معنی کلمه فیلم در لغت نامه دهخدا
ترکیب های دیگر:
- فیلم بردار. فیلم برداری. رجوع به این دو کلمه شود.
- فیلم صامت ؛ فیلمی که بدون صدا باشد. مقابل فیلم ناطق. ( فرهنگ فارسی معین ).
- فیلم ناطق ؛ فیلمی که صدای اشخاص و حیوانات و اشیاء در آن ضبط شده و همراه با نمایش تصاویر به گوش رسد. ( فرهنگ فارسی معین ).
|| مجموع یک نمایش سینمائی. ( فرهنگ فارسی معین ).
فیلم. [ ف َ ل َ ] ( ع ص ) مرد بزرگ تن و بددل. || مرد بسیارموی سر. || بزرگ و کلان ازهر چیزی. || چاه فراخ. || ( اِ )پوست پاره که زیر دستار خوان طعام اندازند. || لشکر بسیار. ( منتهی الارب ). رجوع به فیلق شود.