قطره چکان
معنی کلمه قطره چکان در فرهنگ معین
معنی کلمه قطره چکان در فرهنگ عمید
معنی کلمه قطره چکان در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قطره چکان در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه قطره چکان در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه قطره چکان
ابر لطف تو به سیلاب جهانی مشغول لب من تشنه بیک قطره چکانی قانع
آب که خود خورد ازان زمزمه قطره چکانید به کام همه
یا در دل من زعشق یک قطره چکان یا در جانم زشرع حرفی بنشان
به آن محیط عطا بس خطاست نسبت ابر که هست او گوهر افشان و ابر قطره چکان
ماند تن او به بسدین ابری وز قطره چکان چو ذره گون ارزن
سنگی و بر سر تو شکافی چو چشمهای وآب حیات قطره چکان از شکاف سنگ
بر گوهر او ابر مگر عاشق گشتست کز دیده همی قطره چکاند بگهر بر
به ابر قطره چکاندن به باد قره زدن برای نزهت دیرین سرای دوران داد