قزاق
معنی کلمه قزاق در فرهنگ معین
( ~ . ) [ ع . ] (ص . اِ. ) ۱ - ابریشم فروش ، علاقه بند. ۲ - آن که کرم ابریشم را تربیت می کند.
معنی کلمه قزاق در فرهنگ عمید
۲. [منسوخ] نام قدیم سربازان روس که کلاه پوست بزرگ و قبای بلند می پوشیدند.
۳. [منسوخ] سرباز ایرانی که زیر نظر روس ها تعلیم داده می شد.
معنی کلمه قزاق در فرهنگ فارسی
نام قدیم سربازان روس باکلاه پوست بزرگ وقبای بلند
( اسم ) ۱ - فردی از قوم قزاق ۲ - سرباز سواره نظام روسی ( در عهد تزارها و اواخر قاجاریه ) ۳ - سرباز ایرانی که تحت تعلیمات صاحبمنصبان روسی تربیت شده به لباس روسی ملبس بودند ( اواخر قاجاریه ) .
معنی کلمه قزاق در دانشنامه عمومی
معنی کلمه قزاق در دانشنامه آزاد فارسی
قزاق (تاریخ). قَزّاق (۱)
طبقۀ کشاورز ـ سرباز در اوکراین و چندین ناحیۀ دیگر در امپراتوری سابق روسیه، تا ۱۹۱۸. در ازاء خدمت نظامی به تزارها از امتیازات ویژه ای برخوردار بودند. نخستین گروهان های قزاق را در قرن ۱۵م، اوکراین به منظور دفاع در برابر تهاجمات ویرانگر تاتارها تشکیل داد. قزاق های اوکراین عمدتاً روس، لهستانی و سِرف های فراری بودند. در قرن ۱۶ در ساحل وسطا و سفلای رود دنپیر و کرانۀ رود دن مستقر شدند و جوامعی خودمختار پدید آوردند و در شورش های قرون ۱۷ و ۱۸ علیه اوکراین و روسیه شرکت کردند. در اواخر قرن ۱۸ به صورت طبقه ای ممتاز در ارتش روسیه ادغام شدند. در قرن ۱۹ دولت روسیه یگان های جدیدی از قزاق ها ایجاد کرد و جمعاً یازده جامعۀ قزاق که با نام محل اسکانشان شناخته می شدند به وجود آمد. بعد از انقلاب بلشویکی، قزاق ها علیه ارتش سرخ جنگیدند (۱۹۱۸ـ۱۹۲۰). مشهورترین جامعۀ قزاق، ساکنان کرانه های رود دُن اند که در قرن ۱۶ جمهوری مستقل قزاق های دن را تأسیس کردند. شهر عمدۀ آن ها نوو چرکاسک بود. این قزاقان شورایی به نام رادا و رئیس منتخبی با عنوان آتامان داشتند. قزاقان دن به سرکردگی استنکا رازین به دلاوری شهره شدند. اینان با تزار هم پیمان بودند، امّا خودمختاری خویش را حفظ می کردند. شورش آن ها به رهبری یوگاچف سبب ازدست رفتن بسیاری از امتیازاتشان شد. در ۱۸۳۵ به صورت کاست نظامی ممتاز در ارتش روسیه درآمدند و در اوایل قرن ۲۰ در سرکوبی انقلابیون نقش اصلی داشتند. بعد از انقلاب بلشویکی دولت نظامی دُن را تأسیس کردند، امّا سرانجام مغلوب شدند. دولت شوروی یگان های قزاق را منحل کرد، امّا در جنگ دوم جهانی باردیگر آن ها را به خدمت گرفت. میخائیل شولوخوف، نویسندۀ مشهور دُن آرام، از میان قزاقان برخاست.
قزاق (مردم شناسی). قَزّاق (۲)
(در لغت ترکی به معنای بی خانمان، مجرد، حادثه جو، طاغی) قوم ترک آسیای میانه، بازماندۀ اختلاط ترکان و مغولان در قرون اول میلادی. آثار این مردم در خانات ترک قرن ۶م دیده می شود. اینان اتباع دولت اردوی سفید مغولان بودند. این دولت بعدها ضمیمۀ اردوی زرین مغولان روسیه شد. نام قزاق در دورۀ مغولان معمول شد. ظاهراً این نام بر آن دسته از ترکان و ازبکان اطلاق شده بود که در ۱۴۵۰م از پیوستن به ابوالخیرخان، از اعقاب جوجی، پسر چنگیز، خودداری کردند و به قزاق موسوم شدند. قبایل سرزمینی که امروزه قزاقستان نامیده می شود، تا قرن ۱۰ق/۱۶ ازبک خوانده می شدند، اما پس از شکل گیری نخستین گروه های قزاق، این نامگذاری متروک شد. قزاق ها به سه اردوی بزرگ، میانی و کوچک تقسیم می شدند. اردوی بزرگ، زمستان ها را در جنوب دریاچۀ بالخاش و اراضی مشهور به هفت رودخانه و تابستان ها را در دره های تین شان می گذرانیدند. اردوی میانی، زمستان ها را در حوزۀ سفلای سیحون و تابستان ها را در حوزۀ علیای رودخانه ایرتیش و تویل سر می کردند و اردوی کوچک تابستان ها را در دامنه های جنوبی کوه های اورال و زمستان ها را در سواحل شمالی دریای خزر و دریاچۀ آرال می گذرانیدند. اردوی بزرگ/اولوجوز از قبایل دولت، آدبان، سووان، آست، ساروی سین، جلایر، کاناک لی، سیرگلی و اردوی میانی/اورتاجوز از قبایل آرقن، قپچاق، نایمان، کنرات، واک، کری، همگی موسوم به آلتا ارس و اردوی کوچک/کوچوک جوز/کیشی جوز از قبایل علیم اوغلی، بای اوغلی، و یدی رو تشکیل می شود. قزاق ها در قرن ۱۱ق/۱۷م بارها گرفتار حملات اویرات های مغولستان/قلماق ها شدند و برای محافظت از خود ناگزیر به دولت روسیۀ تزاری روی آوردند. اردوی کوچک در ۱۱۴۴ق/۱۷۳۱ و اردوی میانی در ۱۱۵۳ق/۱۷۴۰ و اردوی بزرگ در ۱۱۵۵ق/۱۷۴۲ خود را در حمایت دولت روسیه قرار دادند. ورود مهاجران روسی به قزاقستان و سلب مالکیت ارضی از قزاق ها سبب تیرگی مناسبات آنان شد و شورش هایی را به وجود آورد. دولت روسیه در ۱۲۳۷ق/۱۸۲۲ و ۱۲۳۹ق/۱۸۲۴ و ۱۲۶۴ق/۱۸۴۸ به ترتیب، خوانین اردوی کوچک و میانی و بزرگ را برکنار کرد و ادارۀ امور قزاقستان را خود به دست گرفت. تثبیت قطعی دیانت اسلام در میان قزاق ها در قرن ۱۳ق/۱۹ و با کمک دولت روسیۀ تزاری میسر شد. قزاق ها در قرون ۹ـ۱۰ق/۱۵ـ ۱۶م با اسلام آشنایی داشتند، اما پایبندی چندانی به آن نشان نمی دادند و به همین بهانه بارها از جانب ازبکان شیبانی در معرض قتل و غارت قرار گرفتند. قزاقان در لشکرکشی های ازبکان شیبانی به ایران و تصرّف مناطقی از خراسان و مازندران شرکت داشتند.قزاقان در عهد شاه سلطان حسین بارها از طریق دریای خزر به سواحل مازندران حمله آوردند و پس از قتل و غارت به قزاقستان بازگشتند. فقدان نسبی ادبیات مکتوب در میان قزاق ها، سبب رشد سریع فرهنگ و ادبیات روس شد. قزاق ها تا حدودی شیفتۀ فرهنگ روسی شدند و نخستین فرهیختگان آنان از طریق فرهنگ روسی سر برآوردند. تعدیات دولت روسیۀ تزاری، مودت قزاق ها و روس ها را دگرگون کرد و سبب دشمنی های فراوان میان آنان شد. قیام همگانی قزاق ها در ۱۹۱۶، بازتاب آن تعدیات بود. دولت شوروی در ۱۹۲۰ کاملاً بر قزاقستان تسلط یافت. در ۱۹۳۶ جمهوری قزاقستان تأسیس شد. پس از فروپاشی دولت اتحاد شوروی، این جمهوری همانند دیگر کشورهای آسیای میانه به یک کشور مستقل تبدیل شد. طبق آخرین سرشماری در دورۀ اتحاد شوروی، تعداد قزاق ها حدود ۷میلیون نفر است که بیش از ۵میلیون نفر آنان در کشور قزاقستان سکونت دارند. نیز← قزاقستان
معنی کلمه قزاق در ویکی واژه
نام قومی از تاتار در آسیای میانه شاید اخلاف آلتایی.
نام قدیم نظامیان و سربازان رضا شاه.
(عامیانه): جلاد، آدمکش در کسوت نظامی، که بعد از رضاشاه به امنیه مشهور شدند، احتمالا در اذهان عمومی اینک پاسدار جایگزین این اصطلاح شده است. قزاق تصحیف شده قازّاق است به معنی بیلباس ترجیحا بیشلوار، که در اجتماع، سپس در میان گردان و گرهان رضاشاه ولو بودند و از هر گونه اعمال شنیع ابایی نداشتند.
(قدیم): ژنرال، ارتشبد.
ابریشم فروش، علاقه بند.
آن که کرم ابریشم را تربیت میکند.