فضال
معنی کلمه فضال در فرهنگ عمید
می، شراب.
معنی کلمه فضال در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه فضال
یکی نامداری که از پشت آدم نیامد به افضال او هیچ فضلی
عاری ز طاعت آمده پیش تو خلعتی پوشان ز جامه خانه افضال در برش
بوالفضولان همگی مفضالند بی اصولان همه طناز شدند
ننمود اندر او به وجه کمال صورت ذوالجلال و الافضال
مهترانند مفضل و هر یک اندر افضال جاودانه زیاد
جسته سرمایه از صفت تأیید بسته پیرایه از کفت افضال
هنر پناه وزیری که هیچ باقی نیست که نیست جمع در او از فضایل و افضال
گر نکردی رحمت و افضالتان در شکستی چوب استدلالتان
مرحبا آلک ذوو الرحمه حبذا صبحک ذووالافضال
اسمش شیخ نجم الدین، عم قاضی مسیح الدین عیسی است و علاقه به سلطان یعقوب بن حسن ترکمان داشت. لهذا متخلص به یعقوب و چندی وزارتش مطلوب شد. به هر صورت از فضلای صاحب حال و علمای با افضال بود. در مجالس النفایس احوال او ثبت است. از اوست: