لابی

معنی کلمه لابی در لغت نامه دهخدا

لابی. ( اِخ ) ابن ثور. صحابی است. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه لابی در فرهنگ معین

[ انگ . ] (اِ. ) ۱ - سرسرای بزرگ ورودی ، تالار ورودی هتل و مهمان خانه (فره ). ۲ - گروه یا جریانی که تلاش می کنند بر هیئت حاکمه یا بر کسانی در جهت منافع یا آرمان خود اثر بگذارد.

معنی کلمه لابی در فرهنگ فارسی

ابن ثور صحابی است

معنی کلمه لابی در فرهنگستان زبان و ادب

[علوم سیاسی و روابط بین الملل] ← گروه لابی

معنی کلمه لابی در دانشنامه آزاد فارسی

لابی (lobby)
اصطلاحی برای شخص یا گروه فشاری با هدف تأثیرگذاری بر اقدام دولت، رواج یافته در ایالات متحده امریکا. منشاء این اصطلاح به دهۀ ۱۸۳۰ در آن کشور و اقدام کسانی باز می گردد که مایل به تأثیرگذاری بر سیاست دولت بودند و در لابی یا سرسرای ساختمان کنگره به انتظار نمایندگان منتخب می ایستادند. در نظام تحمیلگری سیاسی در انگلستان، اخبار محرمانه به شکل غیررسمی در دسترس برخی از خبرنگاران پارلمانی گذاشته می شود.

معنی کلمه لابی در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ابو (۱۱۷ بار)ل (۳۸۴۲ بار)ی (۱۰۴۴ بار)

معنی کلمه لابی در ویکی واژه

سرسرای بزرگ ورودی، تالار ورودی هتل و مهمان خانه (فره)
گروه یا جریانی که تلاش می‌کنند بر هیئت حاکمه یا بر کسانی در جهت منافع یا آرمان خود اثر بگذارد.
لابی:

جملاتی از کاربرد کلمه لابی

گلابی را به تلخی راه می‌داد به شیرینی به دست شاه می‌داد
از شیشهٔ مقصود گلابی نگرفتم وز ساغر امید شرابی نچشیدم
بلابین و بلاکش اندر اینجای که تا گردی چو عیسی عین آلای
فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقی بِخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز
رخ از شرم خطش خوی کرد و بشکفت گل رنگینی از مشکین گلابی
اتاق بازرگانی ایالات متحده آمریکا یک گروه لابیگر آمریکایی است که نمایندهٔ منافع بسیاری از کسب و کارها و انجمن‌های تجاری است. اتاق از سازمان‌های دولت آمریکا نیست.
خواهم که مست باشی در ماهتاب خفته من بر رخت فشانده از چشم تر گلابی
از تو با رنگ گل و بوی گلابیم از آنک خوی احمد بود آنجا که خوی تو بود
گلابی کاید از گلهای خود روی نه در خورد دل مردم دهد بوی
چه گویی کز غم گل خون نریزد چو گل ریزد گلابی چون نریزد
ما ناب گلابیم، گل آلود نه‌ایم یا همچو چراغ تیره در دود نه‌ایم