معنی کلمه قانون اساسی در لغت نامه دهخدا
شکل حکومت ( سلطنتی یا جمهوری )، تشکیل پارلمان از یک یا دو مجلس ، اختیارات پارلمان ، وظائف و اختیارات ریاست قوه مجریه که در ممالک سلطنتی موروثی و در کشورهای جمهوری انتخابی است ، ولایت عهد، نیابت سلطنت ، طرز انتخاب و مدت مأموریت رئیس جمهور، عدم مسئولیت شاه و مسئولیت جزائی رئیس جمهور، هیأت دولت و مسئولیت وزراء، قواعد اساسی راجع به تشکیلات قضائی ، حقوق و تکالیف افراد، طرز تجدید نظر در قانون اساسی علاوه بر مطالب نامبرده ممکن است مطالب دیگری هم از قبیل اداره دهستانها، بخشها، شهرستان ها، استان ها و همچنین مسائل مربوط به تشکیل نیروی مسلح واصول مالیاتی و فرهنگی و نظایر آنها در قانون اساسی قید گردد. قانون اساسی مدون یا غیر مدون است. قانون اساسی مدون عبارت از قواعدی است که معمولاً از طرف مجلس مؤسسان وضع میگردد ولی با این همه بسا اتفاق افتاده است که رئیس مملکت در نتیجه پیش آمد انقلاب و یابر اثر فشار افکار عمومی اقتدارات خویش را محدود نموده و حکومت مشروطه را برقرار میکند. قانون اساسی غیر مدون عبارت از یک عده عادات و رسومی است که بتدریج ایجاد و معمول میگردد بدون اینکه قوه مقننه در این امر دخالتی داشته باشد. کشورهای مترقی کنونی دارای قوانین اساسی مدون میباشند و فقط انگلستان برخلاف سایر ممالک دارای قانون اساسی مدونی نیست و تشکیلات سیاسی کشور نامبرده مبتنی بر یک سلسله عادات و یک عده قوانین مدون میباشد. قانون اساسی یک مملکت را معمولاً متن واحدی تشکیل میدهد ولی بر خلاف اصل فوق ، قانون اساسی یک کشور ممکن است عبارت از متن های متعدد باشد مانند قانون اساسی دوره سوم جمهوری فرانسه. در ایران نیز مانند فرانسه قانون اساسی شامل متن واحدی نیست بلکه عبارت از دو قانون مجزا از یکدیگر میباشد که عبارت است از قانون اساسی مورخ 14 ذی قعده 1324 و متمم قانون اساسی 29 شعبان 1325 و این دو قانون با تغییراتی که بتاریخ 21 آذرماه 1304 در اصول 36، 37، 38 متمم قانون اساسی بعمل آمده تشکیلات اساسی این کشور را معین کرده بود. قانون اساسی که مهمترین منبع حقوق اساسی است باید واجد شرائطی باشد که مهمترین آنها بشرح زیر است : 1 - قانون اساسی باید روی یک عده اصول قرار گرفته و مواد مختلف آن نتیجه منطقی اصول مزبور باشد. 2 - قانون اساسی یک کشور نباید صرفاً تقلید از قوانین اساسی کشورهای بیگانه باشد، بلکه باید با اوضاع سیاسی و اقتصادی و مذهبی و اخلاقی و درجه تمدن کشور مطابقت داشته باشد. 3 - در قانون اساسی فقط مسائل کلی باید قید شود و مسائل غیر اساسی از قبیل شرائط انتخابات و سازمان وزارتخانه ها و طرز محاکمه وزراء و غیره بقوانین عادی موکول شود. 4 - تمام مواد قانون اساسی باید قابل اجرا باشد و موادی که قابل اجرا نیست باید رسماً ملغی و یا اصلاح شود. 5 - مقررات قانون اساسی باید واضح و روشن باشد تا تفسیر و تعبیر آنها تولید اختلاف بین طبقات مختلف کشور و احزاب سیاسی ننماید. 6 - بین مواد مختلف قانون اساسی نباید اختلافی وجود داشته باشد. 7 - در فصل بندی مطالب باید ترتیب و نظمی رعایت شود تا مطالب مختلف در فصل واحدی جمعآوری نشده و مطالب شبیه و یکسان از یکدیگر دور نیفتاده و در فصل واحدی ثبت شود. 8 - تجدید نظر در قانون اساسی مستلزم تشریفات خاصی است. ( حقوق اساسی دکتر قاسم زاده ص 8 و 9 و 10 ).