فرورفتگی

فرورفتگی

معنی کلمه فرورفتگی در لغت نامه دهخدا

فرورفتگی. [ ف ُرو رَ ت َ / ت ِ ] ( اِ مرکب ) گودی. هر جای فرورفته.

معنی کلمه فرورفتگی در فرهنگ عمید

جایی که از اطراف خود پست تر باشد، گودی.

معنی کلمه فرورفتگی در فرهنگ فارسی

گودی . هر جا فرو رفته

معنی کلمه فرورفتگی در دانشنامه عمومی

فرورفتگی ( چاله یا گودال نیز گفته می شود ) در زمین شناسی عبارت است از یک زمین چهر که نسبت به ناحیه های پیرامون خود، مکیده شده یا فرورفته است. فرورفتگی ها ممکن است در اثر فرایندهای گوناگون پدید آیند.
• در اثر فرسایش:
• پدید آمدن فرورفتگی در اثر وزش باد. فرسایش بادی می تواند به صورت جزئی در یک منطقه با ریگ روان و اندکی پوشش گیاهی روی دهد یا در خاکی خشک باشد ( مانند محیط های بادرفت ) .
• درهٔ یخی: فرورفتگی که در اثر فرسایش خاک توسط یخچال طبیعی پدید آمده است.
• درهٔ رودخانه ای: فرورفتگی که در اثر فرسایش خاک توسط رسوب رودخانه ای پدید آمده است.
• نشست خاک، فروریختن ساختار زیرین خاک مانند گودال
• فرورفتگی که در یک حوضهٔ بسته پدید می آید و معمولاً به صورت همیشگی یا فصلی دارای دریاچه، کویر، دریاچهٔ خشک شده و … است.
• بستری که در اثر یخگیری پدید آمده است - فرورفتگی در اثر وزن لایه های یخی درست شده است. پس از آب شدن یخ، ناحیهٔ پیرامون ممکن است به پایین کشیده شود و یک فرورفتگی کروی به دست آید.
• ناحیهٔ کم عمق که در اثر ذوب شدن یخ ها به وجود آمده و پر از رسوب است.
• دهانهٔ برخوردی، فرورفتگی که در اثر برخورد یک شهاب سنگ پدید آمده است.
• بستر رسوبی: بر پایهٔ دانش رسوب شناسی، ناحیه ای که توسط رسوب ها پُر و ضخیم شده است تا حدی که وزن رسوب ها باعث فرورفتن زمین در آن ناحیه می شود.
• فرورفتگی همانند ناودیس ( برای نمونه: فرورانش )
• فروزمین: فرورفتگی خطی که در اثر نیروهای زمین ساختی به وجود آمده است.
• بستر از دو سو کشیده شده که در محل برخورد دو گسل یا مرز دگرگون دیده شده است ( برای نمونه: ناحیهٔ دریای مرده )
• درازگودال: یک فرورفتگی عمیق و خطی که در بستر اقیانوس قرار دارد. این درازگودال در اثر فرورانش ( هنگامی که یک صفحهٔ زمین ساخت زیر دیگری هول داده می شود ) یک پوستهٔ اقیانوسی زیر یک پوستهٔ اقیانوسی دیگر یا یک پوستهٔ قاره ای.
• کاسهٔ آتشفشانی
• دهانهٔ سیاهچال: فرورفتگی آتشفشانی که از کاسهٔ آتشفشانی کوچکتر است و در اثر فروریختن یا مکیده شدن زمینی که روی یک حفره بنا شده است پدیده می آید.
• مار که در اثر انفجار یک لولهٔ آتشفشانی ( مخلوط گازها ) یا فوران گدازه های آمیخته با آب پدید می آید.

جملاتی از کاربرد کلمه فرورفتگی

به طور مشابه این وسیله می‌تواند فرورفتگی یک صفحه غیر مسطح را اندازه‌گیری کند. روش کار مانند اندازه‌گیری ضخامت صفحه است فقط میکرومتر بالای فرو رفتگی قرار می‌گیرد و زیر سطح به جای بالای آن اندازه‌گیری می‌شود.
، به شکل زیر برای هندسه فرورفتگی ویکرز تعریف می‌شود:
اردوباد در شمال فرورفتگی‌های میانی ارس و دامنه‌های جنوبی کوهستان زنگزور و وایوتس‌جور، از رشته‌کوه‌های قفقاز کوچک قرار دارد. این شهر در روبروی شهر سیه‌رود ایران واقع شده‌است.
فرورفتگی و نوع ماده: فرورفتگی هرمی متساوی الاضلاع است که شامل یک پایه مربع ساخته شده از الماس با زاویه صفحه ۱۳۶ درجه است.
ج - زاویهٔ خلفی فوقانی یا خار خاصرهٔ خلفی فوقانی در انتهای خلفی ستیغ خاصره و در وسط فرورفتگی کوچک سدادی قرار دارد موسوم به فرورفتگی تحتانی کمر.