لری
معنی کلمه لری در لغت نامه دهخدا

لری

معنی کلمه لری در لغت نامه دهخدا

لری. [ ل َرْ ری ی ] ( ص نسبی )منسوب به لرّة، نامی از نامهای اجدادی. ( سمعانی ).
لری. [ ل َرْ ری ] ( اِ ) جذام و دأالاسد. ( ناظم الاطباء ). مأخذ این کلمه به دست نیامد.
لری. [ ل ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به لُر. || زبان لران. || ( حامص ) سادگی. ساده دلی.
- از لُری برآمدن ؛ از روستائیت برآمدن :
زاهد از کوه بصد دلبری آمد بیرون
داخل شهر شد و از لری آمد بیرون.اشرف.

معنی کلمه لری در فرهنگ معین

(لُ ) (حامص . ) ۱ - منسوب به طایفة لُر. ۲ - سادگی ، ساده دلی .

معنی کلمه لری در فرهنگ فارسی

از لهجه های ایرانی است که در لرستان بدان سخن میرانند . زبان لری خود نیز دارای لهجه های فرعی است و لهجه بختیاری با آن نزدیک است . این لهجه دارای ادبیاتی است .
۱- لر بودن . ۲- سادگی ساده دلی . یا از لری بیرون آمدن . از حالت روستایی و سادگی خارج شدن : زاهد از کوه بصد دلبری آمد بیرون داخل شهر شد واز لری آمد بیرون . ( اشرف لغ. ) یا لریش را گفتن . ساده و واضح بیان کردن .
منسوب به لر . یا زبان لران

معنی کلمه لری در دانشنامه عمومی

لری (خواننده). لُری ( فرانسوی: Lorie ؛ زادهٔ ۲ مهٔ ۱۹۸۲ ) یک موسیقی دان، خواننده، ترانه سرا، هنرپیشه، تهیه کننده موسیقی اهل فرانسه است. وی از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است.
از فیلم ها یا مجموعه های تلویزیونی که وی در آن ها نقش داشته است می توان به شمشیر اژدها اشاره نمود.
لری (گربه). لَری ( به انگلیسی: Larry ) ( زادهٔ حدودِ ژانویهٔ ۲۰۰۷ ) یک گربهٔ اهلیِ بریتانیایی است که از سالِ ۲۰۱۱ میلادی در سِمَتِ موش گیرِ ارشدِ دفترِ کابینه در شمارهٔ ۱۰ خیابانِ داونینگ مشغول به کار بوده است − از نخست وزیریِ دیوید کامرون تا ریشی سوناک. هرچند شغلِ لری دستِ کم از قرنِ شانزدهمِ میلادی وجود داشته، او نخستین گربه ای است که به طورِ رسمی به این کار گمارده شده است. نخستین شکارِ شناخته شدهٔ لری یک موش بود که در ۲۲ آوریلِ ۲۰۱۱ کُشت. نخستین شکارش در منظرِ همگانی در ۲۸ اوتِ سالِ بعد بود که آن را مقابلِ خانهٔ شمارهٔ ۱۰ به زمین افکند.
هرچند گفته اند که لری نزدِ انسان ها ترس خورده می نماید، دیوید کامرون خبر داده که او با باراک اوباما دیدارِ دلپذیری داشته است. از دوستانِ لری یکی فریا، گربهٔ جرج آزبرن، رئیسِ خزانهٔ وقت، بوده است.
از درگیری های مشهورِ لری یکی در دسامبرِ ۲۰۲۰ بود که کبوتری را زمین زد ( هرچند کبوتر توانست به سلامت از چنگش بگریزد ) ، و دیگر در اکتبرِ ۲۰۲۲ که روباهی را از محلّه بیرون راند.

معنی کلمه لری در دانشنامه آزاد فارسی

لُری
مجموعۀ گویش های لری، در شمار گویش های جنوب غربی ایران، رایج در ناحیه ای گسترده و پراکنده، به ویژه در مناطق جنوبی و غربی ایران. به طور کلی لری دو دسته گویش را دربردارد: ۱. گویش های لر بزرگ، شامل گویش مَمَسنی و کهگیلویه ای در استان فارس و کهگیلویه ای و گویش بختیاری که در قلمرو بختیاری از غرب اصفهان تا دزفول و شوشتر را دربر می گیرد. ۲. گویش لر کوچک معروف به گویش فیلی که مرکز آن خرم آباد لرستان است و گویش پاپی که در بالا گریوه رواج دارد. گویش های لری تفاوت اندکی با هم دارند.

معنی کلمه لری در ویکی واژه

منسوب به زبان قوم لُر.
سادگی، ساده دلی.

جملاتی از کاربرد کلمه لری

برگریزان تو خوشتر بود از گلریزان در بهار آن که ترا دیده چه گلها چیده است
وقت گلشن خوش که گلریزان ابر رحمت است چشم پل روشن که آب امسال سرشار آمده است
چون نظر بر روی آن دشمن مروت می‌کنم از بهار گریه گلریزان حسرت می‌کنم
وصال امیدینه عمرین گچیتدی کویینده یتیشمز ایشلرینه صائبین دعاسی هنوز
مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن چشم خونبار مرا همکاسه طوفان مکن
برخی این نهاد را در مقایسه با جوانان هیتلری و اس اس در آلمان نازی بکار می‌برند.
بادا همیشه دولت تو ناظر الریاض ! بادا همیشه همت تو عالی الرطب!
ز امر تست گلریزی خزان عمر پیری را ز حکم تست سر سبزی بهار نوجوانی را
زبان اکثریت مردم ازنا لری با گویش گاپله ای است.
‫دلهای غم گرفته ، بدان یاد شاد کن‬ ‫آچیلمیان اوْرکلری شاد ائله
الکالری ۵٬۹۱۸ کیلومترمربع مساحت و ۳۲۹٬۴۲۴ نفر جمعیت دارد.
هم نیست روی‌گفتم با ذوالریاستین کان بحر بیکران نشمارد شمر مرا
دوش لرینده هئره لر وار