فزار

معنی کلمه فزار در لغت نامه دهخدا

فزار. [ ف َ ] ( اِ ) به معنی افزار که آلت پیشه وران باشد یعنی آلتی که مردم اصناف بدان کار کنند. ( برهان ). افزار. ابزار. رجوع به افزار و ابزار شود. || به کنایت به معنی آلت مردی به کار رود :
تا آنگهی که جمله در انبان تو نهند
هر کی فزار خویش چو ثعبان موسوی.سوزنی.

معنی کلمه فزار در فرهنگ معین

(فَ ) (اِ. ) نک افزار.

معنی کلمه فزار در فرهنگ عمید

افزار، ابزار.

معنی کلمه فزار در ویکی واژه

نک افزار.

جملاتی از کاربرد کلمه فزار

انبیا گویند روز چاره رفت چاره آنجا بود و دست‌افزار زفت
زآنهمه رخت زنانرا بکه آرایش پهلوان پنبه خوش آمد بنظر و افزارش
این نرم‌افزار دارای سه نسخه می‌باشد.
کباب تر و بوی افزار خشک اباهای پرورده با بوی مشک
هان بگیرید ز سر دستارش سر بکوبید ز پای افزارش
در سپتامبر ۲۰۰۹، شرکت اسپولسکی، نرم‌افزار فاگ کریک، نسخه بتای پلتفرم ۱٫۰ استک اکسچنج را منتشر کرد.
گر به ادیمت نبود دسترس جلد قدم پای فزار تو بس
برافراخت افزار کشتی بساز بدان ره که بود آمده گشت باز
بر همه کاری، فلک افزار داد پشت قوی کرد، سپس بار داد
وان کوکب دیگ‌پایه کردار در دیگ فلک فشانده افزار