فلاته

معنی کلمه فلاته در لغت نامه دهخدا

فلاته. [ ف ُ / ف ِ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) نوعی از حلواست که آن را با شیر گوسفند پزند، و در فارسی آن را میده خوانند. ( برهان ). فراته. فراتق. ( یادداشت مؤلف ) : از وی [شهر مرو] پنبه نیک و اشترغار و فلاته و سرکه و آبکامه و جامه های قزین و ملحم خیزد. ( حدود العالم ).

معنی کلمه فلاته در فرهنگ معین

(فَ یا فُ تِ ) (اِ. ) نک فراته .

معنی کلمه فلاته در فرهنگ عمید

= فراته

معنی کلمه فلاته در فرهنگ فارسی

نوعی حلوا که آنرا با شیر گوسفند پزند و در فارسی آن را میده خوانند .

معنی کلمه فلاته در فرهنگستان زبان و ادب

{set , plateau (fr. )} [سینما و تلویزیون] فضایی معمولاً ساختگی در داخل یا خارج استودیو که موضوع در آنجا فیلم برداری یا تصویربرداری شود

معنی کلمه فلاته در ویکی واژه

نک فراته.

جملاتی از کاربرد کلمه فلاته

در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان گفت مناطق ایرانشهر، زابل و باهوکلات، آب و هوای بیابانی و مناطق زاهدان، خاش، سراوان و چابهار، آب و هوای نیمه بیابانی و ناحیه کوهستانی بم پشت در جنوب سراوان و امتداد آن به طرف مشرق تا کوه‌های بشاگرد، آب و هوای نیمه بیابانی معتدل دارند. اقلیم مشرق ارتفاعات و فلاتهای مرتفع و کم وسعت میان آن، نیمه بیابانی با زمستانهای سرد است.