غرشمال. [ غ ِ رِ ] ( ص ، اِ ) نام گروهی مردم است در ایران و هند که دائماً در حرکت هستند و اسباب چلنگری و غربال میفروشند و ایشان را نفر و فیوج و کولی و غربتی هم گویند. بعضی از اهل لغت آن را با قاف ضبط کردند لیکن زبان ایل مذکور فارسی است پس نامشان هم فارسی است که در آن قاف نیست. ( از فرهنگ نظام ). قرشمال.لولی. لوری. کولی. غربال بند. چینگانه. فیوج. غربتی. || لوند . || دشنامی است مزاح گونه که دختران را گویند.
( صفت اسم ) ۱ - گروهی از نژادی خاص که در ممالک و نواحی مختلف حرکت کنند و خانه و مسکن ندارند و آداب و عادات مخصوص دارند و در باب اصل و منشا آنان اختلاف است غربال بند کولی غربتی ۲ - لوند ۳ - دشنامی است که به مزاح دختران را دهند .
معنی کلمه غرشمال در ویکی واژه
قرشمال: کولی. کنایه از: خوش بنیه، لوند.
جملاتی از کاربرد کلمه غرشمال
ذات پاکت را باستثنا سرودم مدحتی ز آنکه ممتازی بر اقران غرشمال ای وزیر