فدوی. [ ف َ دَ ] ( از ع ، ص نسبی ، اِ ) فدائی. منسوب به فداء. رجوع به فداء و فدائی شود. || در تداول فارسی زبانان بجای «من » در مکاتبات و مخاطبات با بزرگان مستعمل است. ( یادداشت بخط مؤلف ). فدوی. [ ف ِ دَ وی ی ] ( ع ص نسبی ) سربهاشونده و عوض کسی جان دهنده و قربان شونده. ( از فردوس اللغات از غیاث ) ( آنندراج ). ظاهراً همان فَدَوی است و صاحب غیاث در ضبط آن دچار خطا شده است.
معنی کلمه فدوی در فرهنگ معین
(فَ دَ ) [ ع . ] ۱ - (ص نسب . ) منسوب به فداء، فدایی ، جان نثار. ۲ - بنده ، برده .
معنی کلمه فدوی در فرهنگ عمید
۱. [منسوخ] در نوشتار یا گفتار در مقابل بزرگان به جای کلمۀ «من» استعمال می شود. ۲. [مجاز] = فدایی
معنی کلمه فدوی در فرهنگ فارسی
۱ - (صفت ) منسوب به فدائ فدایی ۲ - بنده برده ۳ - بجای من در نوشته ها و گفتگو با بزرگان استعمال شود جان نثار .
معنی کلمه فدوی در ویکی واژه
منسوب به فداء؛ فدایی، جان نثار. بنده، برده.
جملاتی از کاربرد کلمه فدوی
وز کدامین فدوی چاکر کار آمدنی خواهد آمد به زبان تو ز یاد از همه کار
هرکس که دعوی فدویت به شاه داشت گر بود از ته دل و گز از سر زبان
جناب حکیم از در احترام و این خاکسار از سر التزام قرب اندیش شهودش آمدیم. پس از روزی توقف معزی الیه را شوق زیارت بزم مسعود که بندگان مخلص را مقام محمود است، آهنگ ایاب داد، و فدوی را بهمه میل نواب شاهزاده به علت تنهایی مانع شتاب آمد.
ز کلکش آنچه به گیتی صدور یابد چرخ زمین ببوسد و گوید به عهدهٔ فدوی
غلام فدوی کمتر چاکری دولت قاهره میباشد و آن چه شده بفضل خدا و امداد بخت بلند سایه خدا میداند و دامن جان نثاری بر کمر زده، بهر خدمت که مقرر گردد چاکرانه معمول خواهد شد. الامر الاشرف الاقدس الارفع الاعلی مطاع.
علی فدوی (جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران)
قائم مقام چاکر فدوی پایدار از آستانه رحمت تا آشیانه زحمت خیلکی راه است. هنگامی که از سعادت جبهه سائی نوعی دل آسائی یابد و استیفاء حظی بکام دل حاصل نماید، هر روز از خوان مراحم خسروانی را تبه خاصی باشد و از خون خوردنی های اینولااستخلاصی. هر که بچنان نعمت رسد کی یاد چنین زحمت کند؟ آسودگان دار نعیم را چه غم از فرسودگان نارجحیم است از عذاب الیم؟
مقرر فرموده بودند که غلام فدوی نوکر شاهنشاهی را بیکار نگذارد.
آرین یون زاده ۱۳۵۵ از شهر کابل است. وی تحصیلات متوسطه خود را در لیسه/دبیرستان آمنه فدوی کابل به پایان برد و سند ماستری/فوق لیسانس خود را در سال ۱۳۸۶ در رشته ادبیات پشتو از دانشگاه کابل کسب کرد.
یکیست کز فدویت رهین سودایت به عقل و هوش و دل و جان و دین و ایمان است