فرآیندی است که طی آن تغییر شکل پلاستیک در مواد توسط حرکت نابجایی ها ایجاد می شود. با مشاهده لغزش نمونه های مختلف دیده شده است که لغزش همواره بر روی صفحات کریستالی خاصی که به صفحات لغزش شناخته می شوند و همچنین در جهات خاصی در این صفحات که به جهات لغزش شناخته می شوند اتفاق می افتد. به مجموع یک صفحه و یک جهت لغزش یک سیستم لغزش می گویند. با توجه به نوع شبکه کریستالی سیستم های لغزش مختلفی در مواد دیده می شود. این صفحات لغزش، صفحات متراکم شبکه کریستالی ( صفحاتی با بیشترین تعداد اتم بر واحد سطح ) و جهات کریستالی نیز جهات متراکم ( جهاتی با بیشترین تعداد اتم بر واحد طول ) می باشند. بزرگی و جهت یک سیستم لغزش به وسیلهٔ بردار برگرز نشان داده می شود. لغزش یکی از مهم ترین مکانیزم های تغییر شکل پلاستیک می باشد. برای کمینه کردن تنش پیرلز - نابارو لغزش غالباً در صفحات بلوری با دانسیته اتمی حداکثر و نیز در جهات فشرده که دارای کمترین فاصله تعادلی بین اتمی است، انجام می گیرد.
لغزش در کریستال های FCC در طول صفحات متراکم رخ می دهد. به طور خاص، صفحه لغزش از نوع {111}، و جهت از نوع < ۱10> است. در نمودار سمت راست، صفحه و جهت خاص ( 111 ) و بود.
با توجه به انواع صفحات و جهات لغزش، کریستال های Fcc دارای 12 سیستم لغزش هستند. در شبکه fcc، نرم بردار برگرز، b، با استفاده از معادله زیر محاسبه می شود:
a ثابت شبکه ی سلول واحد است.
جابه جایی در کریستال های BCC در طول صفحه ای که دارای کوتاه ترین بردار برگرز است رخ می دهد؛ بااین حال، برخلاف FCC، هیچ صفحه متراکمی در ساختار بلوری BCC وجود ندارد. بنابراین، سیستم لغزش در BCC برای فعال شدن نیاز به گرما دارد.
برخی از مواد ( به عنوان مثال α - Fe ) می توانند تا 48 سیستم لغزش داشته باشد. شش صفحه لغزش از نوع {110} وجود دارد، هر کدام با دو جهت < 111> ( 12 سیستم ) . 24 {123} و 12 {112} صفحه با یک جهت < 111> وجود دارد ( 36 سیستم در مجموع 48 ) . درحالی که صفحات {123} و {112} در انرژی فعال سازی با {110} دقیقا یکسان نیستند، ولی آنقدر نزدیک هستند که برای همه اهداف می توان آنها رایکسان فرض کرد. در نمودار سمت راست صفحه و جهت لغزش به ترتیب عبارتند از ( 110 ) و .
| b | = a 2 | ⟨ 111 ⟩ | = 3 a 2
لغزش (آیرودینامیک). لغزش یک حالت آیرودینامیکی است که در آن هواپیما نسبت به جریان هوای مقابل یا باد نسبی تا اندازه ای به طرفین و همچنین به سوی جلو حرکت می کند. به عبارت دیگر، برای یک هواپیمای معمولی، دماغه در جهت مخالف به سمت کناره بال ( ها ) است. هواپیما در پرواز هماهنگ نیست و بنابراین پروازی ناکارآمد دارد.
لغزش (فیلم ۱۹۷۲). لغزش ( لهستانی: Poślizg ) یک فیلم درام لهستانی به کارگردانی یان اومنیتسکی است که در سال ۱۹۷۲ منتشر شد.
• باربارا سووتیشیک
• یان انگلرت
• یژی کاماس
• برونیسواف پاولیک
• تادئوش اومنیتسکی
• یژی اسکولیموفسکی
• هالینا گولانکو
• توماش زالیفسکی
• کشیشتف کوالفسکی
• ویتولد دنبیتسکی
• پیوتر فرونچوسکی
• هلنا نوروویچ
• هانا لاخمن
لغزش (مخابرات). در الکترونیک و مخابرات، لغزش یا لرزش یا جیتر ( به انگلیسی: jitter ) انحراف از تناوب صحیح یک سیگنال احتمالاً متناوب است ( معمولاً در رابطه با یک سیگنال ساعت مرجع ) است. در برنامه های بازیابی ساعت به آن لغزش زمانی می گویند. در طراحی تقریباً همه پیوندهای ارتباطی جیتر یک عامل مهم و معمولاً نامطلوب به حساب می آید.
جیتر را می توان با همان عباراتی که برای همه سیگنال های متغیر با زمان استفاده می شوند، ارزیابی کرد، مثلاً ریشه میانگین مربع ( RMS ) ، یا جابجایی قله - به - قله یا حتی برحسب چگالی طیفی بیان کرد.
دورهٔ لغزش فاصله بین دو برابر حداکثر اثر ( یا حداقل اثر ) یک مشخصه سیگنال است که به طور منظم با زمان تغییر می کند. فرکانس جیتر، به بیانی که بیشتر نقل می شود، وارون دورهٔ لغزش است. استاندارد ITU - T G. 810 فرکانس های لغزش زیر ۱۰هرتز را کُندلغزش یا سرگردانی ( به انگلیسی: wander ) و فرکانس های ۱۰ هرتز یا بالاتر را تخت عنوان لغزش طبقه بندی می کند.
لغزش ممکن است در اثر تداخل الکترومغناطیسی و هم شنوی با حامل های سیگنال های دیگر ایجاد شود. جیتر می تواند باعث سوسوزدن ( به انگلیسی: flicker ) صفحه نمایش نمایشگر شود، بر عملکرد پردازنده ها در رایانه های شخصی تأثیر بگذارد، صداهای تیک دار یا سایر اثرات نامطلوب را در سیگنال های صوتی ایجاد کند و باعث از بین رفتن داده های ارسال شده بین دستگاه های شبکه شود. میزان قابل تحمل لغزش بستگی به کاربرد تحت تأثیر قرار گرفته دارد.
برای لغزش ساعت، سه معیار رایج وجود دارد:
معمولاً در مخابرات، یکاهایی که برای انواع لغزش اشاره شده در بالا استفاده می شود بازهٔ یکه ( UI ) است که کمیت های لغزش را برحسب کسری از دورهٔ یکای انتقال محاسبه می کند. این یکا از آن جهت مفید است که با تغییرات فرکانس ساعت مقیاس می شود و بنابراین امکان مقایسه میان هابندهای ( به انگلیسی: interconnect ) نسبتاً کُند ( مانند T1 ) را با پیوندهای اصلی مازه اینترنت پُرسرعت ( مانند OC - 192 ) فراهم می کند. یکاهای مطلق مانند پیکوثانیه بیشتر در کاربردهای ریزپردازنده رایج هستند. درکنار این یکاها، از یکاهای درجه و رادیان نیز استفاده می شود.
یکی از تفاوت های اصلی بین لغزش تصادفی و تعینی این است که لغزش تعینی محدود است و لغزش تصادفی نامحدود است.
معنی کلمه لغزش در فرهنگ معین
معنی کلمه لغزش در فرهنگ عمید
معنی کلمه لغزش در فرهنگ فارسی
معنی کلمه لغزش در فرهنگستان زبان و ادب

معنی کلمه لغزش در ویکی واژه

لغزیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه لغزش

در عجب درماند کین لغزش ز چیست من نپندارم که این حالت تهیست
در ساخت این آهنگ علاوه بر دیوید گیلمور ،باب ازرین،آنتونی مور و جان کرین نیز حضور دارند.آهنگ به عنوان اولین تک‌آهنگ برای آلبوم لغزش آنی در عقل منتشر شد و در مکان ۷۰ام ۱۰۰آهنگ داغ بیلبورد و در صدر آهنگ‌های راک بیلبورد قرار گرفت.
ما را زحدیث می و ساقی که بدر برد مستیم و عجب نیست ز ما لغزش پائی
یک کف خاک ز تردامنیت خشک نماند تو همان لغزش خود را ز قضا می بینی
برای لغزش در فاز اصلی می‌رسد. در بالا
به لغزش دست از دلدار مگسل گر افتد زلتی از کار مگسل
سیل را تا بحر ساز محملی در کار نیست می‌برد شوقت به دوش لغزش مستانه‌ام
قدم نانهاده به میدان عید شد از لغزش رخش قربان عید
عجز هم‌کافی‌ست‌ هرجا مقصد از خود رفتن‌ است سایه ‌هستی تا عدم یک لغزشی هموار داشت
پا مکش از در دلها که درین لغزشگاه صائب از خاک ز دریوزه دلها برخاست
باران اجسام را برای لغزش و افزایش خود جسم از مواد مهیا می‌کند.
چو اشکم‌، ناتوانی رخصت جرأت نمی‌بخشد مگر از لغزش پابندم احرام دویدن‌ها
مشو ز لغزش پا ناامید در ره عشق که قطع می شود این ره به پای لغزیدن