فخار

معنی کلمه فخار در لغت نامه دهخدا

فخار. [ ف َ ] ( ع مص ) نازیدن. ( منتهی الارب ). فخر. فخارة. ( اقرب الموارد ) :
ای شده غره به ملک و مال و جوانی
هیچ بدین ها تو را نه جای فخار است.ناصرخسرو.خواجه و دستور شاه داور ملک و سپاه
دین عرب را پناه ملک عجم را فخار.خاقانی.|| نازیدن به خوی نیکو. ( منتهی الارب ). خودستایی به خصال و مباهات به مناقب و مکارم از نسب و حسب و جز آن چه در خود و چه در پدران. ( اقرب الموارد ). || افزون داشتن کسی را برکسی در فخر. ( منتهی الارب ). تفضیل کسی بر کسی در فخر. ( اقرب الموارد ). رجوع به فخر شود.
فخار. [ ف ِ ] ( ع مص ) نبرد کردن و برابری نمودن در فخر. ( منتهی الارب ). مصدر دوم باب مفاعله است ، چون قیاس و مقایسه. رجوع به مفاخره شود.
فخار. [ ف َخ ْ خا ] ( ع اِ ) سبو. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). سفال. ( ترجمان علامه جرجانی ). سفالینه. ( منتهی الارب ). خزف را نامند که به فارسی سفال است. ( فهرست مخزن الادویه ). خزف. صلصال. گل پخته را گویند پیش از پختن. ( اقرب الموارد ). در فارسی بیشتر بمعنی سفال پز و کوزه پز به کار رود. ( از یادداشت بخط مؤلف ). || ( ص ) مرد بسیارفخر. ( منتهی الارب ).
فخار. [ ف َخ ْ خا ] ( اِخ ) موسوی ، سیدشمس الدین فخاربن معد موسوی حائری. مردی عالم ، فاضل ، ادیب و محدث بود. او را کتابی بنام «الرد علی المذاهب فی تکفیر ابی طالب » است. رجوع به روضات الجنات چ سنگی ص 509 شود.

معنی کلمه فخار در فرهنگ معین

(فَ ) [ ع . ] (مص ل . ) نازیدن ، بالیدن .
(فَ خّ ) [ ع . ] (ص . ) بسیار فخر کننده .
( ~ . ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - سفال ، گل خشک . ۲ - سبو. ۳ - در فارسی به معنای کوزه گر.

معنی کلمه فخار در فرهنگ عمید

= سفالگر
نازش، فخر، مباهات.

معنی کلمه فخار در فرهنگ فارسی

فخرکردن، نازیدن، بالیدنبسیارفخرکننده، خزف، سفالدرفارسی به معنی کوره پزوکسی که کوره آجرپزی داردمیگویند
۱ - گل پخته پیش از پختن خرف صلصال ۲ - سبو سفالینه ۳ - سفال پذیر کوزه گر
موسوی . سید شمس الدین فخار بن معد موسوی حائری مردی عالم فاضل ادیب و محدث بود .

معنی کلمه فخار در ویکی واژه

نازیدن، بالیدن.
بسیار فخر کننده.
سفال، گل خشک.
سبو.
در فارسی به معنای کوزه گر.

جملاتی از کاربرد کلمه فخار

آن مروهٔ مروت و این زمزم صفا این مشعر مشاعر و آن‌کعبهٔ فخار
بندگی بر فلکم عار بود اما سجده بر خاک توام اصل فخار آید
خانم فخاری، در پی تبرئه سعید طوسی، قاری قرآن و مربی صوت در پرونده آزار جنسی نوجوانان، با انتشار یک پیام در توئیتر از این حکم انتقاد کرد و آن را حاوی پیام بدی برای جامعه دانسته بود. این توئیت خانم فخاری نیز یکی از دلایل احضار او به دادگاه بود. در نهایت با حضور در دادگاه و ارائه مستندات، فخاری تبرئه شد.
عوض ‌کوزه همه جام جم آرد بیرون گر مثل‌کوزه‌یی از فخر تو سازد فخار
چو فیضی نیست جان را در دو عالم چه قید که گل فخار باشم؟
ابراهیم فخار کاشانی (۱۳۰۴ – ۱ اسفند ۱۳۷۲) بازیگر سینمای ایران بود.
- کتاب شعر "بوی گلپر" از مجموعه شعر الهام فخاری - نشر نصیرا
آب‌انبار فخار در یزد، خیابان شهید بنافتی زاده واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۵۲۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
- کتاب شعر "پژواک واژه ها" از مجموعه شعر الهام فخاری - نشر نصیرا
خلف صالح امین صالح که سلف را به ذات اوست فخار
فخار آل سری ، خواجۀ عمید شرف وزیر زادۀ شاهنشه بن شاهنشاه
چو کردش چون گل فخارگان خوب غبار تن به پای کین لگدکوب
الهام فخاری (متولد ۱۳۵۴ اصفهان) روان‌شناس، استاد دانشگاه، نویسنده، نقاش، شاعر، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملّی و عضو پیشین شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش است.
آن نور چو با دار و رسن رفت بیک بار آتش ز ته که گل فخار برآمد
رایت او با ظفر وفاق نموده نسبت او بر فلک فخار گرفته
اگر خط تو دیده به سر من نهاده ام چه عجب زمانه بر خط تو سر نهد باستفخار
در مرکز استان موزهٔ بزرگی وجود دارد که محتوی آن ۲۵۰۰۰ هزار قطعه اثری می‌باشد؛ که شامل ادوات نحاسی مس، و فخاری وشیشه می‌باشد. موزهٔ بزرگ (البیت الرومانی) که در سال ۲۰۰۰ میلادی اکتشاف شده‌است در این موقع واقع می‌باشد.