قزاق
معنی کلمه قزاق در لغت نامه دهخدا

قزاق

معنی کلمه قزاق در لغت نامه دهخدا

قزاق. [ ق َزْ زا ] ( اِخ ) قزاقها، شاخه ای از ترکها هستند که به زندگی شبانی تا جنگ اول جهانی ادامه میدادند. بسیاری از آنها از شهرهای ترک نشین خوارزم از جمله خیوه و بخارا فرار کرده اند و نام آنها در زبان ترکی «بی خانمان » و «حادثه جو» و «طاغی » معنی میدهد. آنان در قرن سیزدهم م. زیر فرمان چنگیزخان درآمدند و در تحت حکومت جوجی فرزند جوان وی قرار گرفتند. سپس یکی از بخشهای اردوطلائی شدند و جزء امپراطوری غربی مغول که به وسیله باتو پایه گذاری شد به شمار رفتند. اردوطلائی پس از سه قرن سیادت در شرق و غرب آسیا افول کرد و در اوایل قرن شانزدهم این امپراطوری به خانان چندی تقسیم شد. ولی قزاقها در استپ های ترکستان به سر بردند و در آن هنگام به سه قسمت میشدند: اردوی کوچک ، اردوی متوسط و اردوی بزرگ. اردو کوچک زمستانها را در ساحل دریای خزر و آرال میگذراندند و تابستانها به دامنه های شمالی و جنوبی قشلامیش میکردند. اردوی متوسط زمستانها در سیردریا و تابستانها در سرزمینهای قسمتهای بالای تویل و ایرتیش میگذراندند و اردوی بزرگ زمستانها را در جنوب دریاچه بالخاس و زمینهای هفت رودخانه میگذراندند و تابستانهادر دره های تیاشان به سر میبردند. مذهب آنان تسنن و وضع آنها طوری بود که نمیتوانستند از حکومت واحدی پیروی کنند. غذا و لباس آنها از گوسفند تأمین میگردید. و بهترین آشامیدنی آنان کومیش است که از شیر تخمیرشده به دست می آید. بین سالهای 1511 و 1523م. کاظم خان سعی در اتحاد آنها کرد و دو تن از جانشینان وی به این عمل قیام کردند. در قرن هفدهم آخرین حمله مغول هابه این سرزمین شروع شد و پس از آنکه حمله آنان دفعگردید، ابوالخیرخان از اردوی کوچک به سال 1731 م. به روسیه رفت. روسها در برابر تاخت وتاز قزاقها دست به ساختن قلاع نظامی زدند. این حملات ادامه داشت تا آنکه روسها آق مشهد شهر معروف قزاقها را در ساحل سیردریا به سال 1853م. اشغال کردند و قزاقها نیز کم کم به شهرنشینی خو گرفتند. اولین روزنامه قزاقها به سال 1910م. منتشر شد. پس از قیام اکتبر در روسیه قزاقها به صورت یکی از حکومتهای خودمختار قزاقستان تحت حکومت سویت درآمدند. و در اگوست 1925 قزاقها جزو حکومت سوسیالیستی روسیه درآمدند. ( از دایرةالمعارف بریتانیکا ).

معنی کلمه قزاق در فرهنگ معین

(قَ زّ ) [ تر. ] (اِ. ) ۱ - نام قومی از تاتار. ۲ - نام قدیم سربازان روس .
( ~ . ) [ ع . ] (ص . اِ. ) ۱ - ابریشم فروش ، علاقه بند. ۲ - آن که کرم ابریشم را تربیت می کند.

معنی کلمه قزاق در فرهنگ عمید

۱. قومی از تاتار که در قرن هفتم هجری مطیع چنگیز شدند.
۲. [منسوخ] نام قدیم سربازان روس که کلاه پوست بزرگ و قبای بلند می پوشیدند.
۳. [منسوخ] سرباز ایرانی که زیر نظر روس ها تعلیم داده می شد.

معنی کلمه قزاق در فرهنگ فارسی

قومی از تاتار که در قر. ۷ ه. ( ۱۳ م . ) زیر فرمان چنگیزخان در آمدند و تحت فرمان جوجی فرزند وی قرار گرفتند. سپس یکی از بخشهای اردوی زرین شدند و جزو امپراتوری غربی مغول که توسط باتو پایه- گذاری شد بشمار رفتند . در اوایل قرن ۱۶م . امپراتوری اردوی زرین بخانات چند تقسیم شد . قزاقان در استپهای ترکستان بسر می بردند و در آن هنگام بسه قسمت تقسیم شده بودند : اردوی کوچک اردوی متوسط و اردوی بزرگ . مذهب آنان تسننبود. غذا و لباسشان از گوسفند تامین میشد . بهترین آشامیدنی آنان کومیش است که از شیر تخمیر شده بدست می آید. در بین سالهای ۱۵۱۱ و ۱۵۲۳ م . کاظم خان سعی کرد که قزاقان را متحد کند و دو تن از جانشنیان او افکار وی را تحقق بخشیدند . در قر. ۱۷م . آخرین حمله مغولان باین سرزمین شروع شد و پس از آنکه حمله آنان دفع گردید ابوالخیرخان از اردوی کوچک بروسیه رفت ( ۱۷۳۱ م . ) روسها در برابر روسها در برابر تاخت و تاز قزاقها دست بساختن قلاع نظامی زدند . حملات قزاقان ادامه داشت تا آنکه روسها آق مشهد- شهر معروف قزاقان - را در ساحل سیر دریا اشغال کردند ( ۱۸۵۳م . ) و قزاقان نیز بتدریج بشهرنشینی خو گرفتند . اولین روزنامه قزاقان بسال ۱۹۱٠ م . منتشر شد. پس از انقلاب روسیه قزاقها حکومتی خود مختار بنام قزاقستان تحت حکومت اتحاد جماهیر شوروی تشکیل دادند افراد قوم مزبور در سواری و تیراندازی و جنگ مهارت دارند [ و از آنجا روانه گنجه و ایروان و بعد بمیان طایفه قزاق رفت .] ( مجمل التواریخ گلستانه ۳۴۸ ) .
نام قدیم سربازان روس باکلاه پوست بزرگ وقبای بلند
( اسم ) ۱ - فردی از قوم قزاق ۲ - سرباز سواره نظام روسی ( در عهد تزارها و اواخر قاجاریه ) ۳ - سرباز ایرانی که تحت تعلیمات صاحبمنصبان روسی تربیت شده به لباس روسی ملبس بودند ( اواخر قاجاریه ) .

معنی کلمه قزاق در دانشنامه عمومی

قزاق (شهر). قزاق ( به ترکی آذربایجانی: Qazax ) شهری در شهرستان قزاق کشور جمهوری آذربایجان است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۹۸۹ میلادی، ۱۹٫۰۴۵ نفر و بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی، ۱۹٫۵۰۰ بوده است.
معنی کلمه قزاق در فرهنگ معین
معنی کلمه قزاق در فرهنگ عمید
معنی کلمه قزاق در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قزاق در دانشنامه عمومی

معنی کلمه قزاق در دانشنامه آزاد فارسی

قزاق (تاریخ). قَزّاق (۱)
طبقۀ کشاورز ـ سرباز در اوکراین و چندین ناحیۀ دیگر در امپراتوری سابق روسیه، تا ۱۹۱۸. در ازاء خدمت نظامی به تزارها از امتیازات ویژه ای برخوردار بودند. نخستین گروهان های قزاق را در قرن ۱۵م، اوکراین به منظور دفاع در برابر تهاجمات ویرانگر تاتارها تشکیل داد. قزاق های اوکراین عمدتاً روس، لهستانی و سِرف های فراری بودند. در قرن ۱۶ در ساحل وسطا و سفلای رود دنپیر و کرانۀ رود دن مستقر شدند و جوامعی خودمختار پدید آوردند و در شورش های قرون ۱۷ و ۱۸ علیه اوکراین و روسیه شرکت کردند. در اواخر قرن ۱۸ به صورت طبقه ای ممتاز در ارتش روسیه ادغام شدند. در قرن ۱۹ دولت روسیه یگان های جدیدی از قزاق ها ایجاد کرد و جمعاً یازده جامعۀ قزاق که با نام محل اسکانشان شناخته می شدند به وجود آمد. بعد از انقلاب بلشویکی، قزاق ها علیه ارتش سرخ جنگیدند (۱۹۱۸ـ۱۹۲۰). مشهورترین جامعۀ قزاق، ساکنان کرانه های رود دُن اند که در قرن ۱۶ جمهوری مستقل قزاق های دن را تأسیس کردند. شهر عمدۀ آن ها نوو چرکاسک بود. این قزاقان شورایی به نام رادا و رئیس منتخبی با عنوان آتامان داشتند. قزاقان دن به سرکردگی استنکا رازین به دلاوری شهره شدند. اینان با تزار هم پیمان بودند، امّا خودمختاری خویش را حفظ می کردند. شورش آن ها به رهبری یوگاچف سبب ازدست رفتن بسیاری از امتیازاتشان شد. در ۱۸۳۵ به صورت کاست نظامی ممتاز در ارتش روسیه درآمدند و در اوایل قرن ۲۰ در سرکوبی انقلابیون نقش اصلی داشتند. بعد از انقلاب بلشویکی دولت نظامی دُن را تأسیس کردند، امّا سرانجام مغلوب شدند. دولت شوروی یگان های قزاق را منحل کرد، امّا در جنگ دوم جهانی باردیگر آن ها را به خدمت گرفت. میخائیل شولوخوف، نویسندۀ مشهور دُن آرام، از میان قزاقان برخاست.
قزاق (مردم شناسی). قَزّاق (۲)
(در لغت ترکی به معنای بی خانمان، مجرد، حادثه جو، طاغی) قوم ترک آسیای میانه، بازماندۀ اختلاط ترکان و مغولان در قرون اول میلادی. آثار این مردم در خانات ترک قرن ۶م دیده می شود. اینان اتباع دولت اردوی سفید مغولان بودند. این دولت بعدها ضمیمۀ اردوی زرین مغولان روسیه شد. نام قزاق در دورۀ مغولان معمول شد. ظاهراً این نام بر آن دسته از ترکان و ازبکان اطلاق شده بود که در ۱۴۵۰م از پیوستن به ابوالخیرخان، از اعقاب جوجی، پسر چنگیز، خودداری کردند و به قزاق موسوم شدند. قبایل سرزمینی که امروزه قزاقستان نامیده می شود، تا قرن ۱۰ق/۱۶ ازبک خوانده می شدند، اما پس از شکل گیری نخستین گروه های قزاق، این نامگذاری متروک شد. قزاق ها به سه اردوی بزرگ، میانی و کوچک تقسیم می شدند. اردوی بزرگ، زمستان ها را در جنوب دریاچۀ بالخاش و اراضی مشهور به هفت رودخانه و تابستان ها را در دره های تین شان می گذرانیدند. اردوی میانی، زمستان ها را در حوزۀ سفلای سیحون و تابستان ها را در حوزۀ علیای رودخانه ایرتیش و تویل سر می کردند و اردوی کوچک تابستان ها را در دامنه های جنوبی کوه های اورال و زمستان ها را در سواحل شمالی دریای خزر و دریاچۀ آرال می گذرانیدند. اردوی بزرگ/اولوجوز از قبایل دولت، آدبان، سووان، آست، ساروی سین، جلایر، کاناک لی، سیرگلی و اردوی میانی/اورتاجوز از قبایل آرقن، قپچاق، نایمان، کنرات، واک، کری، همگی موسوم به آلتا ارس و اردوی کوچک/کوچوک جوز/کیشی جوز از قبایل علیم اوغلی، بای اوغلی، و یدی رو تشکیل می شود. قزاق ها در قرن ۱۱ق/۱۷م بارها گرفتار حملات اویرات های مغولستان/قلماق ها شدند و برای محافظت از خود ناگزیر به دولت روسیۀ تزاری روی آوردند. اردوی کوچک در ۱۱۴۴ق/۱۷۳۱ و اردوی میانی در ۱۱۵۳ق/۱۷۴۰ و اردوی بزرگ در ۱۱۵۵ق/۱۷۴۲ خود را در حمایت دولت روسیه قرار دادند. ورود مهاجران روسی به قزاقستان و سلب مالکیت ارضی از قزاق ها سبب تیرگی مناسبات آنان شد و شورش هایی را به وجود آورد. دولت روسیه در ۱۲۳۷ق/۱۸۲۲ و ۱۲۳۹ق/۱۸۲۴ و ۱۲۶۴ق/۱۸۴۸ به ترتیب، خوانین اردوی کوچک و میانی و بزرگ را برکنار کرد و ادارۀ امور قزاقستان را خود به دست گرفت. تثبیت قطعی دیانت اسلام در میان قزاق ها در قرن ۱۳ق/۱۹ و با کمک دولت روسیۀ تزاری میسر شد. قزاق ها در قرون ۹ـ۱۰ق/۱۵ـ ۱۶م با اسلام آشنایی داشتند، اما پایبندی چندانی به آن نشان نمی دادند و به همین بهانه بارها از جانب ازبکان شیبانی در معرض قتل و غارت قرار گرفتند. قزاقان در لشکرکشی های ازبکان شیبانی به ایران و تصرّف مناطقی از خراسان و مازندران شرکت داشتند.قزاقان در عهد شاه سلطان حسین بارها از طریق دریای خزر به سواحل مازندران حمله آوردند و پس از قتل و غارت به قزاقستان بازگشتند. فقدان نسبی ادبیات مکتوب در میان قزاق ها، سبب رشد سریع فرهنگ و ادبیات روس شد. قزاق ها تا حدودی شیفتۀ فرهنگ روسی شدند و نخستین فرهیختگان آنان از طریق فرهنگ روسی سر برآوردند. تعدیات دولت روسیۀ تزاری، مودت قزاق ها و روس ها را دگرگون کرد و سبب دشمنی های فراوان میان آنان شد. قیام همگانی قزاق ها در ۱۹۱۶، بازتاب آن تعدیات بود. دولت شوروی در ۱۹۲۰ کاملاً بر قزاقستان تسلط یافت. در ۱۹۳۶ جمهوری قزاقستان تأسیس شد. پس از فروپاشی دولت اتحاد شوروی، این جمهوری همانند دیگر کشورهای آسیای میانه به یک کشور مستقل تبدیل شد. طبق آخرین سرشماری در دورۀ اتحاد شوروی، تعداد قزاق ها حدود ۷میلیون نفر است که بیش از ۵میلیون نفر آنان در کشور قزاقستان سکونت دارند. نیز← قزاقستان

معنی کلمه قزاق در ویکی واژه

قذاق
نام قومی از تاتار در آسیای میانه شاید اخلاف آلتایی.
نام قدیم نظامیان و سربازان رضا شاه.
(عامیانه): جلاد، آدمکش در کسوت نظامی، که بعد از رضاشاه به امنیه مشهور شدند، احتمالا در اذهان عمومی اینک پاسدار جایگزین این اصطلاح شده است. قزاق تصحیف شده قازّاق است به معنی بی‌لباس ترجیحا بی‌شلوار، که در اجتماع، سپس در میان گردان و گرهان رضاشاه ولو بودند و از هر گونه اعمال شنیع ابایی نداشتند.
(قدیم): ژنرال، ارتش‌بد.
ابریشم فروش، علاقه بند.
آن که کرم ابریشم را تربیت می‌کند.

جملاتی از کاربرد کلمه قزاق

استان تورغای (همچنین تورگاج هم نیز نوشته می‌شود) یک استان در امپراتوری روسیه بود که در ۲۱ اکتبر ۱۸۶۸ تأسیس شد.و در بخش مرکزی قزاقستان امروزی قرار داشت.
تهی کرد قزاق ازین دور، میدان که آمد به سر دورش از ناتوانی
اسبول (قزاقی: Есбол) یک منطقه مسکونی در قزاقستان است که در استان آتیرائو واقع شده‌است.
امر قزاق که چون امر پلیس است و بود عاقبت مفسدت آمیز فراموش مکن
برای تحت فشار گذاشتن نیروهای مشروطه‌خواه، روسیه ارتشی را برای ورود به خاک ایران روانه کرد. این نیروها شامل یک هنگ قزاق، یک سپاه پیاده و یک واحد توپخانه در ۹ تیر ۱۲۸۸ در باکو تجمع کرده بودند و پنج روز بعد، بنا به گزارش کنت الکساندر بنکندورف، سفیر وقت روسیه در لندن، به انزلی و قزوین اعزام شدند. آنها در روز ۲۰ تیر وارد قزوین شدند.
آیگریم علیمبازوا (قزاقی: Әйгерім Әлімбозова؛ زادهٔ ۶ سپتامبر ۱۹۹۲) بازیکن فوتبال اهل قزاقستان است.
ورنه روس از پس یک حجت واهی ‌ز چه روی راند قزاق و نهاد افسر بیدادگری
از وهابی شد اگر کاخ حسینی ویران شد ز قزاق عدو کاخ رضا ویران‌تر
۱۰۰متر مانع ۱۴٫۰۱ ۲۰۱۹ (۱۳۹۸) قزاقستان، آلماتی رکورد ملی (سابق)
آرون قابیشولی اتابِک (قزاقی: Арон Қабышұлы Едігеев; ۳۱ ژانویهٔ ۱۹۵۳ – ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱) نویسنده، شاعر و فعال سیاسی اهل کشور قزاقستان بود. او رهبر یک حزب مستقل آزادی ملی آلاش و رئیس شورای سیاسی قزاق مملکتی، جبهه ملی قزاقستان بود. پس از اینکه قزاقستان در سال ۱۹۹۱ پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی استقلال خود را به دست آورد، او از منتقدان دولت و رئیس‌جمهور نورسلطان نظربایف بود. او صاحب چندین شعر و کتابی در انتقاد از دولت قزاقستان بود که به خاطر آن پانزده سال زندانی شد. او در اکتبر ۲۰۲۱ آزاد شد و یک ماه بعد در ۲۴ نوامبر در حالی که در بیمارستانی در آلماتی برای کووید-۱۹ تحت درمان بود، درگذشت.
استپنوگورسک (به قزاقی: Степногорск، ستەپنوگورسك) شهری در استان آق‌مولا کشور قزاقستان است که در سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی، ۴۷۷۰۵ نفر جمعیت داشته است و از سال ۱۹۶۴ میلادی به‌عنوان شهر شناخته می‌شده است.