لاستیک
معنی کلمه لاستیک در فرهنگ معین
معنی کلمه لاستیک در فرهنگ عمید
۲. رویۀ چرخ اتومبیل و وسایل نقلیه، تایر.
معنی کلمه لاستیک در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- چرم مانندی از کائوچو . ۲- روی. چرخ وسایط نقلیه ( مانند اتومبیل ) .
معنی کلمه لاستیک در دانشنامه عمومی
• استیون اسپینلا - ستوان چاد
• جک پلاتنیک - حسابدار
• روکسان مسکیدا - شیلا
• وینگز هاوزر - مرد روی ویلچر
• هیلی رم - فیونا
• جیمز پارکس - معاون داگ
معنی کلمه لاستیک در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: تایِر) حلقۀ پلاستیکی قابل ارتجاع و بادشدنی ای دور طوقه یا رینگ دوچرخه، اتومبیل، و سایر وسایل نقلیۀ جاده رو. نخستین لاستیک بادی را رابرت ویلیام تامسون (۱۸۲۲ـ۱۸۷۳)، مخترع اسکاتلندی، در ۱۸۴۵ به ثبت رساند، اما جان بوید دانلوپ اسکاتلندی، از ۱۸۸۸ تا ۱۸۸۹، مستقلاً لاستیک بادی دوچرخه را اختراع کرد. لاستیک اتومبیل را با فرآیند ولکانش سخت می کنند. لاستیک واژه ای جعلی و نوساز است و در هیچ زبانی وجود ندارد، فارسی زبانان آن را با حذف پ از واژۀ پلاستیک ساخته اند.
معنی کلمه لاستیک در ویکی واژه
مادة چرم مانند که از شیرة بعضی گیاهان گرفته میشود و پس از یک رشته اعمال صنعتی برای ساختن اشیاء مختلف به کار میرود.
جملاتی از کاربرد کلمه لاستیک
برخی محققان اظهار میکنند که تا سال ۲۰۵۰ ممکن است که در اقیانوسها وزن بیشتری از پلاستیک در مقایسه با ماهیها وجود داشته باشد.