معنی کلمه قلمکار در لغت نامه دهخدا
متاع شهرت این قوم خالی از معنی است
بجز لباس قلمکار نیست چون تصویر.شفیع اثر ( از آنندراج ).بجز دعای قدح نیست ورد خامه ما
ز داغ باده قلمکار گشته جامه ما.محمد سعید اشرف ( از آنندراج ).- امثال :
یک پول جگرک سفره قلمکار نمیخاد ( نمیخواهد ).
|| ( ص مرکب ) حکاک که بروی برنج و نقره و طلا حکاکی میکند. || نقاش. ( ناظم الاطباء ).