قدر کیو
معنی کلمه قدر کیو در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه قدر کیو
مرحبا ای آصف جم قدر کیوان رفعتم کز سم اسب به مژگان گرد ره بزدودمی
بادت اندر خسروی سیاره از فوج حشم ای مه منجوق چترت قدر کیوان یافته
اگر چه رای تو بی شک به قدر کیوانست به نام ایزد بر ملک مشتریست به فال
پست با قدر تو قدر کیوان کند با تیغ تو تیغ بهرام