فریبش

معنی کلمه فریبش در لغت نامه دهخدا

فریبش. [ ف ِ / ف َ ب ِ ] ( اِمص ) تخادع. ( دهار ). اسم مصدر از فریبیدن است.

معنی کلمه فریبش در فرهنگ معین

(فَ بِ ) (اِمص . ) فریب دادن .

معنی کلمه فریبش در فرهنگ عمید

فریب دادن.

معنی کلمه فریبش در فرهنگ فارسی

فریب دادن : تخادع فریبش نمودن .

معنی کلمه فریبش در ویکی واژه

فریب دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه فریبش

زنهار، فریبشان «وفایی» نخوری کاین قوم به ابلیس لعین همدستند
سگ از من بِهْ بود گر تا توانم فریبش را چو سگ از در نرانم
فریبش همه رنگ و اورنگ نیز به گیتی ازین بد بتر نیست چیز
ز خودی برآ چو مردان که غزال دل‌فریبش به تو رام گردد آن دم که ز خود رمیده باشی
که چون بیند بدانسان با شکیبش بدان صورت دهد دیگر فریبش
پذیره فرستاد دستور پیر بدان تا فریبش دهد دلپذیر
به خلق و فریبش گریبان کشید به خانه در آوردش و خوان کشید
بر ابروی عابد فریبش خضاب چو قوس قزح بود بر آفتاب
برادر گفت شاها چیز بسیار به شهرو بخش و بفریبش به دینار
راستی را هر دلی کز مردم صاحب نظر برد چشم دل فریبش، زلف خم در خم شکست